لیلا گفت دستانم را بشویم می آیم! /  ناگهان کلینیک سینای اطهر منفجر شد + عکس

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، اواسط تیر ماه سال 99 انفجار هولناک در کلینیک درمانی سینا اطهر واقع در خیابان شریعتی تهران آتش سوزی مهیبی به راه انداخت و 19 نفر در این حادثه قربانی شدند.

قربانیان حادثه پرستاران اتاق عمل و پزشکان کلینیک بودند که در طبقه چهارم ساختمان گرفتار شده بودند.

لیلا عیوض خانی نام کوچک ترین قربانی این حادثه است که هر شب با پدرش به خانه برمی گشت اما آن شب دست تقدیر و حس مسئولیت پذیری لیلا را در کنار همکارانش در اتاق عمل طبقه چهارم نگهداشت.همه پرستاران اتاق عمل در آن لحظه به حال بیمارانی فکر می کردند که بیهوش روی تخت بیمارستان افتاده بودند.

لیلا رفت دستش را بشوید که کلینیک منفجر شد

لیلا هر شب با پدرش به خانه برمی گشت.آن شب مثل همیشه وقتی هنوز همه چیز آرام بود و آب از آب تکان نخورده بود،با پدرش تماس گرفت که دنبالش بیاید.

شب حادثه یکی از دوستان لیلا که موقع آتش سوزی در کلینیک نبود،گریه می کرد و می گفت:«شنیده ام که لیلا داشت کم کم برای رفتن آماده می شد.اما دوباره به اتاق عمل برگشت.انگار می خواسته شارژری چیزی بردارد.هر روز این وقت که می شد پدرش دنبالش می آمد.اما لیلا یکدفعه مثل بقیه اسیر آتش سوزی شد.»

پدر لیلا شب حادثه را اینگونه روایت می کند:«آن شب مثل همیشه حدود ساعت 8 شب بود که لیلا با من تماس گرفت و گفت کارش دارد تمام می شود.از من خواست دنبالش بروم.همیشه بعد از تماس با من می رفت دستانش را می شست و آماده می شد که بیرون بیاید.فکر کنم آن شب هم برای شستن دست هایش دوباره به اتاق عمل رفته بود.بعید می دانم شارژر جا گذاشته باشد.چون به من گفت می روم دستم را بشویم و لباس عوض کنم.اما مطمئنم فرصت نکرده بود از اتاق عمل بیرون بیاید.چون پیکر دخترم با لباس گان اتاق عمل به پزشکی قانونی منتقل شده بود.او و بقیه دوستانش بالای سر بیماران مانده بودند.داشتم آماده می شدم و در حال بیرون رفتن از خانه بودم که در زیر نویس تلویزیون خبر انفجار را خواندم.سریع خودم را به کلینیک رساندم اما دیگر لیلا را ندیدم.»

دیدار نمکی وزیر بهداشت با خانواده قربانیان سینا اطهر بزودی

در حالی که هیئت سازمان نظام پزشکی برای مقصرین حادثه انفجار کلینیک سینا اطهر تنها یک سال ممنوعیت از کار در نظر گرفته اند،

پدر لیلا عیوض خانی در گفتگو با رکنا گفت:«هفته گذشته به همراه عده ای از خانواده ها به وزارت بهداشت مراجعه کردیم تا اعتراض خود را به حکم سازمان نظام پزشکی به گوش وزیر برسانیم.اما معاون وزیر با ما ملاقات کرد و گفت آقای نمکی نیستند و قرار شد هفته آینده حرف ما را بشوند.»

او در ادامه گفت:«کرونا که شروع شد من از دختر خواستم سرکار نرود اما او به من گفت در جشن فارغ التحصیلی قسم خورده خدمتگزار مردم باشد ودر این شرایط که جامعه به کادر درمان نیاز دارد دوست ندارد بیکار باشد.من دخترم را با زحمت و کارگری بزرگ کردم.او و دوستانش با غیرت و دلسوزی بالای سر بیماران اتاق عمل ماندند و حالا حکمی که نظام پزشکی در نظر گرفته در برابر کشته شدن 19 جوان نخبه مسئولیت پذیر از نظر ما سبک است.»آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

وبگردی