پدر تهرانی قتل را به گردن پسر فراری اش به آلمان انداخت / شلیک مرگ در تالار عروسی

نزاع خونین در غرب تهران یک کشته برجای گذاشت.

به گزارش رکنا، 6 سال قبل وقوع درگیری دسته جمعی مقابل تالار عروسی در غرب تهران به پلیس اعلام شد . در این درگیری دسته جمعی پسر جوانی به نام پیمان و پدرش علی با شلیک گلوله زخمی شده و به بیمارستان منتقل شدند. اما پیمان به خاطر شدت خونریزی ساعتی بعد تسلیم مرگ شد و پدرش، صاحب تالار و 3 برادر را به عنوان عاملان درگیری معرفی کرد.

به این ترتیب مرد میانسالی به نام منوچهر و پسرش خسرو ردیابی و بازداشت شدند. اما در بررسی‌ها روشن شد دو برادر دیگر منوچهر به نام‌های رضا وآرش به محل نامعلومی گریخته اند .در حالی که شواهد نشان می‌داد درگیری به خاطر خصومت قبلی به وقوع پیوسته و رضا عامل جنایت بوده است پلیس نتوانست ردی از متهمان فراری به دست بیاورد .

با گذشت 6 سال از این ماجرا منوچهر و پسرش در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند .

پدر مقتول که در این ماجرا از ناحیه دست زخمی شده بود گفت :از سالها قبل ما و خانواده رضا با یکدیگر درگیر بودیم و چندین بار با هم دعوا کرده بودیم . آن شب رضا به همراه برادرانش مقابل خانه مان آمدند و در حالیکه کلت و اسلحه شکاری همراه داشتند .به ما شلیک کردند که من از ناحیه دست مجروح شدم و پسرم پیمان مقابل چشمانم جان سپرد من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و تقاضای قصاص دارد .

قتل خونین در غرب تهران / درگیری هولناک بود

سپس منوچهر روبه روی قضات ایستاد و گفت :دو برادرم به نام‌های رضا و آرش به کشور آلمان رفته اند و آنجا زندگی می کنند .رضا بعد از درگیری شبانه از کشور خارج شد اما برادر کوچکم آرش برای تحصیل و به صورت قانونی به کشور آلمان رفت و من خبری از آنها ندارم.

وی در تشریح انگیزه درگیری گفت : ما و پیمان و پدرش از سالها قبل با هم بچه محل بودیم و یکدیگر را می شناختیم و سالهاست با هم اختلاف داریم. چند سال قبل پیمان در جشن عروسی برادرم رضا ،دعوایی را شروع کرد و شیشه‌های تالار را شکست . آن شب درگیری سنگینی بین ما رخ داد اما دعوا با میانجگری پایان یافت.

وی ادامه داد: آن شب بار دیگر پیمان و پدرش و دوستانش مقابل تالاری که متعلق به یکی از دوستان ماست آمدند و شیشه‌ها را شکستند و سر همین موضوع درگیری میان آن‌ها و برادرانم شروع شد .چون درگیری بالا گرفته بود من برای میانجیگری و برای اینکه در این درگیری کسی کشته نشود وارد دعوا شدم اما اسلحه ای در دست نداشتم. من سالهاست که از درد کمر رنج می‌برم و به همین خاطر نمی توانم رانندگی کنم. مدارک پزشکی دارم که نشان می دهد ۱۰ سال است رانندگی نکرده ام .اما پدر متهم می گوید من آن شب برادرانم را با ماشین مقابل خانه آنها برده ام تا دست به قتل بزنند.من در ماجرای قتل پیمان دستی نداشتم.

سپس پسر وی به نام خسرو به دفاع پرداخت و گفت :قبول دارم آن شب در درگیری حضور داشتم اما من اسلحه شکاری نداشتم .من فندکی در دست داشتم که شبیه تفنگ بود و همان شب بعد از دستگیری آن را به افسر پلیس تحویل دادم. عمویم رضا با کلت کمری به سمت پیمان شلیک کرد.

در این میان پدر قربانی برخاست و گفت :آن شب منوچهر با اسلحه به دستم شلیک کرد . شاهدانی دارم که می‌توانم آنها را به دادگاه معرفی می‌کنم.انها همگی اسلحه در دست داشتند.

با این ادعا قضات دادگاه به وی مهلت دو هفته‌ای دادند تا شاهدان را به دادگاه معرفی کند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی