خودکشی خلبان ارتش ایران در اسارت عراقی ها / ناگفته های یک شکنجه دردناک

در دوران دفاع مقدس و در اردوگاه بعثی شاهد بودیم شکنجه‌گران بعثی به جان یک سرباز بی‌گناه ایرانی افتاده بودند و با کابل و باتوم وی را می‌زدند.

به گزارش رکنا ،  در چهلمین سالگرد دفاع مقدس، سراغ بخشی از خاطرات رزمندگان رفته‌ایم تا با انتشار آن یاد و نام آنها را گرامی‌ بداریم و بتوانیم بخشی از سختی‌ها و مشکلات این عزیزان را برای نسل آینده نقل کنیم.

به همراه خسرو غفاری خلبان پایگاه یکم شکاری، در زندان مزدوران بعثی در اردوگاه تکریت به سر می‌بردیم و از پشت میله‌های زندان شاهد صحنه‌هایی فجیع و دلخراش بودیم.

شکنجه‌گران بعثی به جان یک سرباز بی‌گناه ایرانی افتاده بودند و با بی‌رحمی هرچه تمام‌تر، با کابل و باتوم وی را می‌زدند.

از این همه وحشیگری و رذالت جانمان به لبمان رسیده بود اما کاری از دست ما برنمی‌آمد. ناگهان مشاهده کردیم برادر غفاری پشت میله‌ها آمد و با صدای بلند شروع به تهدید کرد که اگر از شکنجه آن سرباز دست برندارند، رگ خود را خواهد زد.

ولی آنان هیچ‌گونه توجهی به تهدیدات وی نکردند و حرف‌های او را به شوخی گرفتند و کار خود را ادامه دادند.

ماجرای خودکشی برای نجات یک سرباز از چنگال بعثی‌ها

صورت غفاری از خشم سرخ شده بود، نمی‌دانم تیغ را از کجا آورده بود، سعی کردیم او را از انجام این کار باز داریم، اما مانع ما شد و در کمال شجاعت تیغ را به رگ دستش زد.

جوی خون در کف زندان جاری و پس از مدتی بی‌هوش و بی‌جان نقش بر زمین شد، با سر و صدا و فریاد ما عاقبت بعثی‌ها متوجه موضوع شدند.

فرمانده بعثی با عصبانیت دست از شکنجه آن سرباز کشید و به سراغ برادر غفاری آمد تا وی را به بیمارستان منتقل کنند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.