گفتگو با عامل شهادت جوان بسیجی در شرق تهران / او چگونه بازداشت شد + عکس

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، شامگاه 27 مهرماه امسال بود که درگیری خونینی در خیابان استخر در شرق تهران رقم خود و با مرگ خونین بسیجی جوان به نام محمد محمدی تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات پلیسی پای در محل گذاشتند.

کارآگاهان در تحقیقات پلیسی پی بردند که راننده پژو 405 بعد از درگیری لفظی با یک زن جوان همراه با دوستان اوباشش به محل درگیری بازگشته و این بار درگیری بالا می گیرد که محمد محمدی برای میانجیگری و امر به معروف و نهی از منکر وارد سناریوی درگیری شده تا به این دعوا پایان دهد که هدف ضربه چاقو قرار گرفته و جلوی چشمان پسر خردسالش به قتل می رسد.

عاملان شهادت بسیجی تسلیم پلیس شدند

بدین ترتیب شماره پلاک پژو 405، پراید و موتور سیکلتی که صاحبان آنها در صحنه درگیری حضور داشتند مورد بررسی قرار گرفت و خیلی زود متهمان شناسایی شدند و ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عاملان شهادت جوان بسیجی وارد عمل می شوند.

تحقیقات برای دستگیری متهمان فراری ادامه داشت تا اینکه صاحب پژو 405 و برادرش و یکی دیگر از عاملان این درگیری و مرد جوان پای در اداره پلیس گذاشتند و خود را تسلیم پلیس کردند و در تحقیقات از این 4 متهم مشخص شد که عامل شهادت  فراری شده است.

دستگیری قاتل فراری

تجسس های پلیسی ادامه داشت که ماموران با شناسایی جوان فراری، پاتوق های او را به صورت نامحسوس تحت نظر قرار دادند تا اینکه ساعت 5 عصر دوشنبه 28 مهر ما هم زمانیکه پسر نوجوان قصد ورود به محل کارش را داشت در عملیات غافلگیرانه دستگیر شد و به قتل ناخواسته پسر جوان اعتراف کرد.

گفتگو با قاتل محمد محمدی

شغل؟

با موتور در یک آشپزخانه کار می کنم و سفارشات را پخش می کنم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

2 برادر صاحب آشپزخانه هستند که بهرام یکی از برادرها با خودروی پژو 405 در پخش غذا کمک می کند آن روز بهرام مثل من سفارش داشت که بعد از بهرام شنیدم آینه خودرویش با دست زن جوانی که در حال صحبت با تلفن بوده برخورد می کند که زن جوان شروع به جیغ و فریاد می کند و در این صحنه ابتدا یک نانوا و سپس صاحبان چند مغازه و اهالی محل به هواخواهی زن جوان می آیند و باعث خسارت زدن به خودروی پژو بهرام می شوند و بهرام از صحنه خارج می شود و ماجرا را به صورت تلفنی به من، برادرش و آشپزمان خبر داد.

قتل چطور رخ داد؟

وقتی بهرام با ما تماس گرفت خودمان را به محل رساندیم و درگیری دوباره شروع شد، مردم دور ما حلقه زده بودند که من از روی نادانی چاقو را از جیبم بیرون کشیدم و مرد جوان را که قصد داشت با میانجیگری به درگیری پایان دهد با ضربه چاقوی من شهید شد.

بعد از قتل فرار کردی؟

وقتی پسر جوان روی زمین افتاد پا به فرار گذاشتیم و فکر می کردیم او زنده باشد و سپس من غذایی که همراهم بود را به آدرس سفارش دهند بردم و پس از آن به خانه رفتم و بعد از آن از طریق دوستانم شنیدم که پسر جوان به شهید شده است.

چطور دستگیر شدی؟

فردای آن روز به آشپزخانه رفتم که پلیس مرا دستگیر کرد.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.