گفتگو با 2 زن شیرازی که خوب حرف می زنند ولی اعتراف نمی کنند + فیلم و عکس
حجم ویدیو: 74.69M | مدت زمان ویدیو: 00:09:15

به گزارش گروه حوادث رکنا، شامگاه جمعه اول تیر ماه امسال زن و مرد جوان در میدان خراسان از اتوبوس شهری پیاده شدند و زمانیکه این زوج جوان به خانه رسیدند زن جوان متوجه به سرقت رفتن گوشی موبایلش شد.

بدین ترتیب ماجرای جیب‌بری به ماموران پلیس تهران گزارش شد و تحقیقات برای دستگیری عاملان این سرقت حرفه‌ای کلید زده شد.

تجسس‌ها ادامه داشت تا اینکه ساعت 10 صبح روز شنبه ماموران پلیس مترو در جریان اقدام به جیب بری ناموفق یک زن در داخل واگن زنان قرار گرفتند و با توجه به شناسایی سارق از سوی مسافران ماموران در ایستگاه مترو دروازه دولت اقدام به دستگیری زن جوان کردند.

دست درازی به جیب زن جوان در اتوبوس

زن جوان سعی داشت خود را بیگناه معرفی کند که در همین لحظه زن جوان دیگری به سمت مامور پلیس و زن جوان رفت و با چرب زبانی سعی داشت برای فراری دادن متهم جیب بر نقش آفرینی کند که ماموران به رفتارهای او مشکوک شده و او را نیز دستگیر کردند.

2 زن جوان در اختیار ماموران پلیس مترو قرار گرفتند و در حالیکه آنها ادعا می کردند همدیگر را نمی شناسند پلیس متوجه شد نام خانوادگی متهمان مثل همدیگر است و جالب تر اینکه شماره موبایل‌شان در گوشی‌هایشان ثبت شده است.

ماموران مترو در ادامه تحقیقات متوجه شدند که یکی از زنان که فاطمه نام دارد یکی از سارقان سابقه دار است و در حالیکه تیم پلیسی در حال بازجویی از متهمان بود یک پیامک به گوشی موبایل فاطمه رسید که در آن نوشته شده بود که گوشی موبایلم را پس بدهید هرچقدر پول بخواهید به شما می دهم.

همین پیامک کافی بود تا راز سرقت های این 2 زن جوان فاش شود اما آنها اصرار داشتند که بیگناه هستند و سیم کارت را از یک جوان خریدند.

ردپای یک سابقه دار

سرهنگ غلامی معاون پلیس آگاهی مترو تهران در خصوص این پرونده به رکنا گفت: صبح روز شنبه یکی از مسافران مترو در تماس با پلیس عنوان کرد که یک زن با پوشش چادر قصد داشته گوشی موبایل یک زن را از داخل کیفش به سرقت ببرد که موفق به این سرقت نشده است.

وی افزود: با توجه به مشخصاتی که مسافر مترو به ماموران گزارش شده بود، ماموران پلیس مترو در ایستگاه دروازه دولت موفق به دستگیری وی شدند که در این صحنه یک خانم دیگر که شاهد این دستگیری بود برای فریبکاری و رهایی زن جوان به سمت ماموران آمده و ادعا کرد که او همان زن جوانی است که این زن قصد سرقت از کیفش را داشته و هیچ شکایتی از او ندارد که ماموران به او مشکوک شده و زن جوان را نیز دستگیر کردند.

سرهنگ غلامی ادامه داد: در بررسی ها بیشتر پلیس مشخص شد که یکی از متهمان سابقه دار و در گذشته نیز بخاطر جیب بری به زندان رفته است و شماره موبایل هر 2 متهم زن نیز در هر دو گوشی موبایل آنها ثبت شده بود که نشان از همدستی آنها داشت.

وی گفت: در بازجویی ها یک پیامک به گوشی موبایل یکی از زنان رسید که عنوان کرده بود که پوشی موبایلم را پس بدهید و هرچه بخواهید به شما می دهم که در این مرحله مشخص شد گوشی سرقتی به یک جوان فروخته شده و سیم کارت آن در اختیار 2 زن جوان قرار دارد.

گفتگو با 2 زن سابقه دار

فاطمه 30 ساله که اعتیاد به مواد مخدر شیشه دارد ادعا می کند که تنها قصد کمک به دوستش را داشته و در ماجرای سرقت نقشی نداشته است.

اعتیاد داری؟

بله، 3 سال است که شیشه ای هستم.

چطور معتاد شدی؟

در زندان بودم که با هم سلولی‌هایم صمیمی شدم و بعد از آزادی از زندان همراه آنها بودم و در کنار دوستانم شروع به مصرف مواد مخدر شیشه کردم.

چرا زندان بودی؟

مجبور بودم، باید خرجی خانه مان را می دادم به همین خاطر دست به دزدی زدم.

شیوه و شگرد؟

به یک کلینک رفتم و در آنجا کیف یک زن را سرقت کردم که خیلی زود هم دستگیر شدم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

دلم برای خانمی که دستگیر شده بود سوخت رفتم کمکش کنم که خودم هم گرفتار شدم.

مرجان را نمی شناسی؟

نه.

اما نام خانوادگی تان مثل هم است؟

خوب همشهری هستیم.

شماره تلفن موبایلتان هم در گوشی هایتان ثبت شده است؟

در شوش زندگی می کنیم و بچه محل هستیم.

پس همدیگر را می شناسید؟

بله.

سیم کارت سرقتی همراهتان بود؟

همراه مرجان بود که او هم از یک نفر خریده و از سرقتی بودن آن اطلاع نداشته است.

هزینه اعتیاد و زندگی را از کجا تامین می کنی؟

یک هفته است که مواد را ترک کردم و قبلا در شیراز کار می کردم و بعد از ترک کردن دوباره شروع به کار می کنم.

در شیراز چه کاری می کردی؟

خلاف می کردم.

اصرار بر بیگناهی

مرجان 35 ساله که شوهرش به خاطر حمل مواد مخدر در زندان است می گوید که بی گناه است و برای شوهرش نیز دسیسه چینی کردند و او هم بیگناه است.

سابقه داری؟

نه.

الان چرا دستگیر شدی؟

یک سیم کارت از شوش خریدم و نمی دانستم سرقتی است.

به چه قیمتی سیم کارت خریدی؟

15 هزار تومان.

چرا از آن جوان ناشناس سیم کارت را خریدی؟

چون ارزان می فروخت و اگر از کیوسک روزنامه فروشی می خواستم بخرم باید 50 هزار تومان پول می دادم.

سیم کارت را برای چی می خواستی؟

برای پسرم که داخل لپ تاپش بگذارد و بازی کند.

پس وضعیت مالی خوبی داری؟

نه، پسرم مریض است و یک نیکوکار کمکم کرده تا پسرم را به بیمارستان ببرم و لپ تاپ برای پسرم خریده است.

شوهرت چرا در زندان است؟

پسرعمویم دسیسه چینی کرد و مواد داخل خودروی شوهرم گذاشت و پلیس او را دستگیر کرد.

یعنی شما چون بیگناه هستید دستگیر می شوید؟

نه، شوهرم خودش نیز اعتیاد داشت.

خودت هم اعتیاد داری؟

نه، قرص اعصاب و روان می خورم.

بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس تهران قرار دارند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی