10 سال قبل بود که زن و مردی در تماس با پلیس از ناپدید شدن پسر جوان خود خبر دادند. پدر سپهر به پلیس گفت: من و همسرم به سفر رفته بودیم و پسرمان در خانه تنها بود. هر‌چه تماس گرفتیم جواب نمی‌داد نگرانش شدیم و به‌خانه برگشتیم اما از او خبری نبود. خودرو پرایدش نیز در خانه نبود.

پس از این شکایت مأموران ردیابی‌های خود را برای پیداکردن پسر جوان آغاز کردند تا اینکه مشخص شد دو پسر جوان سوار بر خودرو سپهر در یک پمپ بنزین سوخت‌گیری کرده‌اند. بنابراین با شروع تحقیقات هویت دو پسر جوان که از دوستان سپهر بودند شناسایی و هر دو نفر دستگیر شدند.

از آنجا که خودرو پسر جوان در دست متهمان بود آنها چاره‌ای جز اعتراف ندیدند و به قتل سپهر اعتراف کردند. مازیار و حامد اظهار داشتند به‌خاطر طلب 5 میلیون تومانی‌شان از سپهر او را کشته و جسدش را در بیابان‌های اطراف تهران دفن کرده‌اند. خودرو او را نیز به جای طلبشان برداشته‌اند.

بدین ترتیب متهمان با صدور کیفرخواست روانه دادگاه کیفری شدند. در حالی که مازیار و حامد در انتظار زمان محاکمه بودند مشخص شد چندی قبل نیز پسر جوانی به‌نام علی در تهران به قتل رسیده بود که ردپای حامد در آن پرونده نیز شناسایی شد. بنابراین بازجویی و تحقیق از وی ادامه یافت تا اینکه سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل دوستش علی نیز اعتراف کرد.در حالی که پرونده قتل دوم نیز رازگشایی شده بود حامد محاکمه و به اتهام قتل علی به قصاص محکوم شد. در پرونده قتل سپهر نیز مازیار به قصاص و حامد به اتهام معاونت در قتل به 10 سال حبس محکوم شد اما با توجه به اینکه خانواده علی خواهان اجرای حکم سریع بودند حامد به دار مجازات آویخته شد. اما مازیار با گذشت 10 سال از این ماجرا همچنان در زندان به سر می‌برد.این مرد جنایتکار که حالا 32 ساله شده است به قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری گفت: من 10 سال است که بلاتکلیف در زندان مانده‌ام. مادر سپهر از خون پسرش گذشت و به من رضایت داد اما پدرش خواهان قصاص است با این حال برای اجرای حکم نیز حاضر نمی‌شود به همین خاطر من را بلاتکلیف رها کرده است دیگر خسته شده‌ام یا اعدامم کنند یا رضایت دهند تا از این برزخ نجات پیدا کنم.

بدین ترتیب وی با درخواست اعمال ماده 429 خواهان تعیین تکلیف در پرونده‌اش شد. قضات نیز بزودی در این باره تصمیم‌گیری خواهند کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.