دختر جوان و 2 همپاتوقیاش زورگیران خیابانی بودند
پیشنهاد پلید دختر دانشجو به پسر جوان در خیابان / فرشته چه نقشه ای داشت؟
حوادث رکنا: دختر دانشجو به بهانه رفتن به دانشگاه از خانه خارج میشد تا با همپاتوقیهای شیشهایاش به زورگیریهای خیابانی دست بزند.
به گزارش اختصاصی رکنا، چندی پیش پسر جوانی با پلیس تماس گرفت و از ماجرای گرفتار شدن در دام زورگیران خشن خبر داد.
دقایقی بعد تیمی از ماموران برای بررسیهای میدانی وارد عمل شدند. پسر جوان که از ترس زورگیران هنوز شوکه بود، به تیم پلیس گفت: در نزدیکی خانهمان بودم که دختر جوانی به سمتم آمد و شروع به پرسیدن آدرس کرد. همزمان که داشتم وی را راهنمایی میکردم، ناگهان 2 جوان چاقوکش به سمت من حمله کرده و به بهانه مزاحمت برای خواهرشان مرا به باد کتک گرفتند.
ترسیده بودم و هرچه میگفتم اشتباه گرفتید، گوش نمیکردند تا اینکه اقدام به سرقت کیف پول، گوشی موبایل و زنجیر طلایم کرده و با سرعت سوار موتور پا به فرار گذاشتند. پلیس در گام نخست آلبوم مجرمان سابقهدار را پیشروی پسر جوان قرار دادند که در این شاخه به هیچ سرنخی نرسیدند. تجسسهای پلیس ادامه داشت و در این مرحله مشخص شد طعمههای دیگری به شیوههای مختلف گرفتار این باند شدهاند.
زورگیران مسافرنما
در ردیابیهای پلیسی مشخص شد اعضای باند زورگیران خشن در اقدامی دیگر به سناریوی نقشپردازی به عنوان مسافر سوار خودرو شده و دست به زورگیری از رانندههای مسافرکش زدهاند.
یکی از طعمههای این باند گفت: بعضی اوقات با خودروی شخصیام مسافرکشی میکنم تا اینکه زن جوان و 2 مرد را در کنار خیابان منتظر تاکسی دیدم و زمانی که سراغشان رفتم، مرد جوان ادعا کرد همسرش باردار است و میخواهند به صورت دربستی به بیمارستان بروند.
وی افزود: یکی از مردها در صندلی جلو نشست و زوج جوان در صندلی عقب سوار خودرو شده و به سمت بیمارستان حرکت کردیم. پسر جوانی که در صندلی جلو نشسته بود، خواست از کوچههای فرعی بروم تا در ترافیک خیابانها گرفتار نشویم و این در حالی بود که زن جوان ادعا میکرد حالش خوب نیست. وقتی وارد کوچهای خلوت شدیم، زن جوان خواست در کنار خیابان بایستم و در همین لحظه بود که چاقوی بزرگی را روی پهلویم احساس کردم و مرد دیگر نیز چاقو روی گردنم گذاشت و خواستند همه پولها و گوشی موبایلم را در اختیارشان قرار دهم.
وی ادامه داد: ترسیده بودم و زن جوان از خودرو پیاده شد و با لبخند در گوشهای ایستاد و این زن همه پولها و وسایل با ارزش را از من گرفت و خواست از خودرو پیاده شوم. التماسشان میکردم که دست از سرم بردارند و بیخیال خودرویم شوند، اما اعتنا نکردند و زمانی که خواستند فرار کنند، یکی از مردان گفت که خودرویت را دو کوچه پایینتر میتوانی پیدا کنی! پس از فرارشان به سرعت خود را با پای پیاده به دو کوچه پایینتر رساندم و در حالی که امیدی نداشتم، خودرویم را داخل خیابان اصلی پیدا کردم.
ماموران پی بردند یک زن و دو مرد تبهکار، سرقتهای دیگری نیز با همین شیوه انجام دادهاند و اعضای این باند در همه زورگیریها با سرقت خودرو، سوار آنها شده و توانستهاند از صحنه جرم فرار کرده و سپس خودروها را در نزدیکی محل رها کردن طعمهشان رها میکردند.
ماموران در این شاخه از تحقیقات به محلهای پیدا شدن خودروهای سرقتی رفته و در بررسیهای میدانی به چند دوربین مداربسته رسیدند و با بازبینی فیلمهای زمان سرقت توانستند تصویر این 3 دزد جوان را به دست آورند.
همین کافی بود تا مشخص شود دزدان مسافرنما همان 3 زورگیر خشن تحت تعقیب پلیس هستند. خیلی زود عکسهای متهمان در اختیار تیمهای گشتی پلیس قرار گرفت و ماموران به صورتهای نامحسوس در مناطقی که سرقتها صورت گرفته بود، شروع به گشتزنی کردند.
در ادامه تحقیقات ماموران به رفتارهای مرموز زن جوانی در کنار خیابان برخوردند و با بررسی تصویر در دست شان پی بردند که وی یکی از اعضای باند زورگیران خشن است. بلافاصله دیگر تیمهای گشتی پلیس در جریان قرار گرفتند و ماموران به صورت نامحسوس زن تبهکار را تحت نظر قرار دادند تا اینکه دو جوان زورگیر دیگر سوار موتور در خیابان دیده شدند و به این دختر علامت دادند.
دختر جوان همزمان نزدیک پسر جوانی رفت و به بهانه آدرس پرسیدن سر صحبت را با وی باز کرد و هنوز دقایقی نگذشته بود که دو موتورسوار خود را به آنان رساندند و هنوز به طعمهشان حمله نکرده بودند که ماموران با دیدن این صحنه برای دستگیری آنها وارد عمل شدند و در اقدامی غافلگیرانه زورگیران جوان را زمینگیر کردند.
«فرشته»، «میثم» و «حمید» وقتی پلیس را پیشروی خود دیدند، ناچار تسلیم شدند و میثم که رییس باند بود، گفت: ما در پاتوق شیشهای با هم آشنا شدیم و برای تامین هزینههای اعتیادمان دست به خلاف زدهایم وگرنه تا به حال راه کجی را برای پولدار شدن انتخاب نکرده بودیم.
وی افزود: وقتی برای کشیدن مواد به خانه فروشندهای میرفتم، با فرشته و حمید آشنا شدم و با آنها تصمیم گرفتیم تا برای تامین هزینههای اعتیادمان دزدی کنیم. باور میکنید فرشته تا دو ماه پیش، دانشجو بود و خانوادهاش نمیدانند اعتیاد دارد.
حمید نیز گفت: قبل از زورگیری، مواد میکشیدیم تا شجاعتمان بیشتر شود که بتوانیم نقشهمان را بهتر انجام دهیم. فرشته نیز در اعترافاتش گفت: در سرقتها تنها نقشپردازی میکردم و در این سرقتها نیز پول خوبی به دست آوردم. پدرم شغل آبرومندی دارد و اگر بفهمد من به جای دانشگاه، در خیابانها دزدی میکردم، من را هرگز نمیبخشد. بنابر این گزارش، تجسسها برای شناسایی دیگر جرایم احتمالی و طعمههایشان ادامه دارد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
کوفت حالا چه پیشنهادی داد مثلا