اما و اگرهای قتل همسر دوم نجفی / سوالاتی که بی پاسخ مانده است !
رکنا: ماجرای ارتکاب قتل نجفی، شهردار سابق تهران پس از ٢ روز همچنان داغترین سوژه فضای مجازی است.
به گزارش رکنا، قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران، در دوسه روز گذشته داغترین خبر فضای مجازی بوده است. روزن دوم پس از قتل در هر ساعت ۵٠ توئیت با هشتگ «نجفی» در توئیتر نوشته شد و رسانهها هر لحظه جزئیات بیشتری از ماجرای این قتل فاش کردند.
حرفهای تکاندهنده نجفی در دادسرا
نجفی بعد از اعتراف به قتل همسر دومش برای انجام بازپرسی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در آنجا از جزئیات بیشتری درمورد ماجرای قتل همسرش پرده برداشت. نجفی درباره نحوه آشنایی با همسر دومش گفت: «در اردیبهشت٩٦ دفتر من آمد و در آنجا هنوز شهردار نبودم. او میخواست کاندیدای شورای شهر در اسلامشهر شود، تقاضایش این بود که او را به دوستانی که در اسلامشهر دارم، معرفی کنم که کمکشان کنند و از آنجا آشنایی ما شروع شد.»
شهردار سابق تهران بیان کرده که این اواخر سعی داشته از همسر دومش جدا شود و گفته است: «مهریه همسرم ١٣٦٢ سکه بود، این اواخر گفتم من حاضرم هر چه دارم بدهم تا مهریهات را پرداخت کنم؛ اما میگفت میخواهم کاری کنم که از زندگی بیزار شوی.» او همچنین گفت به قصد کشتن همسرش به خانه نرفته و فقط میخواسته او را بترساند: «در دوران زندگی حدود یکسالهام با میترا استاد، بهجز لحظات کوتاهی، همیشه با هم درگیر بودیم و اجازه نمیداد او را طلاق دهم. هر وقت صحبت از طلاق میکردیم، شروع به شکستن وسایل خانه میکرد و با کارد حمله میکرد و همیشه من را تهدید میکرد و حتی برای خروج از منزل هم همیشه محدودیت داشتم .»
جزئیات قتل از زبان قاتل
نجفی ماجرای قتل را از شب قبل از قتل شروع کرده و گفته از ساعت١١ شب که به اتاقخواب رفته تا بخوابد، میترا مرتب بالای سرش میآمده و حرفهای ناپسندی میزده تا او را عصبانی کند و کار به درگیری فیزیکی بینجامد و در این مدت به او و پدرومادر مرحومش فحاشی میکرده است.
او ادامه ماجرا را اینطور تعریف کرده است: «ساعت ٩ صبح پسرش برای امتحان از خانه بیرون رفت و او مجددا شروع به فحاشی و دادوبیداد کرد. ساعت۳۰: ۹ میخواست برود حمام که تلفنهمراه مرا با خود برد و گفت برای اینکه به کسی زنگ نزنی، با خودم میبرم. گفت من به حمام و بعد از آن بیرون میروم. گفتم کجا میخواهی بروی؟ گفت خودم میدانم. دیگر بهخاطر عصبانیت ناشی از بحثهای روز قبل و صبح آن روز، بهسمت اسلحه که در کمد بود رفتم. من اسلحه بردم و گفتم که حاضری به این ماجرا خاتمه بدی یا خیر که او وقتی اسلحه را دید، ترسید. هنوز وارد وان نشده بود و جلوی وان ایستاده بود. دستش را روی گردن من انداخت به حالت التماس، که من نمیدانم از آن به بعد ۴ تیر شلیک شد.»
پیشین تهران گفت: «بعد از این حادثه به سر خاک پدر و پدربزرگم رفتم که خود را بکشم؛ اما زمانی که با خود فکر کردم، به این نتیجه رسیدم کهقانون راه بهتری است و تصمیم گرفتم که خودم را معرفی کنم.»
ماجرای شنود و روایت دختر نجفی
نجفی در دادسرا حرفهای حاشیهساز دیگری هم زد. او ادعا کرده تماسهایش شنود میشده و در اختیار همسر دومش قرار میگرفته و گفته است: «درخصوص شنودها مطلبی است که برای من مسجل نشده، ولی در همان حدی که گفتم بوده و ممکن است کار یک نهاد نباشد و کار یک شخص در نهاد باشد که با وی ارتباط داشته و این کار را کرده و من نمیدانم؛ اما این موضوع، انگیزه قتل نبوده است.»
دیروز در دادسرا علاوه بر صحبتهای محمدعلی نجفی، حرفهای خانواده قاتل و مقتول هم رسانهها و خبرنگاران را به خودش جلب کرد. دختر نجفی از اولین افرادی بوده که خودش را به صحنه جنایت رسانده است. او ماجرای روز قتل را اینطور روایت کرده است: «پیش از ظهری که قتل رخ داد، راننده پدرم نزدم آمد. او یک نامه سهبرگی پشتورو از پدرم به من داد که در آن نوشته بود میترا را کشته و دلایلش را هم نوشته بود. سراسیمه به موبایلش زنگ زدم. خاموش بود. راننده پدرم چون بهتازگی اسبابکشی کرده بودند، کلید خانه را داشت. سریع آنجا رفتیم و با ورود به خانه جسد را دیدیم. ما در خانه بودیم که پسر میترا آمد. من کیفش را گرفتم و در گوشهای گذاشتم و بعد فهمید چه اتفاقی افتاده است.» دختر محمدعلی نجفی گفته میترا استاد خیانت نکرده، اما پدرش را مرتب تهدید میکرده که خیانت میکند و همین باعث شده بود پدرش در تنگنا قرار گیرد.
خانواده میترا استاد هم خیلی زود با رسانهها ارتباط گرفتند و مادر میترا گفته از خون دخترش نمیگذرد و قطعا درخواست قصاص خواهد داد.
اسلحه از کجا آمده بود؟
یکی از ابهامات این پرونده این بود که قاتل از کجا و چطور اسلحه داشته است؟ نجفی درباره اسلحه و مجوز استفاده از آن گفت: «اسلحه از سال٦٠ که ترورهای خیابانی در ایران بود، بهدلیل اینکه وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودم، توسط نهادهای رسمی در اختیار من گذاشته شده، بهصورت مرتب کارت سلاح من تمدید میشد. فکر میکنم تا سال٩٦ این کارت تمدید شد و نمیدانم که تا دیروز اجازه استفاده از سلاح را داشتم یا نه. ١٥ سال است که این اسلحه را نه حمل و نه استفاده کرده بودم. کارت آن را بعد از اینکه مهلتش در سال٩٤ یا ٩٦ تمام شده بود، مجددا تمدید نکرده بودم که دیروز متوجه شدم زمان تمدید آن تمام شده است.» به گفته پلیس پایتخت، نجفی به سبب مسئولیتی که داشته، تا سال۹۴ دارای مجوز حمل سلاح بوده، اما پس از آن تاریخ، مجوزی نداشته است. در گزارش پلیس همچنین ذکر شده اینکه میگویند یکی از تیرها کمانه کرده و به پای نجفی برخورد کرده، کذب است. او هیچ مجروحیتی نداشته است.
پوشش عجیب صداوسیما
از زمان اعلام خبر قتل میترا استاد و در عرض چند ساعت، صداوسیما چندین ویدئو درباره ماجرا منتشر کرد. در یکی محمدعلی نجفی با ظاهری معمول درحالیکه در دفتر آگاهی تهران روی مبلی دربرابر رئیس پلیس آگاهی نشسته، مشغول نوشیدن چای است. در ویدئویی دیگر، نجفی از جزئیات حادثه میگوید و در ویدئوی سوم هم خبرنگار صداوسیما در حضور چند مقام انتظامی، اسلحهای که قاتل با آن مقتول را کشته، مقابل دوربین میگیرد و درحالیکه گلولههای آن را خالی میکند و میشمارد، درباره تعداد گلولههای شلیکشده به مقتول توضیح میدهد. چنینرویکرد کمسابقهای ازسوی صداوسیما در ساعات اولیه ماجرا با انتقادهایی مبنیبر وجود انگیزههای سیاسی پشت ماجرا همراه شد.
اگر سناریوی انگیزههای سیاسی را کنار بگذاریم، رفتار تلویزیون در پوشش این قتل قطعا حاصل جوگیری و کمتجربگی است. درحالیکه هنوز قاضیبه پرونده رسیدگی نکرده، نجفی بارها جلوی دوربین سیما میآید، به جای کارشناس انتظامی، خبرنگار آلت قتاله را در دست میگیرد و اعلام میکند که همان آلت قتاله است! از طرفی انتشار این ویدئوها برای مردم ابهاماتی ایجاد کرد که چرا با یک قاتل چنین محترمانه برخورد میشود و باعث واکنش بسیاری از کاربران فضای مجازی شد. کمی بعد سردار رحیمی، رئیس پلیس پایتخت، درباره این فیلم اینطور توضیح داد که «برخی گفتند چرا چایی جلوی این فرد بود؟ ما چایی را برای افسر پرونده و بعد از افطار آوردیم که به ایشان هم داده شد و این رفتار انسانی است. گفتند چرا کتوشلوار تن آن فرد بود؟ این فیلمها وقتی گرفته شد که متهم تازه خودش را به آگاهی معرفی کرده و در حال توضیح بود.»
ماهیگیری از آب گلآلود
ولی زشتترین قسمت ماجرای ارتکاب قتل نجفی را باید جایی بیرون از برج محل ارتکاب جرم یا کلانتری و دادسرا پیدا کرد. زشتترین قسمت این ماجرا، سوءاستفادههای سیاسی و خبری از این قتل بود. نجفی یک فعال اصلاحطلب بوده و ارتکاب این قتل فرصت مناسبی برای ضربهزدن به جریان اصلاحطلبی بود؛ مثل کاری که روزنامه وطنامروز، روز بعد از قتل انجام داد و عبارت «شلیک به قلب اصلاحات» را بهعنوان تیتر اصلی خود انتخاب کرد و با واکنش های بی شماری در فضای مجازی روبه رو شد. به نظر می رسد این پرونده دارای ابعاد مختلف دیگری است که طی روزهای آتی باید مشخص شود و تا آن روز باید در مورد نتیجه گیری ها و اظهار نظر ها کمی محتاط تر عمل کرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ایمان فروزاننیا
ارسال نظر