بلای وحشتناک بر سر نیما وقتی از زندان مرخصی گرفت!

عصر هجدهم تیرماه سال ۹۷ مرد میانسالی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن پسر 28ساله اش به نام نیماخبر داد. وی گفت: پسرم به مرخصی از زندان آمده و قرار بود صبح به زندان برگردد. او همراه دوستانش برای تفریح بیرون ر فت و دیگر بازنگشت.

تلاش برای افشای راز ناپدید شدن پسر جوان آغاز شده بود که پلیس جنازه وی را در حاشیه پارکی در خیابان عارف پیدا کرد که با ضربه های چاقو از پا درآمده بود.

پدر نیما به ماموران گفت: پسرم از سال ها پیش با یکی از دوستانش به نام سیاوش اختلاف داشت .ممکن است سیاوش به خاطر کینه قدیمی که از او به دل دارد او را کشته باشد. به دنبال اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد سیاوش ردیابی و بازداشت شد. وی که قصد داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد .

سیاوش دیروز در هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که پدر و مادر نیما برای وی حکم قصاص خواستند.

سپس سیاوش در جایگاه متهم ایستاد و گفت :.من و نیما از بچگی با هم دوست بودیم . او در کودکی یک بار با چاقو به سرم زده بود. به همین خاطر از او او کینه به دل داشتم ولی این موضوع انگیزه قتل نبود.

وی ادامه داد: آن روز مشروب خورده و مست بودم که در خیابان نیما را دیدم.نیما که سابقه دار بود به من گفت قرار است فردا به زندان برگردد. او از من خواست تا با هم مشروب بخوردیم و خوش بگذرانیم اما به او گفتم مشروب خورده ام ولی او اصرار کرد .سیاوش به همراه دوست مشترک مان به نام مجید به خانه ما آمدند و با هم مشروب خوردیم .او حتی بعد از خوردن مشروب مقداری مواد مخدر مصرف کرد. من می‌خواستم به دیدن نامزدم بروم اما او از من می‌خواست مدت بیشتری را آنجا بمانم.دقایقی بعد مجید خانه ما را ترک کرد اما سیاوش هیچ اعتراضی به او نکرد. من به او گفتم چرا مانع رفتن مجید نشده ولی به من اجازه نداد تا به دیدن نامزدم بروم که از شنیدن این حرف عصبانی شد و با هم درگیر شدیم .او با چاقو خودزنی کرد و یک ضربه هم به من زدو من که مست بودم و حالی طبیعی نداشتم چاقو را از دست او گرفتم و چند ضربه به او زدم .چند ساعت بعد وقتی متوجه شدم سیاوش مرده از ترسم جنازه را پتوپیچ کردم. می خواستم آن را از خانه بیرون ببرم که پدرم سر رسید و ماجرا را فهمید. ن پدرم را تهدید کردم در این باره به کسی حرفی نزند. سپس به تنهایی شبانه جنازه را به حوالی زمین فوتبال بردم و آنجا رها کردم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.