سرنوشت تلخ ملیحه، زهرا و آزاده مو بر تن سیخ می کند + جزییات

این تازه‌ترین آمار درباره زنان سرپرست خانوار است، عدد و رقمی که از سوی مشاور امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری رسانه‌ای شده و معصومه ابتکار با اعلام این خبر، روی اشتغال آنها دست گذاشته و گفته: مساله اشتغال این افراد یکی از مسائل ضروری کشور است. گزارش امروز ما چند روایت واقعی از زندگی تعدادی از این زنان سرپرست خانوار است؛ زنان روزهای سخت، آرزوهای بیکران، زنان انتظار! روایتی کوتاه از زندگی چند زن که نام و نشان‌شان شاید واقعی نباشد، اما در کوچه و خیابان‌های شهرهای کوچک و بزرگ همین خاک زندگی می‌کنند و هر روز با هزار مشکل سروکله می‌زنند و از پا نمی‌افتند. زنانی مثل ملیحه، زهرا و آزاده.

روایت اول: ملیحه

38 ساله است؛ 13 سال پیش بعد از ازدواج با همسرش از غربی‌ترین نقطه کشور، جایی حوالی مرز مهران به پایتخت آمده و یک چاردیواری تنگ و کوچک حوالی خیابان مختاری شده خانه امید و آرزوهایش. ملیحه پنج سال از این 13 سال را با پسرش به تنهایی زندگی می‌کند. مدت‌هاست از شوهرش خبر ندارد. نمی‌داند کجاست و چکار می‌کند. زیر کدام سقف شب‌هایش روز می‌شود. دوست هم ندارد چیزی بداند. دورادور شنیده اعتیادش زیادتر شده آن‌قدر که خیابان‌خواب بشود و قید زن و بچه را بزند که سرش بیشتر از قبل، گرم همان دود سفیدی شود که زندگی‌اش را سیاه کرد.

ملیحه اما از حرف و حدیث‌ها ترسیده و هیچ‌وقت درخواست طلاق نداده و هنوز در شناسنامه همسرش سرپرستی خانواده را به عهده دارد.

بیرون از صفحات شناسنامه اما این زن بسختی، پسرش را به دندان گرفته و بزرگ می‌کند. ملیحه از همان روزی که شوهرش گذاشته و رفته و سراغی هم از او و تنها فرزندشان نگرفته، برای این‌که اجاره این دوتا اتاق تودرتو را بدهد، در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شده. اوایل کارش نظافت و جارو بوده و حالا بند هم می‌اندازد و خودش می‌گوید کارش تمیز است و مشتری ثابت دارد.

قصه ملیحه اما به همین جا ختم نمی‌شود. او همیشه سر برج، وقتی نسرین خانم مسئول آرایشگاه، حقوق 800 هزارتومانی‌اش را کف دستش می‌گذارد، می‌نشیند به حساب و کتاب. به این‌که چطور از این 800 تومان، هم اجاره خانه را بدهد و هم سفره خانه‌اش را پرکند؛ سفره‌ای که هر ماه کوچک‌تر می‌شود و ملیحه هرچقدر فکر می‌کند نمی‌داند چرا نان شب او باید به قیمت دلار و سکه وابسته باشد. او که تا حالا در زندگی‌اش سکه ندیده، اسم سکه را فقط یک بار شنیده آن هم وقتی به عقد شوهرش در می‌آمده، وقتی 14 تا سکه مِهر زندگی‌ای شده که حالا مرد ندارد.

ملیحه مدت‌هاست شب‌ها خواب ندارد. چشم‌هایش سنگین نمی‌شود و فکر می‌کند، هی فکر می‌کند. به روزهایی که با همسرش از آینده فرزندشان می‌گفتند، از بچه‌هایی که در خانه‌شان بزرگ می‌شوند، قد می‌کشند، بازی می‌کنند؛ رویاهایی که اعتیاد با خودش برده است، رویاهایی که روز به روز دورتر می‌شوند.

روایت دوم: زهرا

زهرا 58 ساله است، ساکن یکی از روستاهای حاشیه زابل. 34 سال پیش، وقتی یک دختر 24 ساله بوده با پسرعمویش ازدواج کرده و تبعات این ازدواج فامیلی هنوز توی زندگی‌اش دیده می‌شود.

زهرا 32 سال پیش برای اولین بار مادر شده و حالا بجز مهدی، چهار تا بچه دیگر هم دارد. از این بچه‌ها اما دو تا معلول ذهنی‌اند و یکی هم معلول جسمی و هم ذهنی و مسئولیت رسیدگی به آنها همیشه با اوست. زهرا خودش آنها را حمام می‌برد، خودش لباس تنشان می‌کند و خودش غذا به دهانشان می‌گذارد. زهرا دلش بند همین بچه‌هاست و خودش را مدت‌هاست وقف آنها کرده است.

زهرا هم یک زن سرپرست خانوار است، یکی مثل بقیه زن‌های سرپرست خانوار که دست روی زانوی خودشان می‌گذارند و به تنهایی بار زندگی را به دوش می‌کشند.سنگینی این بار اما از شش سال پیش بیشتر شده، از وقتی شوهرش را به خاطر بیماری سرطان و ناتوانی‌شان در درمان از دست داده است.

زهرا در خانه‌اش تلویزیون ندارد، روزنامه هم نمی‌خواند، امکان گشت و گذار در دنیای مجازی را هم ندارد، زهرا نمی‌داند قیمت دلار هر روز چقدر بالا و پایین می‌رود، اما می‌داند داروهای علی و محسن گران‌تر شده‌اند و تا عروسی دختر کوچکش سمیه چیزی نمانده و او هنوز نتوانسته جهیزیه‌اش را جور کند. زهرا نگران آینده بچه‌هایش است. نگران روزی که کنارشان نباشد و آنها بمانند بی‌سرپرست. در گیر و دار مشکلات زندگی اما او خودش را فراموش کرده، سرفه‌های گاه و بیگاهش را، سردردی را که خیلی وقت‌ها امانش را می‌برد، چشم‌هایی را که کم سو شده‌اند و دست‌هایی را که

نا ندارند پسرها را که حالا بزرگ‌تر و سنگین‌تر شده‌اند، مثل روزهای بچگی‌شان در آغوش بگیرند.

زهرا، زن سرپرست خانواری است اهل استان سیستان و بلوچستان، زنی که تنها نیست و می‌داند در همسایگی‌اش خیلی‌ها مثل او زندگی می‌کنند. مثل کنیز خانم که هفت تا بچه دارد و از این هفت تا یکی معلول جسمی و ذهنی است. کنیز هم شوهرش را 15 سال پیش به خاطر بیماری از دست داده و حالا سال‌هاست به تنهایی سرپرست خانواده‌اش است.

کنیز، یک دختر 32 ساله معلول دارد، دختری به اسم پری که آرزویش بیرون رفتن از چاردیواری خانه است. دختری که بتازگی به کمک خیران، صاحب یک ویلچر شده و کنیز هر وقت سرش خلوت باشد، او را تا کوچه همراهی می‌کند. دخترک اما دلش پر می‌کشد سمت خیابان‌های رنگی شهر، نه کوچه‌های خاکی محل زندگی‌اش.

روایت سوم: آزاده

آزاده هم یک زن 49 ساله است؛ متولد شیراز و ساکن تهران. زنی که لیسانس شیمی‌اش را در روزهای جنگ گرفته و بعد از ازدواج با همسرش قید کار را زده و خانه‌نشین شده. آزاده هم همسرش را هفت سال پیش براثر بیماری از دست داده، مرگ ناغافل در یک نیمه شب از راه رسیده و مرد خانه را با خودش برده است.

بعد از مرگ او اما آزاده مانده و حقوق مستمری همسرش برای سرپرستی بچه‌‌ها. آزاده این سال‌ها را با همان مستری که حالا زیادتر شده و رسیده به یک‌میلیون و 120 هزارتومان سر کرده، اما حالا انگار نرخ تورم پا روی گلویش گذاشته و او هرکاری می‌کند حریف این عدد ساده نمی‌شود؛ عددی که آمار رسمی بانک مرکزی می‌گوید هنوز تک رقمی است و جایی حوالی

8 و 9 می‌چرخد و آمارهای غیررسمی می‌گویند، مدت‌هاست دورقمی شده و جایی حوالی 30درصد و 40 درصد بالا و پایین می‌شود.

آزاده یک زن سرپرست خانوار است. یکی که تحصیلکرده است و شانس آورده یک سقف کوچک بالای سرش دارد و مستاجر نیست. یکی که شانس آورده یک حقوق مستمری از همسرش به او می‌رسد. با این حال او هم نمی‌داند با کدام چوب جادو کاری کند که در این روزهای بی‌ثباتی ارز و بالا و پایین رفتن قیمت ها، خرج و دخلش با هم جور در بیاید. آزاده چوب جادو ندارد!

زنان سرپرست خانوار در دنیای آمار

در دنیای آمارها، جمعیت زنان سرپرست خانوار 86 درصد رشد کرده است. این آمارها از سوی وزارت کار منتشر شده و براساس آن طی یک دهه منتهی به سال ۱۳۹۵، میزان زنان سرپرست خانوار با رشد ۸۶ درصدی مواجه شده است. طبق این بررسی‌ها، میزان زندگی انفرادی زنان طی یک دهه مورد بررسی ۳/۲ برابر شده است. همچنین زندگی انفرادی زنان نسبت به زندگی انفرادی مردان در سال ۱۳۹۵ بیشتر بوده است. این گزارش تاکید می‌کند بیش از یک‌سوم زنان سرپرست خانوار از حمایت نهادهای اجتماعی برخوردار هستند.

همچنین این آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۳۹۵، 12/7 درصد از خانوارهای ایرانی را زنان سرپرستی می‌کردند. همچنین از کل زنان سرپرست خانوار، حدود ۴۴درصد در خانواده تکنفره زندگی می‌کنند که به آنان زنان خود سرپرست گفته می‌شود. براساس اطلاعات این گزارش، ترکیب زنان سرپرست خانوار در بین استان‌ها نیز جالب‌توجه است به‌طوری که استان سیستان و بلوچستان با ثبت 18/1درصد (نسبت زنان سرپرست خانوار به کل) و تهران با 13/8 درصد در صدر این رتبه‌بندی قرار گرفته‌اند. همچنین استان‌هایی مانند قزوین، زنجان و اردبیل با ثبت رقم 10/8 درصد کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را به خود اختصاص داده‌اند.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

دختران انگلیسی زبان تهرانی چگونه سر از عشرتکده ها درآوردند؟ + تصویر

فوری / حمله به اتوبوس بازیکنان پرسپولیس + عکس

واکنش تند علی دایی به اظهارات نماینده مردم کرمانشاه

مرد جادوگر دختر 13 ساله را به غار برد!

بلایی که بر سر 10 دختر نیمه برهنه در قم آمد!

این مردان عامل واژگونی های قطارها در غرب تهران بودند! + عکس

مشاهده صحنه اعدام در روزهای دوشنبه در سکوی ویژه مرگ! + عکس

بلایی که بر سر 27 زن نیمه برهنه در مشهد آمد!

این ماموران انتظامی از تماشای فوتبال لیگ برتر محروم هستند ! + فیلم

مروارید با 2 برادر به حجله رفت ! + جزییات

زنده به گور شدن 5 مرد در نهاوند +تصاویر

تجاوزبه دختر19 ساله درپشت شمشاد های پارک/ پلیس باورنمی کند!+عکس

لو رفتن عروس خائن در شب جشن عروسی!

تجاوز راننده تاکسی به دختر جوان در شب پارتی! + عکس

رقصیدن جمیله برای مرد شیطان صفت قبل از تجاوز ! + عکس