آخرین کارها و حرفهای اعدامیها به گفته خبرنگار شاهد +عکس
رکنا: مایکل گرازیک خبرنگار آسوشیتد پرس که شاهد مرگ بیش از 400 نفر بوده در مورد لحظات پیش از مرگ این زندانیها داستانهای هولناکی برای تعریف کردن دارد.
به گزارش گروه ترجمه رکنا، دستور ساده و صریح است: نگهبان، انجامش بده! با این کلمات از زبان افسر زندان Prison تگزاس، پروسه مرگ در شلوغترین ایالت آمریکا با مجازات مرگ شروع میشود.
رنگ اتاق از وقتی برای اولین بار 25 سال پیش قدم به اینجا گذاشتم تغییر کرده است. همینطوردکوراسیون اتاق و تخت اعدام execution که مجهز به دست و پابندهای پلاستیکی است. زندانی Prisoner هم البته هر بار متفاوت است. ولی کلماتی که افسر بر زبان میآورد، و مرگ، همیشه همین است.
بخشی از شغل من به عنوان خبرنگار آسوشیتد پرس حضور در مراسم اعدام بیش از 400 نفر به روش تزریق سم بوده است. این آمار بیش از هرجای دیگری در آمریکاست. من همه این مرگها را تجربه کردهام. آخرین خواستههای محکومان را شنیدهام، به چشمهایشان نگاه کردهام و آخرین وعده غذاییشان را گزارش کردهام. من شاهد اعدام 3 زن هم بودهام که البته به همان شیوه همیشگی است.
قاتلان و خلافکاران در چند قدمی من روی تخت فلزی زیر ملافه سفید دراز میکشند و منتظر تزریق سم میمانند. جیمز دیوید کابوی اولین مورد من بود. برنامه اعدام او برای نیمه شب تنظیم شده بود. او روی تخت دراز کشیده بود و سرم آب نمک به دستش وصل شده بود تا محلول کشنده از همین سرم به رگهایش نفوذ کند. او برای آخرین سخن سکوت را ترجیح داد ولی بیشتر زندانیها اینطور نبودند. آنها گریه میکردند، جوک میگفتند، به زبانهای خارجی صحبت میکردند، شعر میسرودند، آواز میخواندند، فحش میدادند، ادعای بیگناهی میکردند، تقاضای بخشش داشتند، به 5 شاهدی که اجازه داشتند دعوت کنند اظهار علاقه میکردند و حتی از تیمهای ورزشی مورد علاقهشان میگفتند. یکی از آنها گفت کسانی را که دوستش دارند دوست دارد ولی بقیه میتوانند بروند به جهنم.
یکی دیگر آنقدر در وارد شدن به اتاق اعدام مقاومت کرد که مجبور شدند او را با گاز بیهوش کنند و روی تخت بخوابانند. او بعد از اینکه سم شروع به اثر کرد از دهانش کلید سلولی را به بیرون تف کرد و حاضران در اتاق شوکه شدند. او زیر لب زمزمه کرد:رازها و جان داد.
زندانی که بیشتر از همه یادم مانده جاناتان نوبلز بود که رد لحظات آخر شروع به خواندن سرود مذهبی کرد. هرگاه در کلیسا این سرود را بشنوم یاد او میافتم.
در دقایق آخر بعد از انتقال زندانی به اتاق اعدام، او روی تخت دراز کشیده و مچ دستها و پاها، ساقها و قفسه سینهشان بسته میشود. روی سر آنها یک میکروفون وجود دارد که هرچه میگویند شنیده و ضبط شود. وقتی سم تزریق شد، زندانی شروع به کشیدن نفسهای عمیق یا نفس نفس زدن میکند و بعد به خرخر میافند. در کمتر از یک دقیقه کار تمام میشود.
ارسال نظر