ازجایم بلندشدم ویک لیوان آب به دستش دادم. گفتم عجله نکنید هروقت حالتان مساعدترشد حرفتان را می‌شنوم. مرد جرعه‌ای از آب خورد و لیوان را روی میز گذاشت. نفسش همچنان تند می‌زد. پس‌از چندلحظه شروع به صحبت کرد. گفت آقای قاضی Judge من شکایت دارم.گفتم ازچه کسی؟ گفت از دکتری که من را جراحی کرده است. پرسیدم چه اتفاقی افتاده است و چرا باچنین وضعی آمدی اینجا؟ گفت پس‌از ترخیص از بیمارستان، به کمک همسر و پسرم، یکراست آمدم اینجا تاخودتان آنچه به سرم آمده را با چشم ببینید و حقم را پایمال نکنید. می‌خواهم خودتان هم قاضی باشید و هم شاهد.

گفتم آنچه مهم است داشتن سند و مدرکی است که ادعای شما را ثابت کند. ضرورتی نداشت باچنین حال و روزی از بیمارستان بیایید اینجا. گفت فکرکردم تاجای زخمم بهبود پیدانکرده، اگر بلافاصله شکایت کنم، بهتراست. پرونده را که همچنان دست همسرش بود خواستم. گفتم اجازه بده پرونده رانگاهی بکنم ببینم چه خبراست.گفت خواهش می‌کنم اول حرف و درد دل من راگوش کن بعد سرت را بکن توپرونده.

گفتم لااقل پرونده را بدهید ببینم اصلاً مربوط به این شعبه است یامال شعبه دیگری است شاید به اشتباه آمدید اینجا! پرونده را گرفتم مهر ارجاع آن را دیدم وپرونده رابستم. گفتم: بسم الله! حال هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو: مرد دکمه‌های پیراهنش را بازکرد و خواست گوشه‌ای از باند را هم بردارد وآثارجراحتی که برسینه‌اش بود را نشان دهد.گفتم نیازی به این کارنیست. تعریف کن ببینم چه شده است؟ آهی کشید و گفت: من برای برداشتن گوشت اضافی که درسینه‌ام داشتم دربیمارستان بستری شدم. صبح من را به اتاق عمل بردند و بی‌هوش کردند. بعد از انتقال به بخش، کم‌کم که به‌هوش آمدم و حالم قدری بهتر شد، متوجه شدم بدنم ازدوجا بشدت می‌سوزد و درد می‌کند. درد و سوزش قسمت سینه برایم طبیعی بودچون می‌دانستم عمل کرده‌ام. اما از اینکه قسمت پایین سمت راست شکمم نیزمی‌سوخت و درد می‌کرد تعجب کردم. پرستار را صدا زدم و علت را پرسیدم. گفت: موقع عمل جراحی، اشتباهی رخ داده است. فردی که نام و فامیلی وی با شما یکی بوده، درنوبت عمل جراحی «فتق» قرارداشته و پزشک Doctor جراح، شما را با ایشان اشتباه گرفته و به تصوراینکه باید فتق شما عمل شود، آن ناحیه را شکافته اما وقتی دیده شما فتق ندارید با بررسی پرونده بیمارستانی هردوی شما، متوجه اشتباهش شده است، بنابراین پایین شکمتان رادوخته وسینه شما راعمل کرده است! شاکی بی‌درنگ قسمتی ازشلوارش راپایین کشید. باند را از روی زخمی که بخیه شده بود برداشت و جای عمل شکمش رانشان داد. گفت خواهش می‌کنم تا سر دیگران هم، چنین بلایی نیاورده این پزشک را دستگیرکنید. عمل من به خیر گذشت اما ممکن است فردا قلب Heart وکلیه بیماری را با هم اشتباه بگیرد و هردو را درآورد!!

محمدباقر قربانزاده/ رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

اولین عکس و فیلم از اعدام در ملاء عام قاتلان ندا و محمد حسین در مشهد

حکم اعدام برای ملکه زیبایی + عکس

قرار نوعروس بی حیا با پسر جوان لو رفت / از 14 سالگی با نادر بودم!

جزئیات حمله تروریستی مریوان از زبان فرمانده سپاه کردستان

اقدام جسورانه 2 دختر زیبا پلیس را شوکه کرد

ناگفته های تلخ از دادگاه متهم ردیف اول پرونه ثامن الحجج + عکس

احسان علیخانی انگشتش را به سوی بانک مرکزی نشانه رفت / آخرین دفاع خارج از دادسرا

این دختر 33 ساله تحت سلطه شیطان بود! +عکس

گیر کردن مار پیتون ۱۰ متری زیر چرخ‌های خودرو! + فیلم

جراحی زیبایی یک زن برای دفن شدن با چهره زبیا هنگام مرگ+عکس

این زن از یک روح باردار شد! +عکس

مردی در روز زن نامزدش را کشت و خونش را مکید+عکس

مرگ مرموز دختر 17 ساله در آخرین قرار ملاقات + عکس

وقتی نقشه وقیحانه زن صیغه ایم را هنگام سفر فهمیدم خشکم زد+ عکس