با تولد بچه راز ازدواج مخفیانه ام لو رفت

او قصه تلخ زندگی اش را اینگونه آغاز کرد：از شوهر اولم جدا شدم و با خودم عهد کردم که دیگر به ازدواج فکر نکنم. ازتمام مردها بدم می آمد و آن قدر شوهر معتاد Addicted مفنگی ام آزارم داده بود که هرمردی می دیدم احساس نفرت و دشمنی می کردم. من با یک بچه سر کار رفته و خرج زندگی ام را در می آوردم. چند سال از این ماجرا گذشت. سرگرم کار و زندگی خودم  بودم و تمام دنیایم را در خواسته ها و آرزوهای دخترم خلاصه کرده بودم که برایم خواستگار پیدا شد. او زن و بچه داشت اما ادعا می کرد همسرش بیمار است و فرزندانش هم ناخلف هستند. جواب رد دادم و گفتم نمی خواهم ازدواج کنم. اما این خواستگارم از اقوام صاحبکارم بود و می گفتند وضع مالی اش خیلی خوب است. زیر پایم نشستند و آن قدر در سرم خواندند که خام شدم و به این هوا که با کمک مالی این مرد سرنوشت خوبی برای بچه ام رقم می زنم تن به ازدواج دادم. ۳سال از بدترین روزهای این ازدواج شوم که قرار بود مخفیانه بماند را در حالی پشت سر گذاشتم که باردار شده بودم. تولد فرزندم راز مخفیانه زندگی ام را فاش کرد. من هم بدون پشتوانه مانده بودم. شوهرم اعتیاد داشت و اصلا اهل کار و متعهد به من و فرزندم نبود.  سرزنش های خانواده و اقوام سبب شد از این مرد بی مسئولیت طلاق بگیرم. دوباره با خودم عهد کردم که روی پای خودم بایستم و چرخ زندگی ام را بچرخانم. من با ۲فرزندم که فامیل شان با هم فرق می کرد و طعم پدر داشتن را حس نکرده بودند زندگی ام را ادامه دادم. مدتی گذشت؛ از نگاه تحقیر آمیز و سرزنش های خانواده رنج می بردم و دچار فشار روحی زیادی شده بودم. زن جوان در گفتگو با کارشناس مشاوره کلانتری بانوان مشهد افزود: چندی قبل در یک کانال فضای مجازی با خانمی آشنا شدم. ارتباطمان خیلی زود صمیمانه و به ظاهر خواهرانه شد. به او اعتماد کردم و سیر تا پیاز زندگی ام را گفتم. مرا برای برادرش خواستگاری کرد. بعد از آن که سهم ارثیه پدری ام را گرفتم، بدون مشورت با خانواده به این امید که شاید معجزه ای در مسیر سرنوشت زندگی ام رخ بدهد تن به این ازدواج دادم. اما سومین ازدواجم نیز شوم بود. همسرم اهل زندگی نبود و فهمیدم مواد مخدر Drugs مصرف می کند. دادو فریاد راه انداختم و او قول داد ترک اعتیاد کند. می گفت اگر کار و کاسبی راه بیندازد اوضاع جور می شود. با سرمایه ام برایش کاری راه انداختم. اما او سرمایه ام را بالا کشید و من... .

زن جوان اشک هایش را پاک کرد و افزود：انسان در هر مرحله از زندگی و در هرکاری باید با خانواده و افراد معتمد مشورت کند تا دچار مشکل نشود. ازدواج اول من بعد از مرگ پدرم و به خاطر دغدغه نگرانی های مادرم بود. اگر او به زن همسایه که معرف خواستگارم بود اعتماد نمی کرد و با دایی ها و خاله و عموهایم مشورت می کرد آن ازدواج اشتباه و هول هولکی اتفاق نمی افتاد و در ۲ ازدواج بعدی ام نیز خودم اشتباه کردم چون از خانواده فاصله گرفتم و این هم آخر عاقبت کارم.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

الناز شاکر دوست بدون آرایش در طبیعت شمال + عکس

​وقتی در خانه اش بلا سرم می آورد از من فیلم گرفت!

کتک زدن وحشتناک یک مرد توسط یک زورگیر و دزد خیابانی در مقابل مردم+ فیلم

طرح نمایندگان مجلس برای خروج از برجام / برای ادامه برجام مشورتی با رهبری صورت نگرفت

اصغر فرهادی در کن منشوری شد! + فیلم و عکس

وقتی در خانه اش بلا سرم می آورد از من فیلم گرفت!

تنها یک زن راز خطرناکترین مرد شهر مشهد را می دانست! + عکس

با تولد بچه راز ازدواج مخفیانه ام لو رفت

دختر 11 ساله بودم که مجبور به پذیرفتن یک مرد شدم + عکس

فوری / تیراندازی در مرکز تفریحی ترامپ

نامزد دختر 18 ساله فقط 20 روز با او بود / هومن زن مطلقه را به او ترجیح داد

شوخی جناب خان با جهانگیری و طعنه به روحانی + فیلم

لباس 40 میلیون تومانی بازیگر مشهور زن گرانترین لباس کن+عکس

همسر شهاب حسینی به زیبایی تولد را تبریک گفت + عکس