ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری
وقتی دختر عمویم از درخواست های شوم شوهرم گفت! دنیا روی سرم خراب شد!
رکنا: سال هاست که دیگر از آن عشق و علاقه ای که در نامه های عاشقانه اش موج می زد، خبری نیست من آن عشق مرده را در قلبم دفن کرده ام به طوری که دیگر بر اثر گذشت زمان نه تنها به فراموشی سپرده شده است بلکه هر روز تنفرم از این «عشق مرده» بیشتر می شود.
دیگر سالهاست که خیانت Cheat های همسرم بر زندگی خالی از مهر و عاطفه ام سایه انداخته است و من در این خانه سرد و بی روح، چون مترسکی متحرک روزگار می گذرانم اما وقاحت و بی شرمی های همسرم تا جایی رسید که مزاحمت های خیانت بارش برای یکی از نزدیکانم آغاز شد و ...
زن 30 ساله که از شنیدن جملات دردناک دختر عمویش زجر می کشید در حالی که بیان می کرد هر کلمه ای که درباره خیانت های همسرم بر زبان دختر عمویم جاری می شود گویی تیری آغشته به زهر است که بر قلبم می نشیند، به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری گفت: درست 10 سال قبل بود که اولین نامه عاشقانه «شهروز» را با هیجان خاصی باز کردم او هر روز از کنار پنجره منزلمان که رو به خیابان باز می شد، می گذشت. شهروز به بهانه های مختلفی کنار خودروهای پارک شده یا پشت درختان حاشیه خیابان می ایستاد و پنهانی چشم به پنجره می دوخت. من هم که عاشق قیافه جذاب او شده بودم گاهی از کنار پنجره عبور می کردم و نیم نگاهی به او می انداختم تا این که روزی در خانه تنها بودم و او نامه ای سراسر از عشق و عاطفه را کنار پنجره قرار داد و رفت.
با خواندن آن نامه پر از احساسات قشنگ دل به او بستم و برای ازدواج با شهروز پدر و مادرم را در تنگنا قرار دادم. آن روز نمی دانستم که این نامه های عاشقانه فراتر از یک اشتباه دوران جوانی است و زندگی ام را نابود می کند. چرا که نمی فهمیدم شعله های عشقی که با نامه زبانه می کشد روزی با وزش یک باد به سوی زنان و دختران دیگر نیز رهسپار خواهد شد و زندگی های زیادی را به خاکستر تبدیل می کند.
با آن که اکنون 10 سال از آن روزها می گذرد اما من از همان اوایل زندگی مشترک به پیام ها و تلفن های همسرم مشکوک شدم و به خیانت هایش پی بردم با وجود این نمی توانستم ماجرای خیانت هایش را آشکار کنم چرا که از نگاه ها و سرزنش های خانواده ام شرم می کردم.
در دلم غوغایی برپا بود و رنج و عذاب سراسر وجودم را می سوزاند چرا که یک زن تنها چیزی را که در زندگی نمی تواند تحمل کند «خیانت» است. بالاخره بعد از گذشت هفت سال دیگر طاقت نیاوردم و به او گفتم که از همه چیز خبر دارم ولی شهروز با وقاحت مقابلم ایستاد و گفت دوست دارم با زنان دیگر ارتباط داشته باشم با این جمله رشته باریک علاقه ام به او نیز بریده شد و در واقع از او طلاق عاطفی گرفتم او حتی از پسر هشت ساله ام نیز شرم نمی کند و در حالی به کارهای زشتش ادامه می دهد که این بار برای دختر عمویم مدام ایجاد مزاحمت می کند.
عالیه هم که نمی خواهد همسر و بستگانش چیزی از این ماجرا بفهمند برای پیشگیری از یک درگیری خونین موضوع را برای من بازگو کرد. من هم از او خواستم تا از شوهرم شکایت کند شاید به خاطر موقعیت اجتماعی اش دست از این اعمال کثیف بردارد. اما ای کاش ...
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
دفن جسد منستب به رضاشاه در جای نامعلوم؟!
اسناد جالب درباره شیوه مومیایی کردن رضاشاه / برای اولین بار انتشار می یابد + تصاویر
درخواست طلاق از مردی که ماشین لوکس نخرید
انتشار عکس برهنه زنان نظامی در اینترنت / افزایش آزار و اذیت و رسوایی در ارتش امریکا
قتل عام یک زن و 2 فرزند خردسالش / شادی 7 ساله و برادرش بی رحمانه در حمام کشته شدند + عکس
سگ گرسنه گربه خانگی را خورد!+ فیلم 14+
فاجعه برای زن جوانی که میخواست به همسایهاش کمک کند +عکس16+
قتل فجیع دختربچه 5 ساله در گلستان توسط شیطان روستایی / عصر امروز رخ داد
فوری / بازیگر سریال گلشیفته درگذشت
راننده شیطان صفت پسر 10 ساله را به جای مدرسه به بیابان های مشهد برد
خانم معلم به دانش آموز خصوصی پیشنهاد ازدواج داد! + عکس
شوهرم قصد تجاوز به دختر عمویم را دارد! عالیه ازدواج کرده و حالا...!
ارسال نظر