نمی دانم چرا خانواده ام ماجرای ازدواج اول پرویز را از من پنهان کردند و من به عنوان جوانی مجرد با او ازدواج کردم، اما اشتباه بزرگ تر را خودم مرتکب شدم چرا که وقتی حرف های همسر اول پرویز را شنیدم کوچک ترین توجهی به آن ها نکردم و موضوع را نادیده گرفتم...

زن ۲۸ ساله در حالی که رای دادگاه را روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری  می گذاشت گفت: ۴ ماه است طلاق گرفتم و دادگاه حضانت تنها دخترم را به شوهر سابقم واگذار کرده است، اما در حالی که طبق همین رای دادگاه من باید روزهای پنج شنبه و جمعه دخترم را ملاقات کنم ولی اکنون ۳ ماه است که پرویز مرا از دیدن دخترم محروم کرده است و نمی گذارد حتی برای چند ساعت جگرگوشه ام را در آغوش بگیرم. زن جوان در حالی که با گفتن این جملات اشک هایش سرازیر شده بود به بیان ماجرای ازدواجش پرداخت و ادامه داد: فرزند دوم یک خانواده ۶ نفره هستم و پدرم با کارگری مخارج زندگی مان را تامین می کرد. به تحصیل علاقه ای نداشتم و به همین خاطر بعد از گرفتن دیپلم در فروشگاه یکی از بستگانمان که مردی متدین بود کار می کردم. مدتی بعد از آن که خواهر بزرگ ترم ازدواج کرد آرام آرام زمزمه های ازدواج من نیز در خانواده به گوش می رسید به طوری که به اولین خواستگارم پاسخ مثبت دادم. پرویز از بستگان یکی از همسایگان مان و اهل شهرهای شمالی کشور بود. با آن که بیشتر از ۹ سال با یکدیگر اختلاف سنی داشتیم اما پدر و مادرم خیلی زود به او اعتماد کردند و بدین ترتیب من به عقد پرویز درآمدم. ۲ ماه اول زندگی، خود را خوشبخت ترین فرد روی زمین می دانستم اما خیلی زود متوجه شدم که پرویز قبلا ازدواج کرده و ۲ کودک خردسال نیز دارد و تنها چند ماه از طلاق او می گذرد. این موضوع آن قدر مرا عذاب می داد که بالاخره با ترفندهای خاصی آدرس محل سکونت همسر اول پرویز را پیدا کردم و به سراغش رفتم. «منیره» علت جدایی از پرویز را دروغ گویی، هوس بازی و شراب خواری او عنوان کرد و گفت: تا صاحب فرزند نشدی از او طلاق بگیر، اما حرف های منیره را جدی نگرفتم و به زندگی مشترکم ادامه دادم. این در حالی بود که پرویز اصرار داشت من در بیرون از منزل کار کنم تا کمک خرج خانواده باشم. ولی پس از مدتی زمزمه های روابط پنهانی پرویز با زنان غریبه در میان بستگانم پیچید به طوری که شوخی های آن ها تلنگری به من زد و روزی سرزده از سر کار به منزلم رفتم. آن روز پرویز و ۵ زن غریبه در اتاق بودند که با سر و صدای من او مرا کتک زد و تا شب زندانی Prisoner کرد. پس از گذشت ۵ سال در حالی که دختر ۲ ساله ای نیز داشتم به ناچار از او طلاق گرفتم چرا که او نمی توانست از هوس بازی هایش دست بردارد با این وجود او مرا از دیدن دخترم محروم کرده است و...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

تجاوز به دختر 21 ساله رییس بانک اسپرم!

نجات از مرگ 5 عضو یک خانواده با فداکاری سرباز وظیفه پلیس

عجیب‌ترین مدل موی بازیکنان مطرح فوتبال + عکس

داستان عمه مهری پارک دانشجوی تهران/ به خاطر عشقم ۹ بار خودزنی ناموفق داشتم!

دردسر ارتباط پنهانی دریا دختر پولدار با جوان موتورسوار

خانم منشی را در اتاق رییس شرکت که شوهرم بود در شرایط افتضاحی دیدم!

4 سال زندان برای 2 نوجوان در شرم آورترین پرونده کیفری تهران / دختر 13 ساله از دوست برادرش دیه خواست + عکس

تصویر تنها مسافر پرواز تهران-یاسوج که جسدش کامل بود + عکس

حرکت جالب یک زندانی دقایقی قبل از اعدام +عکس

نقشه شیطانی 4 مرد عراقی برای زنان ایرانی در آبادان

سرزده به خانه رفتم پرویز با 5 زن در وضعیت ناجوری بود

به باغی که قرار داشتم رفتم اما شوهرم وارد باغ شد و من خشکم زد!

انتشار اولین عکس از عامل قتل عام 11 اهوازی + تصویر