زن جوان در اتاق مدیر متاهل شرکت تسلیم رفتار بیشرمانه شد / توبه کردم!
حوادث رکنا: اگرچه از روزی که به درگاه خداوند توبه کردم و توانستم از منجلاب فساد نجات یابم خیلی خوشحالم، اما باز هم از این که به آسانی اسیر احساسات شدم و فریب حرف های عاشقانه مردی متاهل را خوردم رنج می کشم؛با وجود این تصمیم گرفتم دیگر به ظاهر و سخنان فریبنده دیگران اعتماد نکنم و مسیر درست زندگی را در پیش بگیرم...
زن جوان که مدعی بود به بهانه ازدواج مورد اغفال یکی از همکارانش قرار گرفته است درحالی که از گذشته تلخ خود ابراز ندامت می کرد به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در خانواده ای پرجمعیت متولد شدم و با وجود آن که وضعیت مالی ضعیفی داشتیم به تحصیلاتم ادامه دادم و تا مقطع کارشناسی در دانشگاه تحصیل کردم پس از آن چند ماهی در پی یافتن شغلی بودم تا این که با یک شرکت خدمات نظافتی قرارداد بستم و مشغول کار شدم از محیط کار و وظایفی که برعهده داشتم راضی بودم و احساس امنیت می کردم حدود یک سال بعد با جوانی ازدواج کردم اما زندگی مشترک من و یونس 6 ماه بیشتر طول نکشید چرا که پس از ازدواج متوجه شدم همسرم فردی خلافکار و معتاد Addicted است، به همین خاطر از او جدا شدم و به کارم در شرکت خدمات نظافتی ادامه دادم تا این که روزی از سوی شرکت به یک مکان بزرگ اقامتی برای کار موقت معرفی شدم. آن روز وقتی به مرکز اقامتی رفتم با مدیر آن جا آشنا شدم و او مرا از بازگشت به کار قبلی ام منع کرد و پیشنهاد داد به طور دائم در آن مرکز اقامتی کار کنم. اگرچه متوجه رفتارها و نگاه های معنادار احد شده بودم سعی می کردم نسبت به رفتار او بی تفاوت باشم ولی زمانی به خود آمدم که احساس کردم من هم نسبت به احد علاقه خاصی پیدا کردم و هر روز بیشتر به او نزدیک می شدم تا این که روزی او با چهره ای مهربان تر از همیشه پیشنهاد ازدواج داد و گفت: از همسرش جدا شده است اما برای آشنایی بیشتر باید مدتی به طور موقت با یکدیگر ازدواج کنیم او وقتی با مخالفت من برای ازدواج موقت رو به رو شد دیگر اصرار نکرد و ما همچنان به رفتارهای گذشته خود ادامه دادیم، حدود یک هفته بعد هنگامی که مشغول استراحت بودم مرا به اتاق خودش دعوت کرد تا کمی با هم صحبت کنیم اما او پا را از صحبت کردن فراتر گذاشت و من از این که به خواسته بی شرمانه او پاسخ داده بودم پشیمان بودم و عذاب وجدان رهایم نمی کرد بعد از این ماجرا او به التماس های من برای ازدواج هم پاسخی نمی داد تا این که از کارهای گذشته ام توبه کردم و موضوع را با رئیس مرکز اقامتی در میان گذاشتم تازه آنجا بود که فهمیدم احد متاهل است و فرزندانی هم سن من دارد او برای حفظ آبروی خودش با رفتاری ناعادلانه مرا از کار اخراج کرد با این وجود خوشحالم که خود را از این منجلاب بیرون کشیدم، اما تصمیم گرفتم از کنار این مسئله به سادگی نگذرم و ... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
عروس خانم به کثافتکاری قبل از ازدواج اش ادامه داد! / مجتبی مچ او را در خانه گرفت!
ماجرای عکس 2 پسری که مورد آزار عربستانی ها قرار گرفتند / چه زود پیر شده اند!
عکس هوایی دریاچه زیبا و عجیب ایران در اینستاگرام فضانورد روس
امیر ژوله ممنوع التصویر شد + عکس
شلیک به سارق حرفه ای پشت فرمان خودروی پلیس/ عملیاتی همانند کبری 11 + عکس
این دزد پول های امام زاده را می دزدید+ عکس
حمله شبانه ۵ مرد نقابدار به پایانه مسافربری غرب تهران / همه به وحشت افتادند + تصاویر
واکنش آقای بازیگر ایرانی به ماجرای ارتباطش با خانم بازیگر + فیلم
راز تار مو در اتاق خواب عروس خانم چه بود؟ / لیلا در شب عروسی اش چه کرده بود !
زیبایی خانم منشی مدیرعامل مهسا را داغون کرد
بازیگر مشهور به 10 ماه زندان محکوم شد
سرزده به خانه رفتم ماشین مرد پراید سوار را دیدم اما عطیه تنها بود!
ازدواج سیاه نرگس 7 ساله با پسری 15 ساله
ارسال نظر