٢ دقیقه دیر رسیدن ماموران آتش نشانی مشهد، جانشان را نجات داد!
حوادث رکنا: خبر که رسید، مثل فرفره خودمان را به خودروها رساندیم و در کمترین زمان ممکن به خیابان زدیم. گفته بودند حریق در یک انبار پنبه رخ داده است و سرعت عمل مهمترین و بهترین کاری بود که باید انجام میشد.
به گزارش رکنا، البته رانندگی با خودروهای آتشنشانی نیازمند مهارت خاصی است که الحق و الانصاف رانندگان سازمان آتشنشانی مشهد هم در این زمینه درجهیک هستند. اما آن روز، انگار قرار نبود به محل برسیم. هرچه تلاش میکردیم، کمتر جلو میرفتیم. آتش در یکی از روستاهای حوالی مشهد گزارش شده بود اما سیلی از خودرو هم خیابانها را تقریبا مسدود کرده بود، به طوری که آژیر آتشنشانی هم زورش به این ترافیک و گرههای کورش نمیرسید.
توی ترافیک، حسابی کلافه شده بودیم و نمیتوانستیم کار دیگری هم بکنیم. از ایستگاه نیز مدام خبرهای نگرانکنندهای مبنیبر اینکه آتش گسترش پیدا کرده و احتمال سرایت آن به سایر اماکن و تخریب ساختمان وجود دارد به ما میرسید. نمیدانستیم واقعا چطور میتوانیم از چنبره این همه خودرو تکسرنشین که توی خیابانها ریخته بود نجات پیدا کنیم.
همزمان با ما یک آمبولانس هم در ترافیک گرفتار شده بود که حال و روز او از ما هم بدتر بود چون آمبولانس باید تمام مسیر را از توی شهر عبور میکرد و ما باید فقط خودمان را به بزرگراه میرساندیم، هرچند هیچوقت نفهمیدم حال و روز بیمار آن آمبولانس چه شد.
زمان زیادی را از دست دادیم تا توانستیم خودمان را به بزرگراه برسانیم. وضعیت بزرگراه بهتر بود، هرچند گاهی برخی رانندگان بدون در نظر گرفتن مأموریت آتشنشانان، راه را بر ما سد میکردند.هر طور بود، به جاده موردنظر رسیدیم و البته دیرتر از سایر آتشسوزیها.
با راهنمایی روستاییان، خودمان را به محل آتشسوزی رساندیم. اولین چیزی که نظرمان را به خود جلب کرد وجود یک کپسول بزرگ گاز مایع بود. نزدیک رفتیم اما مشخص شد که این کپسول از محل حریق فاصله دارد و منفجر نخواهد شد. با کشاندن این کپسول به محل امن، عملیات اصلی که مهار آتش بود را آغاز کردیم. جلو در این انبار که رسیدیم، هنوز پایمان را داخل نگذاشته بودیم که ناگهان سقف این مکان درست مقابل صورتمان ریزش کرد و اگر فقط یک قدم جلوتر بودیم، زیر سقف بتونی این انبار قطعا گرفتار میشدیم.
هر طور بود، این حادثه Incident را مرتفع کردیم و بعد از استعلامی که از مرکز گرفتیم، مشخص شد که در مقایسه با حریقهای مشابه تنها ٢ دقیقه دیرتر رسیدهایم، ٢ دقیقهای که اگر نبود، شاید ما هم نبودیم و آنجا با مشاهده این معجزه خدا را شکر کردیم که همواره نگهبان و حافظ ماست و چقدر درست گفتهاند که بدون اراده خداوند متعال، حتی یک برگ هم از شاخه جدا نمیشود.
روایتگر این خاطره محمود لوائی، فرمانده شیفت آتشنشانی مشهد، است که پس از سالها خدمت و امدادرسانی به شهروندان، لباس مقدس آتشنشانی را از تن درآورد و بازنشسته شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
-
فیلم لحظه سقوط وحشتناک موتورسوار به فروچاله در خیابانهای سئول
ارسال نظر