حدود ۲ سال است که آسایش و آرامش نداریم، اجازه دادم تا همسرم زن دوم اختیار کند و با فرزندی که آن زن به دنیا می‌آورد زندگی ما رنگ و بوی دیگری پیدا کند اما نه تنها وجود آن زن آرامش را از زندگی شیرین ما گرفت بلکه به خاطر اشتباه در انتخاب همسر در دام زن کلاهبرداری گرفتار شده‌ایم که...

زن میانسال در حالی که عنوان می‌کرد عشق به داشتن فرزند موجب شد این گونه زندگی‌ام به هم بریزد و روزگار سیاهی را تجربه کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: ۱۹ سال قبل محمد به خواستگاری ام آمد. او به خاطر ایمان و اخلاق خوبش زبانزد فامیل بود به طوری که دختران زیادی آرزوی ازدواج با او را داشتند اما قرعه فال به نام من افتاده بود و من از شنیدن‌ ماجرای خواستگاری آن قدر خوشحال شده بودم که مادرم با شنیدن خنده بلند من گفت: نمی‌توانستی مانند یک دختر باوقار پاسخ مثبت بدهی و ابراز علاقه‌ات را با سکوت خود عنوان کنی؟ ولی من که محمد را از صمیم قلب دوست داشتم نمی‌توانستم این موضوع را پنهان کنم. طولی نکشید که من و محمد زندگی مشترکمان را آغاز کردیم سال‌ها یکی پس از دیگری سپری می‌شد، اما از کودکی که صفای دیگری به زندگی ما بدهد خبری نبود. درمان‌های مداوم پزشکی هم اثری نداشت و من از این موضوع رنج می‌بردم. اگر چه همسرم مرا دوست داشت و زندگی شیرینی را می‌گذراندیم، اما آرام آرام نیش و کنایه‌های اطرافیان شروع شد به طوری که خانواده همسرم او را با این بهانه که دوست داریم فرزند تو را در آغوش بگیریم تحریک می‌کردند که زن دیگری اختیار کند. اصرار آن‌ها تا آن جا پیش رفت که روزی محمد کنارم نشست و گفت: من تو را دوست دارم، اما برای تداوم زندگیمان مجبورم به خواسته خانواده‌ام عمل کنم. از این حرف‌ها کلافه شده بودم و همانند بیماران روانی با چشمانی از حدقه در رفته به محمد نگاه می‌کردم. چاره‌ای جز تحمل نداشتم. محمد می‌گفت: وقتی آن زن فرزندی به دنیا آورد بلافاصله طلاقش می‌دهم و این موضوع را با آن زن شرط می‌کنم آن‌ها تصمیم گرفتند محمد با زن مطلقه‌ای ازدواج کند که قبلاً بچه‌دار شده باشد. این گونه بود که سولماز در تلخ‌ترین روز زندگی‌ام به عقد موقت محمد درآمد. حتی همسرم در حضور من به سولماز گفت‌ من همسرم را با دنیا عوض نمی‌کنم و قرار گذاشت که او بعد از به دنیا آمدن فرزندش مقداری پول بگیرد و از زندگی ما بیرون برود. من هم همه سختی‌ها را تحمل می‌کردم و می‌دانستم محمد علاقه‌ای به آن زن ندارد. حدود یک سال بعد سیمین متولد شد و من به آن دختر کوچک دل بستم، اما اکنون با وجود این که ۲ سال از این ماجرا می‌گذرد سولماز پشیمان شده است و تهدید می‌کند که باید سند منزل ویلایی خودمان را به نام او ثبت کنیم این در حالی است که تازه متوجه شدیم او قبلاً نیز با مردان دیگری ازدواج کرده و بلافاصله مهریه‌های سنگین خود را به اجرا گذاشته است و حتی یکی از همسران سابق او به خاطر نپرداختن مهریه در زندان Prison به سر می‌برد و در واقع او از این راه زندگی اش را می‌گذراند حالا من و محمد در حالی به سیمین عاشقانه دل باخته‌ایم که تهدیدها و شکایت‌های این زن شیاد همه زندگی ما را به هم ریخته است و...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

سارا 17 ساله با صابر متاهل به باغ خلوت رفت و..!

قائدی به هوش آمد و شاکر برای اهدای عضو آماده شد / اورژانس حضور دختر در خودرو را تایید کرد + فیلم و عکس

وحید در برابر چشم همسایه ها زن جوانش را سلاخی کرد + عکس

ارتباط شیطانی 2 ایرانی با مرد همجنسگرای معروف تورنتو + عکس

سیروس شوهرم تا فهمید زن همسایه بیوه است، پنهانی به خانه اش می رفت و ..!

راز 60 حساب با پول های کثیف در کرمان لو رفت

دردسر عمل های زیبایی عجیب برای دختر ایرانی !+ عکس

جعبه سیاه کشتی چینی که به سانچی زد پاک شده است

دستگیری دو پسر شرور به خاطر قتل نیم میلیون زنبور عسل

اقدام زشت پسرعمو با نوعروس در مراسم عروسی

مجری معروف تلویزیون ایران بدهکار میلیاردی است / او همیشه کت و شلوار شیک و پیراهن سفید می پوشد!

آزار و اذیت شوم 3 خانم کارمند توسط مدیران شیطان صفت سازمان خیریه سرشناس

این مرد بیرحم ترین پدر تهران است + عکس

توهین خشن و عجیب فرماندار گلپایگان به یک خبرنگار +فیلم

ممنوع المنبر شدن یک روحانی مشهور کشور / برخورد جدی با مداحانی که در شبکه ماهواره ای امام حسین(ع) فعالیت دارند

وبگردی