شوهر زهرا پیشنهاد کثیفی داشت و..!
رکنا: روی تخت نشسته است و تسبیح به دست ذکر می گوید. چند سال است استعمال مواد مخدر، شیره جانش را گرفته است. وقتی درباره زندگی اش می پرسم از آتشی که به زندگی اش افتاد و از دلتنگی برای سه فرزندش می گوید و اشک در چشمانش حلقه می زند.
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، زهرا 32 ساله که 27 روز است زندگی در کمپ ترک اعتیاد بانوان بیرجند را تجربه می کند این چنین قصه زندگی خود را بیان می کند. شوهرم پسر همسایه ما بود که بین مادر من و او حرف هایی رد و بدل شد و تا چشم باز کردم خود را پای سفره عقد دیدم. همان روزهای اول فهمیدم که شوهرم اعتیاد دارد و حتی دو هفته با او رفت و آمدم را قطع کردم و او قول داد اگر موضوع را به خانواده ها نگویم اعتیادش را کنار می گذارد اما همه این حرف ها دروغ بود.زن جوان سری تکان داد و گفت: مدتی که از عقدمان گذشت وسایل یک زندگی معمولی را جور کردم و به خانه بخت رفتم اما سیاه بخت شدم. بعد از یک ماه که متوجه شدم او اعتیاد را کنار نگذاشته است قهر کردم و به منزل پدرم برگشتم اما او مرا خام کرد و با پیشنهاد کثیفی و ترفندهای زیاد پای مرا به مصرف مواد مخدر Drugs باز کرد تا دیگر بهانه ای برای گیر دادن نداشته باشم. هر چه از شروع زندگی مشترک ما می گذشت بیشتر در باتلاق اعتیاد فرو می رفتم و در حالی که با اعتیاد من زندگی از دست هر دو نفرمان خارج شده بود صاحب سه فرزند هم بودیم که آن ها را خانواده پدر من یا پدر شوهرم بزرگ می کردند. هر چه شوهرم کار می کرد شب با همدیگر همه را دود می کردیم. دیگر کم آورده بودیم بنابراین وسایل زندگی را یکی یکی می فروختیم تا از خماری نجات پیدا کنیم.زن جوان ادامه داد: خانواده هایمان دیگر من و شوهرم را تحویل نمی گرفتند، 10 سال اعتیاد، شیره جانم را گرفته و کار به جایی رسیده بود که حتی برخی اوقات جلوی اقوام، آشنایان و دوستان دست دراز می کردم تا این که برادرم یک روز در خانه مرا کتک زد و گفت تو برای خانواده مایه ننگ هستی و اگر ترک نکنی باید با شوهرت از این شهر بروی.این حرف ها مانند پتکی بر سرم آوار شد، درگیری بین من و برادرم دو هفته ادامه داشت تا این که خودم تصمیم به ترک گرفتم و همراه برادرم به این کمپ آمدم و حالا 27 روز است از اعتیاد پاک شده ام. دلم برای سه فرزندم تنگ شده است و اگر برگردم می خواهم برای آن ها مادری کنم چون به نوعی 10 سال است که مادر نداشته اند.زن جوان گفت: شب های اول ترک، خیلی اذیت شدم اما الان دیگر سخت نیست و آن قدر صبر می کنم که سم مواد خانمانسوز از بدنم خارج شود.از این جا که بروم اگر شوهرم اعتیاد را کنار نگذارد برای سلامتی خود و فرزندانم از او جدا می شوم چون دیگر طاقت نگاه پدر و مادرم و اطرافیان را ندارم. دیگر نمی خواهم در آتشی که شوهرم برایم روشن کرد بسوزم و سرنوشت فرزندانم را تباه کنم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
علیرضا رضایی
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
این جوان شیطان صفت را می شناسید؟/او دانش آموز پسر را به جنگل لویزان برد و ..!+عکس بدون پوشش
بزرگترین و مرگبارترین زلزلههای 110 سال اخیر ایران
عجیب ترین مهریه برای خانم مجری!+ فیلم
زهره زن مطلقه بود با من ازدواج کرد/او رفتارهای کثیفی داشت تا اینکه..!
کیوان 19 ساله عاشق زن شوهردار شد! / فرزانه 35 ساله در کوچه خلوت غافلگیر شد و ..! + عکس
اقدام شیطانی پسردایی عروس / تازه داماد در پارک یافت آباد سر قرار رفت و ..!
175 سال زندان برای پزشک شیطان صفت / او به دختر 6 ساله هم رحم نکرده بود! +عکس
برادر ناتنی ام دور از چشم مادرش به من محبت می کرد تا اینکه خانم معلم راز سیاه مرا فهمید و ..!
تصمیم جنون آمیز عروس / صبح وقتی بیتا را دیدم وحشت کردم و ..!
4 ماه حبس برای مرد متاهلی که کانال بی بند و باری را اداره می کرد
شوهرم فهمید بچه از او نیست و ..! + عکس
فداکاری خانم دکتر عباسی برای نجات جان یک بیمار
اقدام عجیب داماد بی غیرت با نوعروس جوانش / از برادان زنم کتک خوردم و ..!
راز کشته شدن سلطان سیمان ایران در دره وحشت جاده هراز + عکس
آخرین گفتگو با سهیلا جورکش/ بینایی چشم چپم را با روش جراحی نوین به دست آوردم + عکس
دانشجوی دکترا، عضو باند سرقت های میلیاردی / دوستان که درس نمی خواندن شرایط بهتری از من داشتند!
ارسال نظر