شب «بله برون» من و وحید خیلی کوتاه بود! / وقتی شوهرم به زندان رفت
رکنا: زن جوان که زندگی اش به خاطر زندان رفتن همسرش از گذشته تلخ تر شده و شوهرش بعد از آزادی رفتارهایش بدتر شده برای نجات خود به سراغ پلیس رفت.
زن جوان درحالی که با احساسی مادرانه به چشمان پسر کوچکش خیره شده بود و می گفت گاهی یک اتفاق ساده یا یک گذشت عاقلانه زندگی انسان ها را دگرگون می کند، به کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد ، افزود: آشنایی و ازدواج من و «وحید» مانند خیلی از ازدواج های دیگر کاملا سنتی شکل گرفت.
مادر وحید مرا در یکی از مهمانی Party های زنانه زیر نظر گرفته بود تا این که چند روز بعد، به خواستگاری ام آمد. شب «بله برون» من و وحید دقایق کوتاهی با هم حرف زدیم و من مهم ترین تصمیم زندگی ام را گرفتم. طولی نکشید که قدم به خانه بخت گذاشتم تا رویاهای رنگارنگم را در زندگی مشترک نقاشی کنم. با آن که وحید اخلاق تندی داشت اما آغاز زندگی ما بسیار شیرین بود و من سعی می کردم با او مدارا کنم تا کمتر عصبانی شود . با این وجود همسرم بیکار بود و برای یافتن شغلی، سودای شهر را در سر می پروراند.
بدین ترتیب کوله بار زندگی مان را بستیم و از روستا به حاشیه شهر مشهد مهاجرت کردیم. «وحید» یک دستگاه موتورسیکلت دست دوم خرید و با آن مسافرکشی می کرد. در این شرایط که زندگی را به سختی می گذراندیم، پسرم حمید نیز به دنیا آمد. دیگر به خاطر مشکلات اقتصادی، همسرم عصبانی تر از گذشته شده بود و ما مدام با یکدیگر مشاجره می کردیم. تا این که در یک شب سرد زمستانی وقتی چهره تب دار پسرم را دیدم و از این که پولی نداشتم تا او را نزد پزشک ببرم، بسیار عصبانی بودم، مشاجره سختی بین ما در گرفت و او در همان حالت عصبانیت در حیاط را به هم کوبید و از منزل خارج شد. چند ساعت بعد از کلانتری تماس گرفتند که همسرم بازداشت شده است.
فرزند بیمارم را در آغوش گرفتم و سراسیمه خودم را به کلانتری رساندم. وحید در خیابان با یک خودرو تصادف Crash کرده و پس از آن نیز با کتک کاری راننده را به شدت مجروح کرده بود.
خلاصه دادگاه او را به پرداخت چندین میلیون تومان دیه محکوم کرد اما ما پولی برای پرداخت دیه نداشتیم. هیچ کدام از اطرافیانمان نیز نمی توانستند کمکی به ما بکنند، به همین دلیل همسرم روانه زندان Prison شد و تلاش های من برای فراهم کردن پول به جایی نرسید و از سوی دیگر نیز راننده شاکی به هیچ وجه حاضر به گذشت نشد.
ماه ها از زندانی Prisoner شدن وحید می گذشت و من با کارگری سعی می کردم زندگی را بچرخانم. بالاخره با گرفتن وام و پس اندازهایم رضایت شاکی را گرفتم اما دیگر همسرم آن وحید سابق نبود چرا که بعد از آزادی Freedom از زندان به انواع خلافکاری ها مانند مصرف مواد و مشروبات الکلی روی آورد و بیشتر اوقاتش را با دوستانی می گذراند که در زندان با آن ها آشنا شده بود. دیگر از کتک کاری ها و خلافکاری های همسرم خسته شدم و اکنون به قانون Law پناه آورده ام. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
ناگفتههای پرونده «بنیتا» + عکس
قتل پسر فریدون کناری در جشن عروسی+ عکس
مردی در تولوز ۷ تن را زخمی کرد
خواستگار دست و پا چلفتی، حلقه را درون رودخانه انداخت! + فیلم و عکس
مشتری عصبانی، خودروی بی ام و را جلوی دفتر نمایندگی آتش زد + فیلم و عکس
تعیین جایزه برای یافتن مرد چینی گمشده در مسجد سلیمان + عکس
آخرین دفاعیه شیشهایها از قتل دختر بی گناه
همبرگر 250 هزار تومانی در لواسان! + فیلم و عکس
رونمایی از موشک عمودی کره جنوبی برای مهار تهدیدهای کره شمالی + فیلم و عکس
ببینید محموله ۱۰۰ تنی ارسالی ایران به میانمار + فیلم
فیلم تصادف شدید در سلفچگان که 5 تن را کشت+ عکس
جزئیات جدید پرونده قتل پدرخوانده حمید صفت + عکس جدید
زورآزمایی خبرنگار و کارشناس هواشناسی آمریکایی با طوفان + فیلم
ارسال نظر