زن همسایه پرده از اقدام کثیف مردی در غیاب زن و بچه اش برداشت + عکس

حکم قصاص مرد جوان که دوستش را کشته و در جلسه دادگاه سکوت کرده بود در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و او در لیست سیاه اعدامی ها قرار گرفت.

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، رسیدگی به این پرونده از بامداد هفدهم آذرماه 93 به دنبال تماس یک زن با کلانتری 17 شهریور در دستور کار پلیس Police قرار گرفت.
زن میانسال که هراسان بود به پلیس گفت: مرد همسایه را هنگام انتقال یک جنازه متعفن از خانه اش دیده است. پلیس به این آپارتمان رفت و با جنازه متعفن یک مرد که داخل گونی قرار داشت روبه رو شد.
زن همسایه در بازجویی ها گفت: چند روز بود که از خانه همسایه مان بوی تعفن به مشام می رسید. چند بار مقابل در خانه همسایه رفتم اما کسی در را باز نکرد. تا اینکه صبح صدای در خانه همسایه روبه رویی را شنیدم و متوجه شدم مرد همسایه که مهران نام دارد به خانه برگشته است. می خواستم مقابل در خانه اش بروم اما همان موقع در را باز کرد و در حالی که یک گونی بر دوش داشت از خانه اش خارج شد. وقتی علت بوی تعفن را ز او پرسیدم گفت در غیاب او یک گربه به خانه اش امده و مرده است. حالا می خواهد لاشه گربه را به بیرون از خانه منتقل کند.
این زن ادامه داد: چون گونی که روی دوش مرد همسایه بود بزرگ بود به ماجرا مشکوک شدم و اصرا کردم تا در گونی را باز کند. اما قبول نکرد. همان موقع همسایه ها که سر و صدا را شنیده بودند به راه پله ها آمدند و مهران همان لحظه گونی را بر زمین گذاشت و فرار Escape کرد. همسایه ها وقتی در گونی را باز کردند با صحنه وحشتناکی روبه رو شدند.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به ردیابی مهران پرداخت و وی را که به خانه پدرزنش در شرق تهران رفته بود بازداشت کرد. داوود در بازجویی ها به قتل Murderاعتراف کرد و گفت ناخواسته دوستش را کشته است.
این مرد در تشریح جزییات ماجرا گفت: قربانی دوستم بود. او  به تنهایی زندگی می کرد. چند سال پیش در جریان یک کتک کاری با او آشنا شدم. چند نفر بر سر او ریخته بودند و بی رحمانه او را کتک می زدند. من که ورزشکار بودم به کمک او رفتم و دو مرد خشن را کتک زدم. بعد از آن ماجرا دوستی من و او آغاز شد. او گاهی اوقات در غیاب همسر و فرزندم به خانه ام می آمد . آخرین بار هم وقتی همسر و فرزندم در خانه پدرزنم بودند نزدم آمد اما حال طبیعی نداشت. او فکر می کرد سیم کارت موبایلش را برداشته ام. به همین خاطر با من درگیر شد. هر چه به او گفتم اشتباه می کند قبول نکرد و به سمتم حمله ور شد. ما با هم درگیر شدیم و با مشت و لگد به جان هم افتادیم تا این که بیهوش شدیم.چند ساعت بعد وقتی به هوش آمدم متوجه شدم حمید نفس نمی کشد. از مرگ او شوکه شده بودم. به همین خاطر خانه را ترک کردم. اما چند روز بعد که برای انتقال جنازه به بیرون از خانه آمده بودم زن همسایه مرا دید و ماجرا لو رفت.
مهران  35ساله در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و در حالی که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواسته بودند از خود دفاع نکرد. او سکوت کرد و به سوالات قضایی پاسخ نداد . در پایان ان جلسه هیات قضایی با توجه به مدرک های موجود در پرونده این مرد را به قصاص محکوم کرد. حکم صادره در شعبه 43 دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و مهر تایید خورد . به این ترتیب داوود در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.