دیگر به سیم آخر زده بود و از این که احساس می کرد هموطنش پول های کارگری او را بالا کشیده است کلافه به نظر می رسید.

از صبح که از خواب بیدار شده بود به راه های مختلفی برای گرفتن پس اندازهایش از فریدون می اندیشید اما به نتیجه نمی رسید تا این که تصمیم خطرناکی گرفت. «زلمی» (نوجوان 17 ساله افغانی) نگاهی به چاقویش انداخت. او لباس هایش را پوشید و به سمت ساختمان 4 طبقه ای که فریدون در آن جا نگهبانی می داد، حرکت کرد. آن ها مدتی قبل و به طور غیرقانونی وارد ایران شده بودند و در ساختمان های در حال احداث کارگری می کردند. «زلمی» معتقد بود که تاکنون یک میلیون تومان به هموطن 20 ساله اش داده است تا پس اندازهایش را برای او نگه دارد اما هر بار فریدون از برگرداندن پول های او به بهانه های مختلفی خودداری می کرد. این بار «زلمی» قدم هایش را تندتر برمی داشت تا به اتاقک محل نگهبانی فریدون که در خیابان شهید فرامرزعباسی 26 قرار داشت، برسد. نوجوان 17 ساله که به شدت عصبانی بود قصد داشت این بار هر طور شده پول هایش را از فریدون پس بگیرد. دقایقی بعد رشته افکارش بریده شد چرا که به در اتاقک نگهبانی در ساختمان نیمه ساز رسیده بود. دست در جیبش برد و در حالی که دسته چاقویش را می فشرد با به راه انداختن سر و صدا پول هایش را طلب کرد. اما فریدون نه تنها پول هایش را نداد بلکه مقابلش ایستاد و فریاد زد: من این جا آبرو دارم و تو هر بار می آیی سر و صدا می کنی؟! «زلمی» که دیگر خون جلوی چشمانش را گرفته بود، چاقو را بیرون کشید، ناگهان برق تیغه چاقو در آسمان درخشید و او بدون تامل ضربه ای به ران هموطنش زد تا این گونه زهرچشمی از او گرفته باشد. چاقو را که بیرون کشید خون از پای فریدون فواره زد چرا که تیغه چاقو سفیدران او را پاره کرده بود. نوجوان افغانی با دیدن خون های سرخی که روی زمین می ریخت از ساختمان بیرون آمد. او چاقوی خون آلود را به داخل کوچه ای پرت کرد و به مکان نامعلومی گریخت. دقایقی بعد اهالی محل و رهگذران با دیدن وضعیت خون آلود جوان 20 ساله با نیروهای امدادی تماس گرفتند و بدین ترتیب فریدون در بیمارستان طالقانی مشهد بستری شد. ساعت ها تلاش پزشکان در اتاق عمل برای نجات جان جوان 20 ساله به نتیجه نرسید و او به دلیل شدت خونریزی جان خود را از دست داد. عقربه های ساعت دقایق اولیه بامداد شانزدهم اسفند را نشان می داد که کارکنان بیمارستان ماجرای مرگ جوان افغانی را به ماموران کلانتری آبکوه مشهد اطلاع دادند و بدین ترتیب بی سیم های پلیس Police به کار افتاد. دقایقی بعد خودروی حامل قاضی Judge ویژه قتل Murder عمد در حالی وارد محوطه بیمارستان شد که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز در محل حضور یافته بودند. با صدور دستوری از سوی قاضی کاظم میرزایی، تحقیقات پلیس از سردخانه بیمارستان آغاز شد. دکتر ناصر غروبی (پزشک باتجربه قانونی مشهد) که به دستور مقام قضایی علت مرگ جوان افغانی را بررسی می کرد در معاینات مقدماتی علت مرگ را خونریزی بر اثر پارگی سفیدران اعلام کرد. هنوز ساعتی از بامداد نگذشته بود که گروه ویژه کارآگاهان به همراه مقام قضایی عازم خیابان فرامرز عباسی 26 شدند چرا که پدر مقتول در بیمارستان عنوان کرد فرزندش با یکی از هموطنان افغانی اش درگیر شده است. وقتی آن ها به اتاقک نگهبانی رسیدند، مشاهده کردند خون زیادی در محل ریخته است. جوان دیگری که داخل اتاقک نگهبانی ایستاده بود به قاضی ویژه قتل عمد گفت: صبح روز گذشته (95.12.15) وقتی این حادثه Incident رخ داد صاحبکارم مرا استخدام کرد تا از این جا نگهبانی بدهم. است پس از بررسی های شبانه و میدانی و شناسایی هویت قاتل The Murderer فراری، عملیات کارآگاهان به دستور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد برای دستگیری وی آغاز شد. بنابراین سرگرد اکبرزاده (رئیس تجسس کلانتری آبکوه) در کنار سرگرد سلطانیان (کارآگاه اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و با راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد به تحقیق شبانه پرداختند. بررسی های مقدماتی نشان می داد که یکی از برادران متهم فراری ، نگهبان ویلایی در حاشیه جاده مشهد- چناران است. به همین دلیل کارآگاهان با همکاری صاحبکار مقتول به ویلای مذکور رفتند اما او از برادرش اطلاعی نداشت و عنوان کرد به صورت تلفنی در جریان قتل قرار گرفته است. در عین حال او سرنخی از خانه های مجردی افغانی های غیرمجاز ساکن در ایران به کارآگاهان داد و گفت: احتمال دارد برادرم نزد دیگر هموطنانش رفته باشد. هنوز آسمان مشهد تاریک بود که خودروهای پلیس به همراه قاضی ویژه قتل عمد وارد توس 65 شدند. در خانه های مورد ادعا افغانی های زیادی با یک پتو در کنار یکدیگر خوابیده بودند ولی «زلمی» در هیچ یک از آن خانه ها نبود. رشته عملیات به خیابان نجف 8 کشید، اتاقی که چندین افغانی در آن خوابیده بودند. وقتی کارآگاهان ناامیدانه وارد اتاق شدند «زلمی» را در حالی مشاهده کردند که همچنان سرش را زیر پتو پنهان کرده بود. بدین ترتیب حلقه های قانون Law بر دستان نوجوان افغانی گره خورد و عملیات پلیس به پایان رسید. این نوجوان که صبح روز گذشته به شعبه 211 دادسرای مشهد هدایت شده بود، به قاضی کاظم میرزایی گفت: من قصد داشتم از او (مقتول) زهر چشم بگیرم چرا که فریدون از من بزرگ تر بود و من پول های پس اندازم را به او می دادم تا آن ها را برایم نگه دارد ولی او هر بار از دادن پول هایم خودداری می کرد و ... شایان ذکر است به دستور مقام قضایی، متهم به قتل با صدور قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی