در این جنایت Crime که 15 اردیبهشت سال 86 رخ داد، دختر 16 ساله‌ای به‌نام «منصوره» در خانه‌ای واقع در شهرری کشته شد.

پس از حضور بازپرس کشیک قتل Murder و کارآگاهان در محل جنایت، «نامادری» دختر نوجوان به‌عنوان عامل این جنایت بازداشت شد. اما او هیچ‌گاه به قتل اعتراف نکرد این در حالی بود که شواهد و مدارک موجود از ارتکاب قتل به دست او و برادرش حکایت داشت. در جلسه محاکمه که دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی Judge محمدباقر قربانزاده و با حضور غفاری و ملکی- مستشاران دادگاه- برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به بیان کیفرخواست متهمان پرداخت و گفت: «در این پرونده، مریم 44 ساله به اتهام قتل و برادرش اسماعیل -33ساله- به‌عنوان مشارکت در قتل دختر نوجوان بازداشت هستند. بنابراین با توجه به شواهد و مدارک موجود در پرونده ونظریه پزشکی قانونی، برای آنها درخواست مجازات قانونی دارم. آنگاه پدر این دختر ضمن طرح شکایت علیه دو متهم به قضات گفت: «من برای اعلام نظرم به 10 روز فرصت نیاز دارم.»این مرد که 80 ساله است و گوش‌هایش بخوبی نمی‌شنود گفت: من 4 زن گرفته‌ام و صاحب 15 فرزند شدم. شغلم ساعت‌سازی است اما نمی‌دانم چه بگویم و چه بخواهم. به همین خاطر 10 روز فرصت می‌خواهم تا به نتیجه برسم. این مرد آنقدر در مقابل خواسته خود اصرار کرد که در نهایت قضات به وی 10 روز فرصت دادند تا درباره درخواست مجازات عاملان قتل تصمیم‌ بگیرد.در ادامه مادر مقتول به قضات گفت: «عاملان قتل دختر نوجوانم باید قصاص شوند.من چند سال قبل از این ماجرا از شوهرم جدا شدم و قرار شد دخترم پیش پدرش بماند، اما نامادری‌اش او را کتک می‌زد و تحت آزار و شکنجه Torture قرارش می‌داد.»سپس نامادری به‌عنوان متهم ردیف اول در قتل دختر نوجوان در برابر قضات دادگاه ایستاد.

قاضی قربانزاده نخست به بیان اتهام او پرداخت و پرسید. «آیا اتهامت را قبول داری؟» نامادری گفت: «نه» من روز حادثه Incident خوابیده بودم و از مرگ «منصوره» خبر نداشتم.

رئیس دادگاه: آثار خراش و کوفتگی‌هایی که روی بدن شما بوده طبق نظر پزشکی قانونی نشان از نزاع شما با دختر نوجوان داشت، در این رابطه چه جوابی دارید؟ متهم در حالی که نمی‌توانست درست حرف بزند گفت: شوهرم مرا زده بود او دائم مرا با کمربند کتک می‌زد.

قاضی: خراش‌های روی صورت و دست‌های شما نشان از برخورد کمربند نیست! چرا به قتلی که انجام دادی اعتراف نمی‌کنی؟ زن: آقای قاضی من منصوره را نکشته‌ام.

قاضی: ساعتی قبل از ارتکاب قتل، پسرکوچکت تو را دیده که به همراه برادرت در اتاق سعی در خفه کردن دختر نوجوان (منصوره) داشتید. آیا اظهاراتش را قبول داری؟ متهم: خیر آقای قاضی من در آن لحظه خوابیده بودم و از ماجرا خبر ندارم.

سپس دیگر متهم (برادر این زن) به دستور قاضی پای میز محاکمه ایستاد. اسماعیل -33 ساله- که حدود 10 سال پیش به اتهام مشارکت در قتل «منصوره» بازداشت و سپس باقرار وثیقه آزاد شده است در دفاع از خود گفت: «روز حادثه من در نانوایی بودم که برادر بزرگتر از خودم در تماس تلفنی با من از مرگ منصوره خبر داد. 40 روز بعد از این ماجرا به دیدن خواهرم رفته بودم که شوهر خواهرم مرا عامل قتل دخترش دانست.آنگاه مسعود - پسر 16 ساله متهم ردیف اول- با حضور در جایگاه، مادر و دایی‌اش را به‌عنوان عاملان قتل منصوره معرفی کرد و گفت: در زمان قتل خواهرم، من شش ساله بودم و در حیاط خانه‌مان در حال بازی بودم که دایی اسماعیل به خانه ما آمد. بعد به اتاق خواهرم منصوره رفت و وقتی در اتاق خوابش را باز کردم دیدم مادرم پاهای خواهرم را گرفته و دایی‌ام قصد خوراندن چیزی را به خواهرم دارد. بعد هم دیدم که با یک متکا خواهرم را خفه کردند.

من که بشدت ترسیده بودم از اتاق بیرون آمدم و خودم را داخل کمد مخفی کردم. آن روز در حالی که در کمد خوابم برده بود یک مأمور پلیس Police در کمد را باز کرد و مرا از کمد بیرون آورد.بعد دیدم که جسد خواهرم را با آمبولانس می‌برند و پدرم از شدت ناراحتی خودش را می‌زد.

قاضی از مسعود پرسید: چرا مادرت با منصوره دعوا می‌کرد؟ او جواب داد فکر کنم مادرم به منصوره حسودی می‌کرد.

در پایان جلسه و ختم رسیدگی به پرونده قرار شد پس‌از اعلام نظر پدر مقتول در این باره حکم صادر شودبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.