یکم اردیبهشت سال گذشته، ماموران کلانتری 105 سنایی با اطلاع از وقوع درگیری در خانه‌ای در خیابان ولیعصر به محل اعزام شدند و در همان ابتدا مردی 30 ساله را که یک قبضه چاقو داشت و با لباسی خونین در حال فرار Escape بود، دستگیر کردند. همزمان تیم دیگری از ماموران به محل درگیری اعزام و با جنازه مردی سالخورده روبه‌رو شدند. متهم پس از انتقال به کلانتری، قتل Murder را گردن یکی از دوستانش انداخت، اما پس از چند روز لب به اعتراف گشود و گفت: پنج سال پیش همسرم به خاطر سرقت‌های متعددم، طلاق گرفت و از آن زمان تاکنون هیچ خبری از او و فرزندم ندارم. سه ماه قبل در یکی از پانسیون‌های روبه‌روی محل قتل زندگی می‌کردم و پول و وسایل هم‌اتاقی‌هایم را می‌دزدیدم که مدیر پانسیون به دلیل همین موضوع مرا بیرون کرد. جایی برای زندگی نداشتم اما می‌دانستم آپارتمان روبه‌روی پانسیون، چند واحد خالی دارد و فقط یک مرد سالخورده (مقتول) و یک مادر و پسر در آن زندگی می‌کنند. تصمیم گرفتم به شکل مخفیانه در یکی از واحدهای آن زندگی کنم برای همین در پوشش مامور گاز، وارد ساختمان شدم و بدون این که کسی بفهمد، دو روز آنجا ماندم. در این مدت مواد غذایی مورد نیازم را هم از خانه پیرمرد می‌دزدیدم.

متهم که به مواد مخدر Drugs اعتیاد دارد، درباره لحظه قتل نیز گفت: آن روز می‌خواستم مقداری غذا از یخچال خانه مقتول بدزدم که متوجه شد. داد و فریاد کرد. می‌خواست مانع فرارم شود برای همین با چاقویی که در جیبم داشتم، چند ضربه به گردن و پهلویش زدم. وقتی روی زمین افتاد، فرار کردم، اما ماموران سر رسیدند و دستگیرم کردند.

با اعتراف متهم، کیفرخواست پرونده صادر و برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی Judge زالی ارجاع شد. در جلسه رسیدگی، دختر و پسر مقتول درخواست قصاص کردند. سپس متهم که تمایل چندانی برای حرف زدن نداشت، در جایگاه قرار گرفت و گفت: دوست ندارم درباره آن روز حرف بزنم. من مرتکب قتل شده‌ام، اما سرقت Stealing و غصب عنوان مامور اداره گاز را قبول ندارم. الان هم برای اعدام execution آماده‌ام.

در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

منبع: جام جم

واکنش استاد در مواجه با برگه امتحانی شاگرد آتش نشان شهید در پلاسکو+ عکس

 

وبگردی