وقتی لباس های پسر 16 ساله ام را می شستم چیزی دیدم که خشکم زد!
رکنا: پسرم دزد نیست او فقط تحت تاثیر عقده های روانی و وضعیت نامناسب اقتصادی پدرش قرار گرفته و دست به چنین کار زشتی زده است. حالا اگر پلیس طبق قانون به او دست بند بزند و به اتهام سرقت در دادگاه محاکمه شود آینده اش چه خواهد شد و چگونه می تواند در میان هم کلاسی هایش سرش را بالا بگیرد و کارش را توجیه کند.
می ترسم اگر این اتفاق رخ دهد پسرم ترک تحصیل کند و مانند پدرش به فردی خلافکار و بی مسئولیت تبدیل شود حالا از شما می خواهم که ...
زن 35 ساله در حالی که با التماس از ماموران انتظامی میخواست تا پدر شوهرش را راضی به گذشت از نوه اش بکنند درباره ماجرای دستبرد به حساب بانکی پدر شوهرش به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: سال هاست با بدبختی و فلاکت زندگی می کنم اما دم بر نمی آورم چرا که کوچک ترین اشتباه من ممکن است به آوارگی خانواده ام منجر شود. از زمانی که با «میرزا» ازدواج کردم هیچ گاه روزگار روی سعادت و خوشبختی به من نشان نداد. همسرم آن قدر بی عار و بی مسئولیت بود که هیچ گاه توجهی به خانواده اش نداشت. همواره بیکار بود و توقع داشت پدرش همه مخارج زندگی او را تامین کند. بیکاری و اعتیاد و مفت خوری، شوهرم را به سوی کارهای خلاف کشاند. به طوری که همه از کارهای او بیزار شده بودند و هیچ کس ارزشی برایش قائل نبود. شوهرم آن قدر به توهین و بی احترامی هایش ادامه داد تا این که پدرش او را از ارث محروم کرد. همسرم به نصیحت ها و دلسوزی های اطرافیان توجه نمی کرد و دوست داشت در خانه پای بساط مواد مخدرش بنشیند و دیگران مخارج او را تامین کنند. با وجود این، پدر شوهرم یک طبقه از ساختمان سه طبقه اش را به ما واگذار کرد تا در کنار خودش و برادرشوهرم زندگی کنیم. تا این که چهار سال قبل شوهرم ما را رها کرد و برای کار در کارگاه خیاطی یکی از دوستانش عازم تهران شد ولی هیچ گاه در این مدت پولی برای ما نفرستاد و هرچند ماه حدود یک هفته به مشهد می آمد و در کنار ما زندگی می کرد این درحالی بود که پدر شوهرم همچنان مخارج زندگی ما را به عهده داشت. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که چند وقت قبل متوجه رفتارهای مشکوک پسر 16 ساله ام شدم. او لباس های شیکی برای خودش خریده بود و گوشی تلفن همراه گران قیمتی در دستش داشت. وقتی از او در این باره سوال کردم مدعی شد گوشی تلفن را از یکی از دوستانش امانت گرفته تا سوالات امتحانی سال های قبل را از فضای مجازی دریافت کند. او همچنین مدعی شد که پول لباس ها را نیز در یک شرط بندی دوستانه ورزشی در مدرسه به دست آورده است. من هم به ظاهر حرف هایش را پذیرفته بودم تا این که چند روز بعد وقتی می خواستم لباس های او را بشورم کارت عابر بانک پدر شوهرم را در جیب شلوارش پیدا کردم ولی پسرم دستبرد به حساب بانکی پدر بزرگش را انکار کرد و گفت که فقط کارت عابر بانک را برداشته است. موضوع را با برادر شوهرم در میان گذاشتم که با گرفتن صورت حساب بانکی مشخص شد دو میلیون و 500 هزار تومان از حساب پدر شوهرم برداشت شده است. به پیشنهاد برادر شوهرم قرار شداین پول را تهیه و به حساب پدر شوهرم واریز کنم و کارت را نیز سرجایش بگذاریم اما قبل از این که پول فراهم شود پدر شوهرم با مراجعه به بانک متوجه سرقت Stealing شد و برادر شوهرم به ناچار حقیقت ماجرا را برایش بازگو کرد .این گونه بود که او با پلیس Police تماس گرفت و از من و پسرم شاکی شد و از ما خواسته است خانه اش را نیز تخلیه کنیم حالا مانده ام که ...
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
پسر شما مقصر نیست ریشه فقر باید بسوزه