وقتی همسرم خانه نبود، دوست داشتم بیشتر با زن تنهای همسایه باشم / بهناز مرا به کارهای کثیف کشاند!
رکنا: پسر بچه با سر و صدای مادرش احساس وحشت می کرد، مادر کودک به اتهام حمل مواد مخدر دستگیر شده بود.....
24 سالم بود که با هم دانشگاهی ام ازدواج کردم، زندگی مان با علاقه و عشق دو طرف و رضایت خانواده هایمان شروع شد،علی کارمند یک شرکت خصوصی بود و اوایل طبق برنامه و وقت اداری کار می کرد و من هم یا خودم را در خانه سرگرم می کردم یا بیرون از خانه و با فامیل و دوستان بودم.
بعد از مدتی رییس شرکت به علی پیشنهاد ویزیتوری خارج از وقت اداری را داد و علی هم بعد از مشورت با من قبول کرد در این فاصله من با خانوم همسایه که زنی تنها بود آشنا شده بودم و اوایل با هم جلوی در خانه صحبت می کردیم.
با گذشت زمان بیش از پیش با هم صمیمی شدیم. علی مخالف دوستی من با بهناز بود با این حال او در خانه نبود و من بیشتر دوست داشتم پیش بهناز باشم. با وجود این که بهناز سر کار نمی رفت برایم جای تعجب بود که چطور این همه بریز و بپاش دارد.
گاهی اوقات برای من هم خرج می کرد. دوستی من و بهناز 3 سال طول کشید و من هم تمام جیک و پوک زندگی او را فهمیده بودم، می دانستم که او برای تامین زندگی اش خرده فروشی مواد می کند و هر از گاهی هم خودش مصرف می کند.
چند باری هم که با هم بیرون رفتیم کارش را بدون هیچ واهمه ای انجام می داد و با درآمدی که داشت تا شب پاساژها و کافی شاپ ها را دور دور می کردیم.
هیچ کدام از این مسایل را به علی نگفته بودم چون چند بار بر سر ارتباط و دوستی بیش از حد من با بهناز دچار مشکل شده بودیم. رفته رفته طمع پول مفت به جانم افتاد. من که با بهناز می رفتم پس من هم می توانستم این کار را بکنم یا شریک بهناز باشم.
تصمیمم را که با بهناز در میان گذاشتم انگار که از قبل آماده بود بسته را دستم گذاشت و گفت پس شروع کن ، 6 ماهه باردار بودم و خیالم راحت تر از بهناز که هیچ کس به من شک نمی کند.
بعد از زایمان باید دوباره شروع می کردم، به خاطر درد بهناز پیشنهاد مصرف داد و من هم که عجله داشتم زودتر سر پا بایستم و کارم را شروع کنم به حرف بهناز گوش کردم باز به علی چیزی نگفتم تا الان که دستگیر شده ام ولی خیلی دیر است قرار بود هفته بعد علی مرا به مرکز ترک اعتیاد ببرد اگر الان من و پسرم را اینجا ببیند........
نظریه کارشناس:
عوامل شخصیتی از جمله داشتن اعتماد به نفس بالا و مهارت های اجتماعی، علاوه بر کاهش استرس های محیطی ناشی از ارتباط با دیگران، باعث توانایی مقاومت درمقابل خواسته های خلاف دیگران و اصرار دوستان برای مصرف مواد می شود.
موفقیت های تحصیلی، شغلی و اجتماعی با افزایش اعتماد به نفس، ایجاد ثبات و هدفمندی در مسیر زندگی و کسب حمایت های لازم، می تواند فرد را در برابر گرایش به مصرف مواد، محافظت کند.
خانواده باید برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین انحرافی در چگونگی روابط خانوادگی خود، حساس باشند و در روابط با یکدیگر و صمیمیت خود نهایت کوشش را داشته باشند .
بهترین،مهمترین و اصلی ترین نقش خانواده در مقوله پیشگیری از گرایش به اعتیاد، ایجاد یک محیط صمیمی و سالم در درون خانواده، آموزش صحیح، مطالعه و آموزش حل مسئله و افزایش امکانات رشد و ترقی برای اعضای خانواده است که در کاهش گرایش آنان به موادمخدر بسیار مهم و قابل توجه است.
در کنار رعایت اصل پیشگیری توسط خانواده، نهادهای فرهنگی و خانواده ها باید با تعامل مثبت و سازنده با یکدیگر برنامه های علمی و کارشناسی شده را برای پیشگیری، مبارزه و درمان با این بلای خانمانسوز به دقت بررسی، اجرا و تأثیرهای آنرا پیگیری و رصد کنند.
تهیه شده در : مرکز مشاوره آرامش معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی مازندران
Attachments area
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر