آئینه عبرت
رفتارهای شوهرم مرا به سوی خودکشی کشاند
رکنا: از وقتی امیر یک گوشی هوشمند خریده دیگر آن همسر سابق نیست وقتی از سرکار می آید با چرخ زدن در شبکه های اجتماعی و بازی با کلاش و... خودش را سرگرم می کند.
اتوبوس در یکی از ایستگاه ها ایستاد تا مسافرهایش را پیاده و سوار کند، داشتم با گوشی تلفن همراهم کار می کردم که خانمی جوان کنارم نشست نیم نگاهی به صورتش انداختم معلوم بود که اصفهانی نیست ، خیلی ناراحت بود و مدام لبهایش را به هم می فشرد ، احساس کردم می خواد چیزی به من بگه سرم را انداختم توی گوشیم و بهش اعتنا نکردم اما بالاخره طاقت نیاورد و گفت: خانم جان یک نصیحت می خوام بهت بکنم، دست از این شبکه های اجتماعی و بازی با گوشی بردار به زندگیت بچسب ، اگر به این گوشی بازی ها عادت کنی از کار و زندگی و آینده ات می افتی و همه چیز را فدای گوشی می کنی؟!
حرفش منطقی بود، سری تکان دادم و برای اینکه سر حرف را با او باز کنم گفتم: انگاری دل پری داری !
زن جوان که منتظر کسی می گشت تا با او درد دل کنه آهی کشید و گفت: اهل یکی از استان های جنوبی کشور هستم،24 سالم بود که با اولین خواستگاری که به سراغم آمد با وجود سختی هایی که شغلش داشت به او جواب مثبت دادم و باهاش ازدواج کردم الآن دو سال است که به خاطر شرایط شغلی امیر به اصفهان آمدم .
اوایل زندگیمان خیلی خوب و خوش بود اما از وقتی که امیر یک گوشی هوشمند خریده دیگر آن همسر سابق نیست، رابطه اش با من سرد شده ، از صبح تا شب که سر کاره وقتی هم که به منزل میاد هنوز لباس هایش را در نیاورده می رود سراغ گوشی موبایلش و خودش را با گشت زدن در شبکه های اجتماعی و بازی با کلاش سرگرم می کند. بعضی وقت ها هم اصلاً سر میز شام نمیاد و در حال بازی کردن با گوشی خوابش می برد.
همسرم اهل هیچ دود و دمی نیست، دست بزن ندارد، حرف های رکیک نمی زند، از شغلش هم راضیم وضع زندگیمان هم بد نیست و الحمد اله چیزی کم نداریم اما اعتیادش به بازی با گوشی موبایل و بازی کلاش که نمی دانم چه کوفتی است زندگی شیرین مرا به نابودی کشیده نمی دانم با او و کارهایش چه کنم .
من از این وضعیت واقعاً خسته شدم، دوری از خانواده، سختی غربت و بی محلی های هر روز امیر طاقتم را بریده و دچار افسردگی کرده ، چند بار می خواستم خودم را از بین ببرم اما نتوانستم ، برای همین هروقت یکی را می بینم که با گوشی موبایل بازی می کند اعصابم بهم می ریزد ، ببخشید که ناراحتت کردم..
حرف هایش خیلی تکان دهنده بود و نشان می داد که این فقط اعتیاد به مواد مخدر Drugs نیست که خانمانسوز است بلکه اعتیاد به شبکه های اجتماعی و بازی کردن با گوشی موبایل هم می تواند خانه برانداز باشد.
یاد صحبت های کارشناس مشاوره پلیس افتادم که چند وقت پیش در رادیو درباره همین موضوع صحبت می کرد و می گفت: افرادی که در اینترنت و شبکه های اجتماعی متمرکز می شوند از زندگی بریده و ارتباطشان با دیگران محدودمی شود آنها همچون معتادان به مواد مخدر انزوا طلب شده و هر وقتی که پیدا می کنند مشغول بازی با رایانه و بقیه برنامه و گشت زنی در سایتهای جالب می شوند.
او می گفت: افسردگی پیامد مهم اعتیاد به اینترنت است چرا که این گونه افراد از تعامل با دیگران می پرهیزند و سر در لاک خودشان فرومی برند، در چنین شرایطی فرد حمایت همنوعان خودش را از دست می دهد و با دیگران احساس بیگانگی می کند.
کارشناس مشاوره پلیس توصیه های مهمی به شهروندان کرد ، او گفت: با توجه به اینکه اعتیاد به شبکه های اجتماعی و شغول بودن در فضای مجازی باعث فاصله گرفتن فرد از دیگران می شود به همین جهت آموزش مدیریت زمان از مهارت های زندگی است که می تواند اوقات فراغت و استفاده بهینه از این فضا را برای فرد مشخص و تعریف شده کند.
او معتقد بود که آموزش مدیریت زمان در این زمینه از آسیبها کم کرده و فرد را از وابستگی و اعتیاد به این فضا دور می کند زیرا در مدیریت زمان هدف تقسیم زمان به نحو مناسب، برآورده کردن نیازهای روزانه فرد و تامین فرصت و برقراری ارتباطات با خانواده است.
اتوبوس در ایستگاه ایستاد و من باید از آن زن جدا می شدم ، راهکارهایی که به ذهنم می آمد را به او گفتم و او را تشویق کردم که حتماً به مرکز مشاوره برود و سعی کند که با استفاده از راهنمایی های کارشناسان مشاوره به زندگی خوب و خوش سابق خود با همسرش برگردد.
من با حرف هایی که شنیدم تصمیم گرفتم کمتر در شبکه های اجتماعی بروم و بیشتر به زندگیم بپردازم و امیدوارم همه دارندگان گوشی های موبایل هم در استفاده این دستگاه حد و مرز را رعایت کنند تا هم خودشان آرامش داشته باشند و هم باعث سلب آرامش دیگران نشوند.
مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان اصفهان
من خودم یکی از اون ادمایی بودم که اولین بار نرم افزار ویچت بود عضوش شدم بعدش لاین اومد تمام کل روز توی گوشی بودم گوشیم پر از گروه های چت بود مگه میشد من چت نکنم تا نصف شب در حال چت کردن بودم ولی الان هیچ علاقه ایی به هیچ گروهی ندارم خسته کننده میشن ولی تجربه خوبی بود