معرفی رمان: غول بزرگِ مهربان / غولی که زندگی سوفی را تغییر داد
رکنا: رولد دال [Roald Dahl] نویسنده انگلیسی کودک و نوجوان، در دوران جنگ جهانی دوم خلبان هواپیماهای جنگی بود.
به گزارش رکنا، رولد دال کوشید از تجاربش در دنیای تلخ واقعی برای ساختن فانتزیهای داستانی بهره بگیرد. قهرمانان داستانهای او اغلب از همین جهان تاریک است که به بهشت فانتزی پا میگذارند و تجربهای دلچسب و بهیادماندنی میسازند. رمان «غول بزرگِ مهربان» [The Big Friendly Giant یا The BFG] نمونهای متفاوت از همین تجربههاست.
سوفی شخصیت کلیدی داستان که در یتیم خانه زندگی میکند، نیمهشبی وارد دنیایی فانتزی میشود که آن را غولها در ابعاد و اشکال مختلف اداره میکنند. سوفی همراه چند کودک دیگر در یتیم خانهای کوچک روزگار میگذراند و زندگیاش خالی از هرگونه ماجرا و هیجان است. یتیم خانهای که قوانین سفت و سختی دارد و کودکان مجبور به رعایت تکتک آنها هستند. سوفی آرزو دارد در میان این زندگی سخت و پر محدودیت راهی برای تحقق رؤیاهای او و دوستانش باز شود. یک شب بیخوابی به سرش میزند و به اطراف سرک میکشد. در همین اوضاع است که به غولی برمیخورد که میخواهد به خانه بچههای شهر پا بگذارد. او چمدانی را در دست دارد که سوفی حدس میزند که غول اشیای دزدیاش را در آن میگذارد. سوفی گرچه ترسیده اما گمان نمیکند غول سراغش بیاید اما این اتفاق میافتد و غول از بین بچههای یتیم خانه او را میرباید.
غول سوفی را به یک غار میبرد. غاری که بهگونهای جهان غولها به حساب میآید. سوفی در گفتوگو با غول درمییابد که او قصد آزار و آسیب به او را ندارد. به همینخاطر نام او را غول مهربان میگذارد. غول مهربان برای سوفی توضیح میدهد که رابطه هرکدام از همنوعانش با انسانها چگونه است. برخی از آنها روی آدمها و اقوامی خاص حساساند و شاید حتی منبع تغذیهشان را هم بر این اساس تعیین کردهاند. غول از رفتار آدمیزاد همواره در حیرت است و اعتراف میکند که هیچوقت آدمها را نتوانسته درست بشناسد، زیرا آنها همیشه کارهایی میکنند که با هیچ منطقی، جور درنمیآید. به همینخاطر است که غولها وقتی در تیررس نگاه یک انسان قرار بگیرند، مجبورند او را بدزدند و به غار خود ببرند، چون از واکنش انسانها در برابر خودشان اطمینان ندارند. سوفی این حرف غول را میپذیرد، زیرا او هم بارها دیده که انسانها علی رغم ایجاد قوانین سفت و سخت و وادارکردن دیگران به اجرای قوانین، خود پایبند آنها نیستند. این اولین نقطهی توافق سوفی و غول است که سفر جادویی و پرماجرای آنها را رقم میزند.
سوفی با غول در پی چارهجویی برای مشکلات آدمیان هستند. سوفی جاهایی را به او معرفی میکند که به نظر میآید بیشترین مشکلات را دارند. عمدهی این نقاط در انگلستان متمرکز شدهاند؛ جایی که سوفی شناخت دقیقی نسبت به آن دارد و غول هم چیزهایی از اجدادش درباره آنجا شنیده است. علاوهبراین، انگلستان محل زندگی هردوی آنهاست و سوفی معتقد است آدم باید تغییرات را از خانه خودش آغاز کند. به همینخاطر سوفی فرماندهی عملیات را دست میگیرد و غول با قدرت فیزیکی فوقالعادهای که دارد، نقشهها و دستورات سوفی را مو به مو اجرا میکند. در این میان البته شیطنتهای کودکانهی غول و کنجکاویهای سیریناپذیرش سد راه رسیدن آنها به هدفشان است. سازوکارهایی هم که در غار غولها وجود دارد برای تحقق بعضی نقشهها مانع ایجاد میکند اما به هرحال، سوفی و غول اهداف مشترک دارند و آن بهینهکردن محیط زندگی آدمها برای بچههاست؛ چیزی که بیش از همه در یتیمخانهای که سوفی در آن سکونت دارد باید اتفاق بیفتد.
آنچه در کنار وقایع فانتزی پرپیچوخم و نفسگیر و در عین حال سرشار از جذابیتهای داستانی، مخاطب نوجوان را میتواند در این اثر با خود همراه کند تقویت روحیه کار جمعی و احترام به نظرات گروه است. سوفی و غول بهتدریج یاد میگیرند که تیمی از بچههای عاصی، تشکیل دهند و همگی از تجارب تکتک اعضای گروه برای رسیدن به بهترین نتیجه بهره بگیرند. یک سوم میانی کتاب به این تجارب هیجانانگیز اختصاص دارد. راوی این اتفاقات بچههایی همسن و سال سوفی هستند که اغلب در کنار نگاه انتقادی، زبانی تصویری و آکنده از طنز را در روایت قصه هایشان دارند که خواننده را برای دنبال کردن وقایع جذب میکند. ساختار روابطی که میان غول و بچهها شکل میگیرد نیز بر این قدرت تأثیر میافزاید و از کتاب «غول بزرگِ مهربان» تجربهای خواندنی را برای مخاطب میسازد.
از این کتاب 3 ترجمه در بازار نشر ایران وجود دارد.
منبع : کتاب نیوز
ارسال نظر