این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد
تن فروشی فروغ در شهر نو ! / آشنایی عجیب برای دگرگونی زن جوان
نشست نقد و بررسی کتاب «فصل توتهای سفید» نوشته سیده عذرا موسوی با حضور نویسنده، و همچنین محمد قائمخانی، دبیری نشست و مصطفی حریری کارشناس و منتقد ادبی در فروشگاه کتاب بهنشر تهران برگزار شد.
نشست نقد و بررسی کتاب «فصل توتهای سفید» نوشته سیده عذرا موسوی با حضور نویسنده، و همچنین محمد قائمخانی، دبیر نشست و مصطفی حریری کارشناس و منتقد ادبی در فروشگاه کتاب بهنشر تهران برگزار شد. کتاب «فصل توتهای سفید» که از سوی انتشارات مؤسسه شهرستان ادب منتشر شده، امسال توانست در سومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو در بخش رمان بزرگسال برگزیده و در میان کارشناسان و منتقدان ادبی و همچنین مخاطبان اثر در بازار کتاب با استقبال مواجه شود.
در نشست نقد و بررسی کتاب «فصل توتهای سفید»، سیده عذرا موسوی نویسنده کتاب گفت: انتخاب این کتاب در جایزه شهید اندرزگو توانسته تا حدودی به دیده شدن اثر در میان علاقهمندان به کتاب کمک کند. وی با اشاره به شکل گیری ایده نگارش اثر در سال ۹۳ اظهار کرد: برای نگارش مطالعات فراوانی انجام دادم و در حین انجام پژوهشها به کتاب سینمای مستند ایران اثر محمد تهامی نژاد مراجعه کردم که با تعریفی از سینمای مستند و محدوده هنری آن آغاز میشود، سپس تحولات این سینما در پیش از انقلاب و پس از آن بررسی میشود. در این اثر مستند جستجو از امیر نادری بود که به جستجوی گمشدگان جریانات انقلاب و جوانانی میرود که در بحبوحه انقلاب بین ١٧ شهریور ٥٧ تا پیروزی انقلاب از خانه هایشان خارج شدند و دیگر بازنگشتند. در واقعه ۱۷ شهریور همانند واقعه قیام گوهر شاد تعداد شهدا مشخص نیست. حکومت، مردم زخمی و مجروح و شهدا را در گورهای دسته جمعی دفن میکند. از این رو تناقضهای زیادی از آمار کشته شدگان از سوی حکومت و مردم وجود دارد. موسوی با اشاره به هدف نوشتن کتاب «فصل توتهای سفید» ادامه داد: در تاریخ ایران نیز دهم بهمن سال ۱۳۵۷ مردم به اجتماع و تظاهرات مقابل شهرنو پرداختند. عدهای به داخل شهرنو رفتند و برخی خانهها و مغازهها را آتش زدند، اما عدهای دیگر نیز به مخالفت با این اقدام پرداختند. در این جریان عدهای از ساکنان زخمی و دو سه نفر کشته شدند. مأموران آتشنشانی اعلام کردند طبق بیانیههای قبلی از خاموش کردن آتشهایی که مردم نمیخواهند از جمله شهرنو خودداری کردند. برخی از جامعه شناسان این تظاهرات را انقلاب مردم علیه مردم یاد میکنند. من میخواستم در کتاب «فصل توتهای سفید» به این سوال پاسخ دهم که اگر این جریانات رخ نمیداد مواجهه مردم انقلابی با ساکنان محله شهر نو چگونه بود و نشان دهم اینکه یک فرد که دچار تحول فردی میشود چگونه به تحول اجتماعی نیز دست مییابد. این نویسنده ادامه داد: نگارش اثر در سال ۱۳۹۳ همزمان با آغاز تحصیل در دانشگاه شروع شد که به همین دلیل وقفهای در نگارش اثر به وجود آورد. این وقفه سبب شد که کتاب از منظر محتوایی و ساختاری عمق پیدا کند و نگاهی نو به اثر داشته باشم. بعد از اتمام نگارش نیز بیش از دو سال فرایند چاپ اثر طول کشید و بالاخره کتاب در بهمن سال ۱۴۰۱ منتشر شد.
در ادامه برنامه، مصطفی حریری کارشناس و منتقد ادبی به پدیده بازار رمانهای انقلابی اشاره کرد و گفت: گاهی برخی نویسندهها فقط نگارش اثر و چاپ آن برایشان مهم است و در این میان مخاطب را نادیده میگیرند و از زاویه دید کارکردگرا به عرصه ادبیات وارد میشوند. در این صورت فرم و خیال در داستان اهمیت ندارد و مخاطب در داستان نمیتواند با شخصیت همراه شود و همزاد پنداری کند. در حالی که فرهنگ، ادبیات و هنر در قدم اول رابطه اشخاص با انسان است. در مقابل این جریان نیز نویسندگانی دلسوز هستند که انسانیت گرایی را در آثار خود مورد توجه قرار میدهند؛ چرا که ادبیات ابزار ارتباطات انسانی است. وی ادامه داد: در روند حرکت ایران در صد سال اخیر، انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه در نقاط اوج قرار دارد. ما باید با بهرهگیری از هنر و ادبیات، انقلاب و جریانهای آن را به نسل جوان و نوجوان امروز به درستی معرفی کنیم. در حال حاضر زبان فارسی به مفهوم عمومیاش در معرض خطر تهی شدن قرار دارد. حریری ادامه داد: نقطه اوج کتاب «فصل توتهای سفید»، خلق صحنهها است. اگر ما ادبیات را زبان ارتباطی بین انسانها در نظر بگیریم زمانی یک اثر به اوج میرسد که توانایی توصیف صحنه را داشته باشد. صحنه، داستان را زنده و زمینه حرکت کاراکترها را ایجاد میکند و گذر زمان را نشان میدهد. این کتاب در میان آثاری که در سالهای اخیر منتشر شده از منظر صحنه سازی بسیار پر رنگ است. طراحی دقیق، توصیف خوب صحنهها از نقاط قوت اثر است. اکتها زنجیره وار رخ میدهند و مقابل یکدیگر نیستند. حرکت در صحنه داریم که هم به نوعی سینمایی است و هم به لحاظ ادبیات صحیح است. نویسنده از حرکتها و مختصات شخصیتها برای رفتن از بخشی به بخش دیگر استفاده میکند. انسان در این داستان جایگاه دارد و مخاطب میتواند در جاهایی با شخصیت قهرمان داستان همزاد پنداری کند و با او همراه شود. این کارشناس ادبی با اشاره به اینکه درپرداخت شخصیت داستانی باید تحول شخصیتی قابل لمس باشد؛ اگر این تحول قابل لمس نباشد ارکان داستان به لرزه میافتد، هر چند از عناصر داستانی قوی برخوردار باشد، یادآور شد: باید در ابتدا ضعف و نیازی به شخصیت بدهیم و کل داستان سیر خودآگاهی شخصیت باشد. از این منظر کتاب «فصل توتهای سفید» پلهای برای کارهای بزرگتر است. در این کتاب نوعی عطوفت خواهرانه و مادرانه در پرداخت شخصیت«فروغ» قهرمان داستان دیده میشود که باعث میشود در برخی موارد شخصیت به سمت انفعال برود.
لازم به یادآوری است که کتاب «فصل توتهای سفید» نوشته سیده عذرا موسوی، رمانی با محوریت زندگی یک زن گرفتار در مشکلات و آسیبهای اجتماعی است که بعد از آشنایی با یکی از مبارزان انقلاب اسلامی برای تغییر مسیر زندگی خود تلاش میکند. کتاب «فصل توتهای سفید» داستان زندگی «فروغ» را روایت میکند، اما گاه گذری نیز بر وقایع تاریخی دارد. شخصیت اصلی در بازه زمانی داستان، بر سر یک دو راهی قرار میگیرد؛ نمیداند به سمتی حرکت کند که جامعه او را به آن سمت میکشاند یا به مسیری حرکت کند که برخلاف آن است. از این منظر، داستان زندگی فروغ میتواند داستان زندگی هر کدام از آدمهایی باشد که پای ماجرای او نشسته و با او همراه شدهاند.
ارسال نظر