فیلم خطرناکترین خانه جهان ! / 1000 مار سمی فقط در یک خانه !

ویدیویی از یک خانواده عجیب و غریب منتشر شده که با هزارها مار سمی زندگی می کنند. این خانواده می گویند که سال هاست با این مارها زندگی کرده و به آن ها آب و غذا می دهند. البته این خانواده می گویند که این مارها بارها آن ها را نیش زده اند اما نیش مارها بر آن ها اثری ندارد و احتمال می دهند که شاید علت این مسئله گروه خونی آن ها باشد.

یکی از علت های اینکه این مارها را نگهداری می کنند این است که از زهر این مارها درآمد کسب میکنند.

گفت‌وگو با مردی که فیلم هم‌سفره ‌شدنش با مارها در فضای مجازی داغ شد

بعد از علی ارجنگی ‌که با همه‌جور مار سمی و غیرسمی سروکار دارد و لقب سلطان مارهای ایران را یدک می‌کشد، حالا یک نفر دیگر هم در روستای فیروزه شهرستان روانسر کرمانشاه پیدا شده که زندگی‌اش شباهت زیادی به علی ارجنگی دارد و او هم صبح تا شب و بدون ترس با انواع و اقسام مارهای سمیش و غیرسمی سروکله می‌زند. نام او خداداد مروتی است که مدتی پیش فیلم هم‌سفره ‌شدنش با یک مار سیاه، حسابی در فضای مجازی پربازدید شد.

نوشابه برایش ریختم!

- یک روز که سر سفره بودم، برای خودم در لیوان آب ریختم. سیاه‌مار هم دورتر از ما بود. وقتی آب ریختم، او کنار سفره آمد و آنجا متوجه شدم که مار تشنه است.

- نوشابه برایش ریختم که چون گاز داشت، نخورد و به او آب دادم. بعد از آن، بیشتر با هم اخت شدیم و فکر می‌کنم ۵-۴ سال داشته باشد.

با مارهایم آبگوشت می‌خورم!

- سیاه‌مار بیشتر موش محلی و خاکستری شکار می‌کند. گاهی هم خودم موش در داخل انبار می‌اندازم و سیاه‌مار هم آن را شکار می‌کند و می‌خورد.

- سر سفره هم خوش‌خوراک است و با ما همه چیز می‌خورد؛ آبگوشت، سیب‌زمینی، اما برنج پخته بدون نمک و شیر خیلی دوست دارد.

دخترم حوصله‌اش سر می‌رود، مارها را جنگ می‌اندازد!

- دخترم هستی، صبح تا شب با این مارها بازی می‌کند. حوصله‌اش که سر می‌رود، مار قوی را با یک مار ضعیف جنگ می‌اندازد و از تماشای نبرد تن‌به‌تن‌شان لذت می‌برد. البته تا جایی که مارها به یکدیگر آسیبی وارد نکنند.

سم مار روی من اثر ندارد

- وقتی مار سمی آدم را نیش بزند، خونش لخته می‌شود اما در مورد من این‌طور نیست.

- چند بار خونم را گرفتند و بعد مقداری از سم مار را روی آن ریختند، دفعه اول خون لخته نشد، اما وقتی چند بار سم به آن اضافه کردند، لخته شد.

- در مورد عقرب‌ها هم همین‌طور است. در فیلم‌ها و عکس‌ها دیدید که عقرب‌ها چطور روی بدن و حتی صورتم حرکت می‌کردند  اما نیشم نزدند. خودم نمی‌دانم چه سر و سری است اما نیش نمی‌زنند.

مهمان سرزده نداریم

- وقتی قرار است مهمان به خانه‌ام بیاید، به من می‌گویند مارهایت را جمع کن تا بیاییم و من هم به احترام‌شان این‌کار را انجام می‌دهم.

عاشق حیوانات هستم

- من عاشق حیوانات هستم. برایم فرقی نمی‌کند چه حیوانی باشد. خزنده یا پرنده و گزنده.

- زخمی شده باشند، آنها را تیمار می‌کنم و دوباره به طبیعت برمی‌گردانم. عشقم به حیوانات بی‌حدوحصر است و آنها را به اندازه بچه‌هایم دوست دارم.

مارها نگهبان خانه‌ام هستند!

- من در خانه ۵-۴ مار غیرسمی و ۱۰ تا ۱۲ مار سمی دارم. وقتی به مسافرت می‌رویم، در خانه را قفل نمی‌کنیم، به جایش، مارهای سمی و غیرسمی را در قسمت‌های مختلف خانه پخش می‌کنم.

- اگر کسی به چشم خیانت به خانه من نگاه کند و پایش به آنجا برسد، مارها جانش را می‌گیرند. آنها نگهبان خانه‌ام هستند.

- یک‌بار تصمیم گرفتم یکی از دوستانم را امتحان کنم و ببینم در مقابل مارها چه واکنشی نشان می‌دهد. به او گفتم برو به خانه ما سر بزن و او هم رفت. وارد خانه که شد، حواسش به مارها نبود. چون تشنه‌اش شده بود، به سمت یخچال رفت تا آب خنک بخورد. به محض این‌که در یخچال را باز کرد، ناگهان مارها به سمتش حمله‌ور شدند و او وحشت‌زده فرار کرد. بعد تلفنی با من تماس‌گرفت و از شدت ترس شروع به ناسزاگفتن کرد که غلط کردم و دیگر پایم را به خانه تو نمی‌گذارم.

رئیس بانک وامم را داد!

- یک‌بار هم می‌خواستم از یکی از بانک‌ها وام بگیرم، اما اذیت می‌کردند و نمی‌دادند. آخرش تصمیم گرفتم کمی مسؤولان آنجا و رئیس بانک را اذیت کنم تا با وامم موافقت ‌کنند. رئیس بانک که مرا می‌شناخت گفت جان پدرت، جان بچه‌هایت نیا داخل، هر چه می‌خواهی خودم می‌دهم و بالاخره هم وام را داد!