این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد
غوغای فیلم زنانه پوشی هادی کاظمی در خیابان/ چه قری هم می دهد !
فیلم زنانه پوشی هادی کاظمی در خیابان و سکانس منشوری از ایستادن موتوری برای سوار کردن او مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت.
هادی کاظمی/ هادی کاظمی بازیگر/هادی کاظمی سریال/هادی کاظمی عکس/هادی کاظمی بیو گرافی /هادی کاظمی ازدواج
سالهای دور از خانه یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی برای شبکه نمایش خانگی است که مجید صالحی کارگردانی و امیرحسین قاسمی نویسندگى آن را برعهده داشتهاست. این مجموعه به تهیه کنندگى محمدحسین قاسمی اسپینآفی از مجموعهٔ شاهگوش (۱۳۹۲) ساخته داوود میرباقری است.احمد مهران فر و هادی کاظمی دو شخصیت اصلی این مجموعه را تشکیل میدهند که با گریمی متفاوت در این سریال جلوی دوربین رفتند. اجرای تیتراژ پایانی این مجموعه بر عهدهٔ محسن ابراهیمزاده بودهاست. سالهای دور از خانه در ۳۱ فروردین ۱۳۹۸ به نمایش درآمد و در ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ به پایان رسید.
خلاصه داستان سال های دور از خانه
داستان این مجموعه طنز ۱۵۱۲ روز پس از اتفاقات سریال شاهگوش است. یکی از شخصیتهای سریال شاهگوش، سرباز وظیفه خنجری (با بازی احمد مهرانفر) که از شمال به تهران آمده بود ، در کلانتری ۱۰۰ ملت مشغول به گذراندن خدمت سربازی بود. یکی از متهمینی که به کلانتری آورده شد خانم جوانی به نام الیزابت بود که سگى به نام لوسی داشت. خنجری عاشق الیزابت میشود و زمانی که میفهمد سگ الیزابت از سوى پلیس توقیف شدهاست، به او قول میدهد که به هر نحوى سگش را از کلانترى بیرون آورده و به او بازگرداند. اما او اشتباهاً به جاى لوسى سگ دیگری را از میان سگهای توقیف شده، از کلانترى بیرون برده و به الیزابت میدهد. الیزابت که میفهمد سگ مال او نیست، از بلاهت خنجرى برآشفته میشود و به بهانه پارک کردن خودرویش از پارک خارج میشود...
حالا ۱۵۱۲ روز از آن روز گذشته و هنوز الیزابت برنگشته و خنجری که حالا کارتن خواب شده همچنان در آن پارک منتظر است که شاید روزی الیزابت براى بردن سگش لوسى بیاید و او به مراد دلش برسد. او روزگار سختی را میگذراند و شبها درشهربازی نزدیک پارک میخوابد تا اینکه صاحب اصلى سگى که او از کلانترى بیرون آورده بود بصورت کاملا اتفاقى پیدا میشود. او که زن سالخورده اما بسیار متمولیست ( خانم طالبى آزیتا حاجیان ) براى بازپس گرفتن سگش از خنجری که با این سگ خو گرفته با مشکلات عدیده اى روبرو میشود. خنجرى از خانم طالبى تقاضای ازواج میکند و موجب برآشفتگى این زن سالخورده میشود. اما ستاره اقبال خنجرى مى درخشد و خانم طالبى که گروه خونى نادری دارد و سخت نیاز به عمل پیوند مغز استخوان دارد، درمیابد که خنجرى هم گروه خونى مشابهى با او دارد و پس از آزمایشهاى مختلف پى میبرد که خنجرى تمامی شرایط لازم براى عمل پیوند را دارد. اما براى انجام این پیوند و رهایی از سرطان مجبور است در این سن و سال تن به ازدواج با خنجرى دهد...
ارسال نظر