این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد
هنرمندان زن و مرد ایرانی و خارجی که از پدر و مادر خود متنفرند + عکس و اسامی حیرت آور!
در ادامه تصاویری از افراد مشهوری را می بینید که از پدر و مادر خود متنفرند.
احساس نفرت از والدین شاید پدیده ای عجیب باشد اما در بسیاری از فرزندان دیده می شود. ایجاد تنفر از پدر و مادر پدیده ای زمانبر و البته عجیب است اما تجربه ای نادلخواه است که گریبان گیر بسیاری از بچه ها در سنین مختلف شده است. سلبریتی ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در میان آن ها هم هستند کسانی که از پدر و مادر خود متنفرند. از سلنا گومز گرفته تا تام کروز .
تنها هنرمند ایرانی که از پدر و مادرش متنفر شد!
انتقام، توهم، کسب منفعت، ترحم، حسادت، دفاع از خود و ... انگیزههای اغلب قتلهای خانوادگی است. دلایل قتل خانوادگی میتواند بسیار بیشتر از صرفا «بیماری روانی» قاتل باشد اما با این وجود اغلب اوقات وقتی صحبت از قتل خانوادگی به میان میآید یکی از اولین توضیحات و ترجیحات برای تفسیر مساله این است که بگویند «قاتل بیمار روانی است».
احتمال بیماری روانی بخصوص درباره پدر و مادر بابک خرمدین بارها مطرح شده است. هر چند انتظار نمیرود آدمهایی که توانسته باشند اقلا سه نفر را به قتل برسانند و تکهتکه کنند و بعد تکهها را مخفی کنند از درجه قابل قبولی از سلامتی روان برخوردار باشند اما معیار سلامت روان برای دارا بودن مسئولیت جزایی در قانون با معیارهای عمومی سلامت روان تفاوتهایی دارد.
ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ میگوید: «هر گاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب میشود و مسئولیت کیفری ندارد.» به زبان ساده همین که فرد به قبح عمل خود واقف است و مثلا میداند که قتل یک عمل مجرمانه و دارای مجازات است، یعنی سلامت روانی برای بار کردن مسئولیت کیفری بر او وجود دارد اما مفهوم سلامت روانی از نظر سازمان جهانی بهداشت (WHO) چیزی فراتر از نبود اختلالهای روانی و شامل خوببودن ذهنی، ادراک خودکارآمدی، استقلال و خودمختاری، کفایت و شایستگی، وابستگی میاننسلی و خودشکوفایی توانمندیهای بالقوه فکری و هیجانی است. اختلال رفتاری - روانی عبارت است از حالات قابل توجه بالینی که با تغییر در تفکر، خلق، هیجان یا رفتار مشخص و با ناراحتی و تشویش شخصی یا اختلال کارکرد زندگی همراه باشد. این تغییرات در گستره هنجار جامعه قرار نمیگیرند و به صورت واضح غیرعادی و بیمارگونه و مداوم یا عودکنندهاند.
دکتر کیانا کولایی متخصص پزشکی قانونی میگوید: «از نظر حقوقی همین که فردی بداند کاری که انجام میدهد قتل است، یعنی نسبت به آن کار آگاهی داشته است و نمیتواند با ادعای جنون از زیر بار مسئولیت عملی که انجام داده فرار کند». بنابراین اقلا اکبر خرمدین که متهم به مباشرت در قتل داماد، دختر و پسرش بین سالهای ۹۰ تا ۱۴۰۰ است، نمیتواند ادعا کند که به دلیل بیماری روانی مرتکب این قتلها شده است.
با این حال هنوز نحوه قتل عجیب است. کولایی میگوید: «مثلهکردن مقتول توسط قاتل یا قاتلان رواج چندانی ندارد. هر چند آماری وجود ندارد که چند درصد قتلها ختم به مثلهسازی میشود اما به هر حال من میتوانم بگویم که در دوران حرفهای خودم اجساد مثلهشده زیادی ندیدهام».
او البته میگوید که تکهتکه کردن جسد چندان کار دشواری هم نیست: «مثلهکردن جسد آنطور که انتظار دارید احتیاج به یک اره برقی یک متری یا ساتور و چیزهایی مانند آن ندارد. اگر کسی با آناتومی بدن آشنایی داشته باشد میتواند با یک چاقوی پنج سانتیمتری هم یک جسد را مثله کند و هدف آن هم این است که پیدا نشود». با نگاهی به همین پرونده قتل در خانواده خرمدین به نظر میرسد چنین ترفندی چندان هم بیثمر نیست وقتی بدانیم که از سه قتلی که آقای خرمدین و بانو مرتکب آن شدهاند، دو قتل تا پیش از دستگیری و اعتراف آنها فاش نشده بود و دو جسد دیگر هم پیش از اینکه از محل قتل بیرون برده شوند مثله شده بودند.
در ماجرای خانواده خرمدین، یکی دیگر از سوالات این بود که چرا ناپدیدشدن دختر و داماد اکبر و همسرش باعث کشف قتل یا مشکوکشدن به آن نشده بود. یک کارآگاه بازنشسته پلیس جنایی تهران که مایل نیست نامش فاش شود، در اینباره به ایسنا میگوید: «مردم باید اطمینان داشته باشند که مواجهه پلیس با قتل مثل مواجهه با سایر جرایم نیست. بهترین و خبرهترین افسران پلیس در اداره مبارزه با جرایم جنایی کار میکنند و آمار کشف جرم آنان هم بسیار بالاست».
با این وجود آیا همین یک نمونه خانواده خرمدین به عنوان مشتی از خروار نشاندهنده عملکرد پلیس در پیگیری پروندههای گمشدگان نیست؟ این کارآگاه بازنشسته آگاهی میگوید: «نه، نیست» و «بالای ۹۰ درصد جرایم جنایی در کشور کشف میشوند. در کشف قتلهای سریالی هم پلیس پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است و مثلا اگر یک پرونده را به خاطر بیاورید که در آن پلیس بعد از قتل ده یا دوازده نفر توانست قاتل را شناسایی کند، الان معمولا بعد از دو یا سه قتل الگوها شناسایی و قاتل پیدا میشود. این نشان میدهد که ما در برخورد با جرایم جنایی پیشرفت خوبی داشتهایم». اما این پیشرفت همچنان محدود به مواردی است که جسدها پیدا میشوند یا گزارشهایی حساسیتبرانگیز وجود دارد؛ در صورتی که مثلا در پرونده خانواده خرمدین، گزارش گمشدن داماد که اتفاقا پسر خواهر قاتل هم بوده جدی گرفته نشده و گمشدن فرزند دختر هم گزارش نشده است. اگر جسد بابک خرمدین هم توسط یک غریبه پیدا نمیشد، احتمالا گمشدن او هم گزارش نمیشد!
البته در قتلهای خانوادگی نگرانیهای دیگری هم وجود دارد. مامور بازنشسته اداره آگاهی میگوید: «در بیست سی درصد موارد قتل، رابطه فامیلی بین قربانی و قاتل وجود دارد. بطور کلی کشتن یک نفر که کاملا با قاتل بیگانه است، چندان شایع نیست و برای انگیزهداشتن حدودی از آشنایی قاتل و مقتول لازم است اما یکی دیگر از دلایل سختی کار در پیداکردن قاتل این است که به هر حال خانواده را نمیتوان به سرعت متهم کرد. وقتی خانواده عزادار است، ما معمولا به ماموران توصیه میکنیم که در متهمکردن خانواده با احتیاط برخورد کنند. خودمان احتیاط داریم که اعضای خانواده را زود بعنوان متهم در نظر نگیریم.»
به نظر میرسد قطعه مهمی از پازل مساله جرایم جنایی در کشور در سپهر عمومی جامعه گم شده است. روانشناسان، جامعهشناسان، جرمشناسان، کارشناسان دینی و مذهبی و بسیاری دیگر در پی هر حادثه جنایی که وجدان جمعی را بصورت جدی تحت تاثیر قرار میدهد در مورد «فروپاشی» و «بحران» حرف میزنند اما چرا هیچ برآوردی از وضعیت حقیقی جامعه در اختیار مردم و کارشناسان قرار نمیگیرد؟ این همه نگرانی در مورد انتشار اعداد و آمار، ناشی از زیر سوال رفتن نیروی انتظامی است یا بیتوجهی به لزوم آگاهی مردم از شرایط جامعه اطرافشان؟
بارورتان نمی شود چه بلایی سر مادر "بابک خرمدین" آمد!
اکبر خرمدین، پدر بابک خرمدین پس از اعتراف به قتل پسر، دختر و داماد خود به زندان محکوم شد. طبق قوانین مجازات اسلامی کشور، پدر به خاطر قتل فرزندانش قصاص نمی شود و از سویی دیگر، اعلام شد اولیای دم مقتول سوم، یعنی داماد اکبر خرمدین هم از حق قصاص گذشته اند. با این حال، وی از بابت جنبه ی عمومی جرم به حبس محکوم شد.
گفته می شد اکبر خرمدین از سال ها قبل به سرطان مبتلا بود. او یک بار نیز تقاضا کرد با قید وثیقه آزاد شود اما دادگاه با درخواست وی موافقت نکرد. وی سرانجام آبان سال ۱۴۰۰ در زندان رجایی شهر ِ کرج جان باخت. دادسرای امور جنایی تهران علت مرگ وی را ایست قلبی عنوان کرد.
ایران موسوی ثانی، مادر بابک خرمدین در قتل پسر، دختر و دامادشان همدست همسر خود بود. او در بازجویی ها ادعا کرد که از شوهرش می ترسیده و هر چه او می گفت قبول می کرد و انجام می داد. وی در نهایت به اتهام معاونت در قتل عمدی، به ۴۵ ماه حبس محکوم شد. اما بعداً مورد عفو قرارگرفت.
حالا بنابر گزارش های جدید، ایران موسوی ثانی در آسایشگاهی در تهران زندگی می کند. او بعد از آزادی از زندان از سوی خانواده اش پذیرفته نشد. دو فرزند دیگر این زن که زنده هستند هنوز نتوانسته اند کاری که مادر کرده را فراموش کنند.
فرزندان ایران در دوران زندان به او سر می زدند و رسیدگی می کردند. حالا نیز در آسایشگاه به او رسیدگی می کنند. ایران موسوی به دلیل اینکه به لحاظ جسمی هم ناتوان است امکان زندگی به تنهایی را ندارد به همین دلیل هم به آسایشگاه منتقل شده است.
جزئیات جدیدی از پرونده قتل فجیع بابک خرمدین کارگردان و مستندساز مشهور ایرانی را منتشر و درباره وضعیت مادر وی پس از آزادی از زندان توضیح داده است.
در بخشی از این گزارش آمده است:
* مرگ بابک خرمدین یکی از تراژیک ترین مرگ ها در میان اهالی سینمای ایران بود. او به دست پدر و مادرش به قتل رسید و جسد مثله شده اش در گوشه های شهر پیدا شد هرچند جسد هرگز کامل نشد و تکه هایی از آن همچنان مفقود است.
* حالا دو سال بعد از مرگ دلخراش بابک خرمدین اطلاعات جدیدی از پرونده او به دست آمده است.
* علی اکبر خرمدین ادعا کرد حالا که قصاصی در کار نیست و به بیماری بدخیم مبتلاست و تحمل زندان را ندارد درخواست آزادی دارد اما قضات با آزادی وی مخالفت کردند. او سرانجام ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۰ یعنی ۶ ماه بعد از قتل بابک برملا شدن سایر قتل ها در زندان درگذشت. علت فوت او ایست قلبی عنوان شد.
* ایران موسوی ثانی متولد ۱۳۳۰ مادر بابک و آرزو خرمدین و همدست شوهرش در قتل این دو و فرامرز بوده است. ایران موسوی به گفته نزدیکان این خانواده زنی به طور کامل مطیع شوهرش بوده است. او در بازجویی ها ادعا کرده بود که از شوهرش می ترسیده و همه آنچه را که او گفته قبول می کرده و انجام می داده است.
* ایران موسوی به همراه شوهرش اجساد سه مقتول را مثله کرده و با ساک به گوشه های مختلف شهر حمل کرده و پخش می کرده تا مبادا شوهرش دستگیر شود.
* پیش تر ادعا شده بود پزشکی قانونی گفته ایران موسوی علاوه بر کهولت سن دچار کم هوشی نیز هست. پزشکی قانونی تنها مشکل این زوج را کهولت سن تشخیص داده است.
* ایران موسوی ثانی پیشتر گفته بود از قتل هایی که مرتکب شده پشیمان نیست و اگر شوهرش تصمیم می گرفت بچه های دیگر را هم بکشد با او همکاری می کرد، گفته هایی که در دادگاه رد کرد.
* در نهایت ایران موسوی ثانی از سوی دادگاه به ۴۵ ماه حبس محکوم شد اما بعد مورد عفو قرارگرفت.
ایران موسوی ثانی کجاست؟
* اطلاعاتی که خبرنگار ما به دست آورده نشان می دهد ایران موسوی ثانی در یک آسایشگاه در تهران زندگی می کند.
* او بعد از آزادی از زندان از سوی خانواده اش پذیرفته نشد. دو فرزند دیگر این زن که زنده هستند هنوز نتوانسته اند کاری که مادر کرده را فراموش کنند.
* فرزندان ایران در دوران زندان به او سر زده و رسیدگی می کردند. حالا نیز در آسایشگاه به او رسیدگی میکنند.
* ایران موسوی به دلیل اینکه به لحاظ جسمی هم ناتوان است امکان زندگی به تنهایی را ندارد به همین دلیل هم به آسایشگاه منتقل شده است.
خشم کاربران از مادر بلا حدید
بلا حدید (Bella Hadid) مدل ۲۵ ساله امریکایی که پیش از این انجام هرگونه عمل زیبایی را رد میکرد، در مصاحبه با مجله ووگ (Vogue) درباره عمل جراحی بینیاش صحبت و اعتراف کرد از اینکه زیر تیغ رفته پشیمان است.
او گفت: «ای کاش بینی نیاکانم را حفظ میکردم.» موضوعی که باعث شد بسیاری از دوستداران بلا، مادرش یولاندا (Yolanda) را به خاطر آنکه به دختر نوجوانش اجازه داده جراحی زیبایی انجام دهد سرزنش کنند و حتی او را به تشویق دخترش به تغییر ظاهری متهم کنند.
بلا در مصاحبهاش درباره اینکه آیا مادرش در تصمیم او نقش داشته یا نه اظهار نظری نکرد، اما گفت به خاطر احساس ناامنی خودش این کار را کرده است.
ارسال نظر