این مطلب از صفحه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
شهرتی که «شوهر آهوخانم»آورد!
علیمحمد افغانی از جمله نویسندههایی است که به یک کتابش معروف شده و همه او را با «شوهر آهوخانم» میشناسند و معتقدند بهترین کتابش همان بوده است.
11 دیماه (1303)، زادروز علیمحمد افغانی است؛ نویسنده «شوهر آهو خانم»، «شادکامان دره قرهسو»، «بافتههای رنج»، «سیندخت»، «دکتر بکتاش»، «شلغم میوه بهشته»، «همسفرها»، «محکوم به اعدام»، «بوته زار»، «حاجاللهباشی: نمایشنامه منظوم و فصل خوب سال»، »خداحافظ دخترم»، «دختردایی پروین»، « دنیای پدران و دنیای فرزندان»، «صوفی صحنه، دزد کنگاور»، «پیمان، بییاد تو هرگز» (خاطرات) و «سنگی بر روی بافه» اما هیچکدام از این کتابها موفیقت «شوهر آهوخانم» را به دست نیاوردند.
او تحصیلات متوسطه را در کرمانشاه گذراند و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و وارد دانشکده افسری شد. به علت ممتاز بودن بورس تحصیلی برای امریکا گرفت و در همانجا بود که با ادبیات و رمان آشنا شد. در سال ۱۳۳۳ حین بازگشت از آمریکا، دستگیر و به زندان قصر منتقل شد که «شوهر آهو خانم» هم محصول همین دوران است؛ رمانی هشتصد صفحهای که ابتدا با هزینه شخصی نویسنده در ۲۰۰۰ نسخه در سال ۱۳۴۰ یعنی ۶۱ سال پیش منتشر شد. بعد استقبال از این کتاب، انتشارات امیرکبیر نشر و عرضه کتاب را بر عهده گرفت و حالا هم نشر نگاه آن را منتشر میکند.
«شوهر آهوخانم» برشی است از هفت سال زندگی شخصیت اصلی و او تنها از این راه با هما آشنا میشود که این زن مطلقه آمده از نانوایی او نان بخرد و سیدمیران دیگر نمیتواند او را رها کند و میفهمد که هما در خانه حسین ضربی که یک مطرب است، سکنا گزیده و رقاصی هم میکند. این کارها در آن زمان هم انحراف اخلاقی بوده است. این در حالی است که سیدمیران کاملا مذهبی است. در ادامه در یک فلشبک، ما زندگی سیدمیران را میبینیم که آهو زندگی او را ساخته و او را از یک فرد عادی به یک فرد متمول تبدیل کرده است. سیدمیران هما را به خانه خود میآورد و اینطور وانمود میکند که از سر خیر و از آنجا که خانه حسین ضربی جای مناسبی برای این زن نجیب نیست، او را به خانه خودش میآورد و آهو هم سادهلوحانه باور میکند. داستان در ادامه پیچیده میشود؛ چون سیدمیران اول هما را صیغه میکند و بعد عقد میکند. کم کم هما زن مسلط میشود و حتا آهو از شوهرش کتک میخورد. حتی قرار میشود سیدمیران وقتی با هما زندگی کرد، یک شب پیش همسر اول و یک شب پیش دیگر همسرش باشد. اما کم کم او فقط پیش هما میرود و به بچهها هم بیتوجهی میکند. هما ولخرج است و تمام زندگی سیدمیران را به باد میدهد. هما کم کم با تجدد و کشف حجاب آشنا میشود و تغییر میکند و هر روز میران بیشتر تسلیم هما میشود. در تمام این مدت آهو سعی میکند همسرش را از خواب غفلت بیدار کند؛ اما موفق نمیشود. سیدمیران به قاچاق پارچه میرسد و در ویرانی مطلق، آهو سیدمیران را نجات میدهد.
این رمان در زمان انتشار تحسین خیلی از منتقدان ادبی را برانگیخت. مثلا نجف دریابندری- مترجم- این کتاب را با کارهای بالزاک و تولستوی مقایسه کرده و نوشته بود: «در دورهای که انتظار آن نمیرفت، بهترین رمان فارسی نوشته میشود و بهترین رماننویس فارسی رخ مینماید. او [افغانی] از زندگی عادی مردم ایران یک تراژدی عمیق به وجود آورده است. در این گفتهها ذوقزدگی است؛ اما این رمان به هر حال در دوره پس از کودتا نوشته میشود که پیش از آن، ادبیات یأسآوری وجود دارد و در این دوره نویسندگان بیشتر ترجمه میکنند و آثار شاخص این دوره، آثاری سمبولیک و اسطورهایی هستند و در این دوره است که این رمان رئالیستی زاده میشود.»
یا سیروس پرهام در مجله راهنمای کتاب نوشت: «بیهیچ گمان بزرگترین رمان زبان فارسی به وجود آمده (با قید احتیاط)… شوهر آهوخانم آئینه تمامنمای اجتماع ما و به حقیقت "دایرةالمعارف عظیمی" است از زندگی دورانی که به شتاب سپری میشود. هنر اصلی نویسنده در نحوه نگارش داستان و حتی در تعبیرات بکر و بیشمار و توصیفهای گویای او نیست؛ هنر بزرگ وی این است که با آفریدن دهها انسان حقیقی و به جنبش در آوردن صدها حادثه واقعی، از یک دوران خاص اجتماعی پرده برگرفته و سیر واقعی آن را با همه زیروبمها و سایهروشنهایش پدیدار شده است.
ماجراهای این کتاب سرگذشت یک یا چند نفر و حوادث آن، وقایع روزانه یک یا چند شهر نیست، بلکه تمامی روزگار ما و ماجراهای زمانه همچون شط پهناوری در آن جاری است، و اهمیت این رمان در همین است، در این که همچون آیینه چهار بعدی عظیمی خصوصیات برجسته روزگار ما را منعکس ساخته است.»
یا محمدعلی اسلامی نُدوشن خواندن این رمان را به رویایی تشبیه کرده که آدم نمیتواند از تعریف آن برای دیگران چشم بپوشد و گفته بود: «شوهر آهوخانم» بدون گفتوگو در زبان فارسی شاهکاری است. انتشار آن نه تنها از نظر ادبی، نویدبخش و شورانگیز و دلگرمکننده است، بلکه از لحاظ تاریخی و اجتماعی نیز در حدّ خود دلیلی است بر آنکه از ایرانی نباید امید برگرفت، به رغم تلخکامیها و فروماندگیها، به رغم سمومی که در هوا پراکنده است، هنوز ایران میتواند، درست در لحظهای که انتظار نمیرود، شگفتیهایی از آستین خود بیرون آورد.»
عبدالعلی دستغیب نیز رمان «شوهر آهوخانم» را رمانی میخواند که در زمان انتشار تازگی داشت و مطایبهای هم درباره «شوهر آهو خانم» تعریف میکند؛ «میگویند بدیعالزمان فروزانفر در مجلسی بوده، او مولویشناس بود و کاری هم به شعر و داستان نو نداشت. خبرنگاری به خیال اینکه او از رمان اطلاع دارد، به فرزانفر میگوید نظر خودتان را درباره «شوهر آهو خانم» بفرمایید. فروزانفر هم میگوید بروید از آهو خانم بپرسید، چرا از من میپرسید؟!»
البته بعدها حسن میرعابدینی با اشاره به اینکه دو نگاه به رمان «شوهر آهوخانم وجود دارد، برخی آن را میستایند و برخی آن را رمانی در حد رمانهای پاورقی میدانند»، میگوید: «اکنون این رمان را بخوانید، خواندنش دشوار است، حشو دارد. ضعف عمده رمان در ساختار و زبان است. گاه حرفهای شخصیتها به یک سخنرانی طولانی تبدیل میشود. شخصیتها مانند هم حرف میزنند. ۱۳۸ شخصیت در این رمان هستند که همه مثل هم حرف میزنند.»
محمدعلی سپانلو نیز گفته بود: «گرچه «شوهرِ آهوخانم» گهگاهی دستخوش اطناب ملالآوری است، و بهخصوص گفتوگوها زیر تأثیر رماننویسان قرن نوزدهم و آمیخته با اساطیر و احادیث غرب و شرق است و اغلب در حد معلومات گویندگان نیست؛ اما در ظن نویسنده در چند خط اصلی موفق بوده است.»
با وجود حجم رمان بارها تجدید چاپ شد؛ این رمان بر اساس آنچه در سایت نشر نگاه عنوان شده، به ۳۶ چاپ رسیده است. در انتشارات امیرکبیر نیز ۱۱ چاپ را تجربه کرده است.
هرچند بر اساس اطلاعات خانه کتاب که احتمال به دلیل عدم وصول ناشر باشد، چاپها این رمان در نشر نگاه، ۳۲ چاپ عنوان شده است و انتشارات امیرکبیر ۱۰ چاپ. همچنین بر اساس دادههای خانه کتاب، «شوهر آهوخانم» در انتشارات جاویدان ۲ چاپ، انتشارات دنیای دانش ۳ چاپ داشته البته این موضوع کمی عجیب بهنظر میرسد که چگونه دو ناشر اخیر با کسب مجوز از ناشران قبلی ایران کتاب را چاپ کردهاند؟
این نکته را باید یادآور شد بازار چاپ زیرزمینی یا قاچاق این رمان هم داغ است و همیشه در میان بساط کتابفروشیهای کنار خیابان این رمان دیده میشود و با عنوان گولزننده «تخفیف ۵۰ درصد» و «بدون سانسور» به فروش میرسد.
خود علیمحمد افغانی دلیل موفقیت «شوهر آهوخانم» و اینکه چرا کتابهای دیگرش موفق نبودند، اینگونه تعریف میکند: «آن موقع مدتی را در محیط زندان سپری کرده بودم و تمام روز را در عالم آهو خانم و سید میران سرابی میگذراندم، ولی پس از زندان با شروع کار در یک شرکت ژاپنی تمرکز لازم برایم وجود نداشت. زندان مکانی برای تمرکز حواس نبود. در بندی که ما بودیم حدود ۱۳۰ زندانی وجود داشت و در هر اتاقی هم ۵ – ۶ زندانی، و لذا جایی برای تمرکز نبود و مدتی مینوشتم و بعد باید کمی کار را تعطیل میکردم تا شاید شرایط برای نوشتن دوباره فراهم شود. خودم هم میدانم که «شوهر آهوخانم» ارتباط بسیار نزدیکی با واقعیتهای روحی، روانی و تضادهای جامعه دارد و بیانگر انقلابی است که در یک خانواده کوچک به وجود آمده و من آن را حس کرده بودم و شناختم، به همین دلیل کتاب مطرحی است، طوری که در آثار نویسندگان خارجی هم شما چنین چیزی نمیبینید.»
حسین پاینده دلیل این را که «شوهر آهوخانم» هنوز خوانده میشود، اینگونه بیان میکند: «رمان «شوهر آهوخانم» ۸۰۰ صفحه است و هنوز خوانده میشود و اگر هنوز خوانده میشود، دلیل خودش را دارد و شاید بتواند در مطالعات جامعهشناختی مورد توجه قرار گیرد؛ چون هنوز چندهمسری با ماست. شرع به آن اجازه داده و اکنون یکی از نارضایتیهای زنان است که میخواهند حقشان در این مسأله ضایع نشود و اگر میخواهید به درکی از این برسید که چرا «اغوا» به جای خود باقی است، میتوانید این رمان را بخوانید.»
منبع: ایسنا
ارسال نظر