سفر به ایران قدیم؛ داستانی پرتنش از شاه و فرح سر اشرف پهلوی

یکی از خاطرات مشهور از دعوای شاه و فرح بر سر خواهر شاه، «اشرف پهلوی»، است. در دوران سلطنت شاه محمدرضا پهلوی ، روابط میان فرح دیبا و اشرف به شدت پیچیده و گاه پرتنش بود. فرح دیبا که از ابتدا با اشرف پهلوی رابطه‌ای سرد و متشنج داشت، در برخی موارد احساس می‌کرد که اشرف سعی دارد در امور سلطنتی و خانوادگی بیش از حد دخالت کند.

یکی از داستان‌های معروف از این اختلاف‌ها به زمانی برمی‌گردد که فرح به شدت نگران نفوذ و قدرت اشرف در دربار بود. شاه محمدرضا پهلوی از رفتارها و دخالت‌های خواهرش، اشرف، در امور سیاسی و سلطنتی نگران بود و این امر باعث بروز تنش‌هایی در روابط خانوادگی شد. اما فرح دیبا که به نظر می‌رسید نتوانسته بود در برابر دخالت‌های اشرف ایستادگی کند، به شدت ناراحت و عصبانی بود و در یکی از جلسات خصوصی با شاه، اعتراض کرد.

فرح

فرح به شاه گفته بود که اشرف در تلاش است تا او را از زندگی خانوادگی و دربار دور کند و حتی سلطنت را تحت‌الشعاع قرار دهد. شاه که از یک سو نمی‌توانست به راحتی نسبت به خواهرش که برای او همیشه یک شخصیت مهم در دربار بود، بی‌احترامی کند، اما از سوی دیگر می‌خواست از دخالت‌های اشرف در مسائل سیاسی و خانوادگی جلوگیری کند.

این دعواهای خانوادگی تا حدی به اختلافات عمیق‌تری میان شاه و فرح انجامید. فرح از اینکه به عنوان همسر شاه، نمی‌توانست در برابر خواهر شاه که گاهی نقش‌های مختلفی در سیاست‌های کشور ایفا می‌کرد، ایستادگی کند، ناراضی بود و این تنش‌ها باعث شد که روابط آنها به تدریج سردتر شود.

این اختلافات خانوادگی و دعواهای پنهانی، از جمله مسائلی بودند که در دوران سلطنت شاه، تأثیر زیادی بر فضای دربار گذاشت و حتی بعدها بخشی از تاریخ شفاهی ایران به حساب آمد.

اخبار تاپ حوادث