ظریف در انتخابات 1400! / موانعی که چالش انگیز است!

مهرشاد ایمانی با انتشار یک یادداشت در روزنامه شرق به چالش های پیش روی ظریف در انتخابات 1400 و علت مطرح شدن نام او به عنوان یکی از نامزدهای اصلی این انتخابات پرداخته است.

به گزارش رکنا و به نقل از شرق، محمد جواد ظریف در هشت سال گذشته دشواری کم نداشته است؛ مشخصا همین برجام که هرچقدر موافق دارد، مخالفان سرسخت هم دارد؛ مخالفانی که از روز نخست مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم بر دولت تاختند که اصل مذاکره غلط است و پاسخ ندادند که آیا مذاکرات هسته ای در دولت احمدی نژاد و با محوریت سعید جلیلی درست بود یا نه؟ مذاکراتی که از قضا هیچ نتیجه ای هم نداشت و فقط ذیل مذاکرات بر حجم تحریم های شورای امنیت سازمان ملل افزوده می شد تا جایی که ایران ذیل بند هفت منشور ملل متحد رفت و سایه جنگ بر مردم ایران سنگینی می کرد.

البته حتما محبوبیت ظریف در سال های اخیر نسبت به دورانی که برجام منعقد شده بود و اثرات مثبتش در کشور دیده می شد، کاهش یافته است؛ زیرا شرایط بغرنج اقتصادی، خروج ترامپ از برجام، عملکرد ضعیف دولت در موضوعات مختلف، برخورد قهری با اعتراضات و ده ها عوامل دیگر زمینه نارضایتی از وضع موجود، مردم را به عملکرد دولت بدبین کرد و طبیعتا نمی توان انتظار داشت در چنین وضعیتی وزیر امور خارجه در حاشیه ای امن باشد و همان محبوبیتی را داشته باشد که برای مثال در سال ۹۵ داشت.

البته ظریف با همه این چالش ها، به باور برخی هنوز قائم به شخص سرمایه اجتماعی دارد و اگر جبهه اصلاحات از او حمایت کند، نه تنها سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان قهر نمی کند، بلکه سبد رای شخصی ظریف نیز بر آن افزوده می شود. به ظاهر، ورود نامزدی ظریف برای اصلاح طلبان بازی برد-برد است، اما به نظر می رسد وضعیت به همین سادگی هم نیست؛ زیرا اولا بر اساس نشانه های موجود، ظریف نمی خواهند نامزد شود؛ چنانکه او بارها در مصاحبه های مختلف بیان کرده به هیچ وجه قصد نامزدی در انتخابات را ندارد و اگر بنا باشد مسئولیتی بگیرد، همین مسئولیتی است که اکنون بر عهده دارد؛ بنابراین اینکه برخی اصلاح طلبان اخیرا مدام می گویند ظریف نامزد اصلاح طلبان خواهد بود، محل تردید است، زیرا اگر ظریف در انتخابات نامزد نشود، همه این بحث ها کن لم یکن است.

از سوی دیگر، تفاوت دیدگاهی درباره جایگاه جناحی ظریف وجود دارد؛ برخی می گویند او یک اصلاح طلب تمام عیار است و برخی باور دارند محمدجواد ظریف اصلاح طلب نیست. تفاوت دیدگاه درباره این موضوع، به جایگاه جناحی ظریف بازمی گردد؛ او تمام عمر حرفه ای خود را در وزارت خارجه گذرانده است و می دانیم که کارگزاران وزارت خارجه از حضور در احزاب و جناح های سیاسی منع دارند.

به همین دلیل، ظریف هیچ گاه عضو هیچ جناحی نبوده است و اکنون هم از نظر تشکیلاتی نه اصلاح طلب است، نه اصولگرا و نه حتی اعتدالی. ممکن است برخی بگویند که او متصل به حزب اعتدال و توسعه است (حزب نزدیکان حسن روحانی)، اما این طور هم نیست؛ زیرا اگر معیار عضویت تشکیلاتی است، ظریف عضو رسمی حزب اعتدال و توسعه هم نیست و اساسا این حزب را به معنای دقیق نمی توان یک حزب اصلاح طلب دانست.

نیروهایی که قائل به این نظر هستند نیز به دو بخش تقسیم می شوند؛ آنان که اساسا حمایت از ظریف را ورود به انتخابات 1400 با نامزد ائتلافی و ادامه سیاست سال های ۹۲ و ۹۶ فرض می کنند و آنان که با نرمش بیشتری با موضوع مواجه می شوند و می گویند اگر قرار باشد از ظریف حمایت شود، او باید تعهد دهد از اصول اصلاح طلبی تخطی نکند.

برای مثال، چندی پیش علی صوفی گفت: «آقای ظریف هیچ گاه از نظر تشکیلاتی اصلاح طلب نبوده و نیست. اساسا کسانی که در وزارت خارجه کار می کنند از نظر قانونی از حضور در احزاب منع دارند و طبیعی است که آقای ظریف هم که سال ها در وزارت خارجه کار کرده، در جبهه سیاسی خاصی کار نکرده است. بله رویکرد آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی همسو با نظر اصلاح طلبان است، اما او اصلاح طلب نیست و اگر قرار باشد آقای ظریف در انتخابات نامزد شود، باید رسما اعلام کند که وابسته به جبهه اصلاحات است و اگر خود را اصلاح طلب نداند و مثلا بگوید من جزء هیچ جناحی نیستیم، حتما اصلاح طلبان از او حمایت نمی کنند؛ زیرا اساسا حمایت از نامزد غیراصلاح طلب مغایر با بند یک نهاد اجماع ساز است.»

صوفی از نظر تشکیلاتی راست می گوید؛ زیرا بر اساس بند اول مصوبه تشکیل نهاد اجماع ساز، اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ با نامزد اصلاح طلب وارد می شوند. البته برخی هم این بند را قبول دارند، اما می گویند اصلاح طلبی نشان و مدالی بر دوش افراد نیست و هر کسی ولو در حزب خاصی عضو نباشد و به صرف آنکه تفکراتی اصلاح طلبانه داشته باشد، می تواند مورد حمایت اصلاح طلبان قرار بگیرد. برای مثال حسین مرعشی چندی پیش با بیان اینکه ظریف گزینه اول اصلاح طلبان است، در گفت وگویی گفته بود: «به نظر من انتخاب اول جبهه اصلاح طلبان آقای ظریف خواهد بود ... اصلاح طلبان آقای ظریف را به عنوان اصلاح طلب قبول دارند و نظر جبهه اصلاحات درباره آقای ظریف، قاطع است. به هر حال، برداشت اصلاح طلبان این است که آقای ظریف یک دیپلمات اصلاح طلب است». یا محمدعطریانفر که به تازگی گفته است: «محسن هاشمی و سپس محمدجواد ظریف و اسحاق جهانگیری شانس بیشتری برای تبدیل شدن به گزینه نهایی اصلاح طلبان دارند.»

با ذکر این تفاوت دیدگاه ها، نخستین چالش انتخاباتی ظریف برخلاف آنچه به ظاهر می بینیم، حمایت کردن یا حمایت نکردن اصلاح طلبان از ظریف است. دومین چالش نیز بحران مخالفان است. اگر ظریف در انتخابات نامزد شود، حتما با موجی از مخالفت های گسترده، به ویژه از سوی اصولگرایان تندرو روبه رو می شود.

برخی نیروها برخلاف برخی که ظریف را تا سرحد امیرکبیر یا مصدق شدن بالا می بردند، تا مرز خیانت پایین می آورند و تمام مذاکراتی را که او در چارچوب های سیاست های تعیینی شورای عالی امنیت ملی پیش برد، نوعی خیانت قلمداد می کنند که اگر ظریف نامزد شود، احتمالا به جای تبلیغات باید پاسخ گوی ایشان باشد و هیچ بعید هم نیست آنها در موقعیت مقتضی با ایجاد حملات گسترده، افکار بخشی از جامعه را تحت تاثیر خود قرار دهند.

سومین چالش ظریف، اقبال عمومی است. گرچه ظریف طرفداران خاص خود را دارد و همان طور که بیان شد جزء معدود افرادی است که هنوز به صفت شخصی اش رای دارد، اما همه اینها شاید نتواند میزانی از رای باشد که باعث پیروزی انتخاباتی او شود. البته این موضوع صرفا درباره ظریف صدق نمی کند، بلکه درباره تمام نامزدهای غیراصولگرا صادق است.

زیرا به نظر می رسد تا اینجای کار، بدنه اصلی جامعه که معمولا به اصلاح طلبان رای می دهند، میل چندانی به شرکت در انتخابات ندارند و این در حالی است که اصولگرایان سبد رای مشخصی دارند و فقط اگر بتوانند بر نیرویی واحد اجماع کنند، آن سرمایه محدود و البته ثابت رای، به نفع نامزد مورد اجماع به کار می افتد و اگر هم اجماع نشود، همان سبد رای بین چند نامزد تقسیم می شود.

با همه این ها، تا اینجای کار ظریف همچنان می گوید که نمی آید و بخش مهمی از اصلاح طلبان نیز اصرار دارند که بیاید و باید کمتر از یک ماه صبر کرد و دید که چه کسانی در انتخابات نامزد می شوند. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.