هدایت آقایی عضو حزب کارگزاران سازندگی:
احمدینژاد ضربات جبران ناپذیری به کشور زد
رکنا : یک فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه آمدن مردم پای صندوق رای تابع احساسات است؛ گفت: مهم این است که مردم چقدر از روی آگاهی سیاسی در انتخابات شرکت میکنند؛ یعنی تا چه حد میدانند رای آنها در کدام بخش از زندگی و سرنوشتشان تاثیرگذار است.
به گزارش رکنا، هدایت آقایی عضو حزب کارگزاران سازندگی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، درباره مشارکت حداکثری در انتخابات 1400 گفت: به نظرم در یک نگاه جهانی حضور مردم در انتخابات 1400آنقدر که گفته میشود، اهمیت ندارد؛ چنانچه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، همیشه حضور مردم، حداکثری نیست؛ در این کشورها عدم شرکت در انتخابات بیشتر به معنای رضایت فرض میشود؛ در واقع سیستم سیاسی آنجا با ما فرق دارد.
وی افزود : در جمهوری اسلامی، نفس شرکت در انتخابات جنبه سیاسی پیدا کرده؛ این درست است که انتخابات، یک امر سیاسی است اما در اینجا زمانی که ما صفهای طولانی شرکتکنندگان را داشته باشیم موضوع سیاسیتر میشود؛ این مقولهای خاص و نیازمند نگاهی ویژه است.
به طور کلی آمدن مردم پای صندوق رای در کشور ما بسیار نوسان داشته و تابع احساسات است؛ بویژه به دلیل جو هیجانی حاکم بر فضای سیاسی در ایام انتخابات و وعدههایی که نامزدها مطرح میکنند و گاهی هم شاهد کاهش مشارکت هستیم که ناشی از سرخوردگیهایی است که حس میکنند رای آنها تاثیری در زندگی عادی ندارد.
بنابراین این موضوع، یک بحث ارزشی نیست؛ مهم این است که مردم چقدر از روی آگاهی سیاسی در انتخابات شرکت میکنند؛ یعنی اینکه تا چه حد میدانند آرایشان در کدام بخش از زندگی و سرنوشت آنها تاثیرگذار است.
آرا خاکستری متعلق به بسیاری از فرهیختگان و کسانی که به سرنوشت خود حساسیت دارند
برآورد شما از فضای سیاسی کنونی انتخابات چیست؟
آقایی: به نظرم بخش مهمی از آرا که «خاکستری» تلقی میشوند، متعلق به بسیاری از فرهیختگان و تحصیلکردگان و کسانی است که به سرنوشت خود حساسیت دارند. امروز شاهدیم که این آرا متاسفانه با نوعی سرخوردگی روبرو هستند و انتظاراتشان برآورده نشده است.
جریان اصلاح طلب تلاش کرده در زمانهایی این امید و باور را در صاحبان آرای خاکستری بوجود آورد که آمدن پای صندوق میتواند به اصلاحات ریشهای در سیستم حاکم بر جامعه در جهت منافع مردم و برآوردن مطالبات اجتماعی کمک کند؛ همچنین سعی کرده این امید را ایجاد کند اما ما در هر دورهای با برخوردهای صورت گرفته، شاهد کاهش این امیدواری بودهایم.
منظورتان از این برخوردها چیست؟
آقایی: این برخوردها از دوره دوم دولت آقای هاشمی رفسنجانی به چشم میخورد؛ با وجودی که ایشان از استوانههای انقلاب و پایهگذاران نظام بودند، متاسفانه نگذاشتند دولت دومشان آنگونه که باید، قدرت مانور داشته باشد و کارها را پیش ببرد.
احمدینژاد با حمایتهای خاصی بر سرکار آمد و ضربات جبران ناپذیری به کشور زد
در دولت بعد که آقای خاتمی در یک فضای نسبتا آرام بینالمللی آمد، پایداریها و کارهای قابل قبولی انجام داد اما دستش به لحاظ مسائل اساسی و مورد انتظار مردم، بسته بود؛ یادمان نمیرود که مجبور شد لوایح دو قلو و قانون مطبوعات را از مجلس پس بگیرد.
آقای احمدینژاد با حمایتهای خاصی بر سرکار آمد، با وجود اینکه از حمایت گسترده حاکمیت برخوردار بود، ضربات جبران ناپذیری به کشور زد که خارج از بحث است.
اما دولت آقای روحانی از همه دولتهای پیشین، دست و پابستهتر بود. با وجود اینکه منادی حضور و حلوفصل مسائل بینالمللی و توافق هستهای بود، اما چالشهای داخلی که برایشان ایجاد کردند، دست به دست چالشهای جمهوریخواهان آمریکا داد و عملا نتوانست بخشی جزئی از شعارهای داده شده را محقق کند؛ لذا معتقدم باید در بحث مشارکت، بویژه مشارکت آرای خاکستری، متوجه باشیم که تا چه اندازه توانستهایم انتظارات مردم را از نهاد و شخص رئیس جمهوری برآورده کنیم که حالا انتظار داشته باشیم مردم در انتخابات شرکت کنند.
بنابراین اگر منظور از مشارکت حداکثری، آرای خاکستری هستند، صاحبان آن منتظر اتفاق جدیدی هستند؛ به طور نمونه یک تغییر جهتهایی ببیند؛ اما بخش دیگری از آرا متعلق به مردمی است که امور جاری را میبینند یا به دلیل حضور نامزدهایی مرتبط با شوراهای شهر و روستا هستند. اینها طبیعتا پای صندوق میآیند و آرای کمی هم ندارند اما باید بدانیم که عمق سیاسی این آرا قابل مقایسه با آرای خاکستری نیست و این تفاوت را باید جدی گرفت.
نظام نیز باید این موضوع را جدی بگیرد و نباید آرای دارای عمق سیاسی را که مطالبات عمیقتری دارند، به لحاظ کمی با دیگر آرا مقایسه کند.
برای به صحنه آوردن این آرا که اشاره کردین، چه باید کرد؟
آقایی: باید حرکتی جدی صورت گیرد و قولهای بسیار جدی از طرف نظام داده شود. باید زمینهای ایجاد و امیدواری حاصل شود تا مردم در انتخابات شرکت کنند و گرنه احتمالا از این بخش از آرا خبر چندانی نخواهد بود. هرچند آرای مردم عادی کشور (غیر خاکستریها) تحت تاثیر انتخابات شوراها، به میدان خواهند آمد؛ اما اگر این تفاوتها را نادیده بگیریم، در آینده خسارت خواهیم دید.
در فرصت باقیمانده آیا برای مشارکت حداکثری باید کار خاصی از سوی نهادها انجام شود؟
آقایی: متاسفانه روند بهگونهای پیش رفته که بخشی از جامعه احساس میکند در یک بنبست سیاسی هستیم و این مشکل رفع نمیشود مگر اینکه همه عزم خود را جزم کنند و روشهای دیگری را در پیش بگیرند؛ وگرنه معلوم نیست این روند به کجا ختم خواهد شد، زیرا این دلخوریها و واگراییها همچنان باقی خواهد بود.
بر خلاف ادوار گذشته، چرا در این روزها شور و شوق انتخاباتی در فضای سیاسی کشور نیست؟
آقایی: به طور قطع کرونا تاثیرگذار بوده اما ریشه اصلی، همان سیطره بیتفاوتی در افکار بسیاری از اقشار مردم، بویژه دارندگان آرای خاکستری است که تا حدود زیادی، از تغییرات به وسیله صندوق رای ناامید شدهاند.
در انتخابات خرداد ۷۶ یا اردیبهشت ۹۶، از اسفند پیش از آن، تحرکات رسانهای بیشتری نسبت به اکنون وجود داشت؛ اگرچه هنوز بیش از دو ماه وقت داریم و ممکن است در یک ماه آینده جنبوجوش بیشتری را شاهد باشیم.
دهها هزار نامزد شوراها داریم که توقع دارند اقوام و خویشان آنها پای صندوق ها بیایند
اگر این جنب و جوش رخ ندهد، شاهد انتخاباتی شبیه اسفند ۹۸ خواهیم بود؟
آقایی: البته به لحاظ شکلی متفاوت است؛ ما در خردادماه دهها هزار نامزد شوراها داریم که به طور عمده محلی بوده و توقع دارند اقوام و خویشان پای صندوق بیایند و با توجه به عدد قابل توجه نامزدها، حتما خواهند آمد؛ اما نکته مهم این است که احساس مشارکت محلیها و شوراییها را نباید به پای مشارکت کلی گذاشت؛ اگر چنین اتفاقی بیفتد بیشتر شبیه پاک کردن صورت مساله است.
در شرایط کنونی، نقش گروههای سیاسی و احزاب برای رونق انتخاباتی چیست؟
آقایی: تکلیف گروههای سیاسی تقریبا معلوم است؛ آنهایی که در درون نظام هستند، از اصلاحطلب تا اصولگرا تلاش خود را میکنند و بیشتر از این هم دستشان باز نیست.
اصلاحطلبها یک امیدی دارند که شاید کاندیدای آنها تائید صلاحیت شود و شور بیشتری به انتخابات دهند اما معتقدم حتی در این صورت هم، شاید بیشتر از ۱۰تا ۱۵ درصد تغییری در میزان مشارکت رخ ندهد؛ فکر میکنم به تغییرات ریشهای و دمیدن امیدی جدید در سیستم سیاسی کشور نیاز داریم.
درباره احزاب، من در حال حاضر نقش خاصی برای آنها متصور نیستم، جز اینکه میتوانند کمی به تبلیغات انتخاباتی دامن بزنند و بازار را گرم کنند. متاسفانه در کشور اعتقاد زیادی به حزب وجود ندارد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
منبع : ایرنا
ارسال نظر