بایدن به روی بن سلمان تیغ کشیده/ شاهزاده ای که علیه بن سلمان کودتا می کند
رکنا: بن سلمان امیدوار بود بتواند حمایت جو بایدن را با دلارهای نفتیاش جلب کند، اما بایدن بعد از ورود به کاخ سفید پرونده قتل جمال خاشقچی را باز کرد.
به گزارش رکنا، روابط عربستان بن سلمان و آمریکای جو بایدن به شدت ملتهب شده است. در حالیکه عربستان تحت زعامت ولیعهد جوان به شدت امیدوار بود بتواند حمایت جو بایدن و دولتش را با دلارهای نفتیاش جلب کند، اما بایدن بلافاصله بعد از ورود به کاخ سفید پرونده قتل جمال خاشقچی را باز کرد و دولت بن سلمان را در این ماجرای تراژیک مقصر دانست.
اکنون پرسش این است: به راستی بایدن به دنبال چیست؟ آیا آمریکا واقعا قصد مخالفت با عربستان را دارد؟ شواهد گویای این است که آمریکای بایدن با شخص محمد بن سلمان مساله دارد نه با آل سعود. درواقع، بایدن بر خلاف ترامپ و جمهوری خواهان شخص محمد بن سلمان را تنها گزینه برای جانشینی ملک سلمان نمیبیند و همین مساله ترس را به جان ولیعهد عربستان انداخته است.
این امر چیزی است که خود بن سلمان نیز قبل از انتخابات بدان پی برده بود. نباید از خاطر برد که طبق افشاگری مجتهد (فعال رسانهای عربستانی توییتر) بعد از شکست انتخاباتی ترامپ و شکل گیری کمپین تقلب در انتخابات توسط او، ولیعهد عربستان متعهد شد که تمام هزینههای مربوط به دعاوی قضایی دونالد ترامپ را برای اثبات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری تقبل کند. این به خوبی نشان میدهد که بن سلمان چقدر از روی کار آمدن دموکراتها وحشت داشت.
مقالهی عجیب نیویورک تایمز و پیشنهاد برکناری بن سلمان
اما به راستی مشکل اصلی دموکراتها با بن سلمان در چیست؟ بعد از قتل جمال خاشقچی، نشریه نیویورکتایمز در یک مقاله مفصل به این موضوع پرداخت.
نویسنده نیویورک تایمز خیلی زودتر وقوع اختلافات امروز ایالات متحده و عربستان را پیش بینی کرد و حمایت از بن سلمان را اشتباه دانست. نویسنده در مقاله خود (منتشر شده در آبان ۱۳۹۷) پیش بینی کرد: "با قتل خاشقچی سیاست ترامپ در خاورمیانه به مشکل جدی خورده است و طرح دوستی و اتحاد عربستان بن سلمان و آمریکای ترامپ برای ضربه زدن به ایران به انتهای خود رسیده است. قتل خاشقچی باعث شد آمریکا سیاست خود را در مورد عربستان تغییر دهد و نشانه این تغییر سیاست هم تاکید مقامات آمریکایی بر خروج نیروهای سعودی از یمن و پایان جنگ توسط سعودیها است. "
تحلیلگر نیویورک تایمز در ادامه مینویسد: عربستان سعودی (تحت حاکمیت بن سلمان) هرگز به طور مستقل در ایجاد محدودیت برای حضور منطقهای ایران موفق نبوده است و در سالهای اخیر، نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه رشد کرده است. عربستان به هیچ وجه مهره کارآمدی برای مقابله با ایران و پیشبرد اهداف آمریکا در خاورمیانه نبوده است.
استراتژیهای عربستان در مورد ایران اغلب اشتباه، کودکانه و احمقانه بوده اند. بزرگترین اشتباهات عربستان در مقابله با ایران در سال ۲۰۱۵ و با جنگ یمن آغاز شد (کشوری که نهایتا تبدیل به باتلاقی برای عربستان گردید). این اشتباهات با محاصره قطر و از دست دادن این متحد ادامه یافت. بازداشت طولانی مدت نخست وزیر لبنان اشتباه دیگری بود که تعجب همگان را در برداشت و همچنین در محدودسازی حزب الله ناموفق بود. تمام تلاشهای عربستان بن سلمان برای ترس اعراب از ایجاد رابطه با ایران نتیجه عکس داشت و باعث شد در چشم منطقه و قدرتهای بزرگ عربستان تبدیل به مهرهای خطرناکتر از ایران شود.
نویسنده با این استدلال از دولت آمریکا میخواهد دست از حمایت بن سلمان بردارد و سیاست خاورمیانهای خود یعنی حمایت حداکثری از عربستان را کنار بگذارد.
نبرد شاهزادگان، رقبای بالقوه ولیعهد جوان
اما آیا واقعا به جز بن سلمان، گزینه دیگری برای حمایت وجود دارد؟ به نظر میرسد که چنین گزینهای وجود دارد. اصولا شاهزادگانی که بالقوه میتوانند رقیب محمد بن سلمان شوند، در سه گروه قرار دارند. این سه گروه بدین قرارند:
الف. فرزندان ملک عبدالعزیز: فرزندان شاه سابق، حتی قبل از سلطنت ملک سلمان به دنبال کسب قدرت بودند. نباید فراموش کرد که تا پیش از ملک سلمان، قدرت در عربستان همواره از برادر بزرگ به برادر کوچک میرسید، اما به علت تغییر سیاسی آل سعود و برخی ملاحظات این سنت تغییر کرد. حالا فرزندان بن عبدالعزیز به شدت دنبال بازگشت به قدرت هستند. ممدوح، احمد، مشهور و مقرن همه فرزندان شاه سابق عربستان بودند که بن سلمان مجبور شد با آنها رقابت کرده و برای تثبیت قدرتش آنها را محدود کند.
ب. فرزندان ملک سلمان: به جز این، برادران خود بن سلمان نیز میتوانند برایش دردسرساز شوند. اگرچه آنها هنوز جوان هستند، اما در آینده میتوانند به رقبای سیاسی ولیعهد و احتمالا شاه آینده عربستان تبدیل شوند.
ج. فرزندان نایف و ملک عبدالله: نایف بن عبدالعزیز دومین ولیعهد ملک عبدالله (شاه سابق) بود که پس از مرگ پدر به اولین ولیعهد آل سعود تبدیل شد؛ اما با تغییر قانون عربستان از ولایت عهدی عزل شد. او و سایر شاهزادگان عربستانی که فرزند ملک عبدالله بوده اند میتوانند خطر بالقوهای برای محمد بن سلمان باشند.
دوشاهزادهی دردسرساز
در میان این رقبا، احمد بن عبدالعزیز در همان زمان قتل خاشقچی، دیدارهای بسیار مشکوکی با سران حزب دموکرات داشت و برخی حتی از این گفتند که ممکن است به عربستان آمده و کودتا کند.
به جز این، بن زاید (شخصیت پرنفوذ امارات و ولیعهد ابوظبی) نیز حمایتش را از بن سلمان و حکومت احتمالی اش کم کرد (اینجا بخوانید) تا مهمترین متحد منطقهای و دست راست عربستان سعودی در خطر قرار بگیرد.
واکنش بن سلمان، خون و آتش
واکنش بن سلمان به این قضایا مشخص بود: آتش و خون. ولیعهد جوان به سرعت شروع به پاکسازی مخالفانش کرد. این اقدامات و قتلها و دستگیریهای عظیم شاهزادگان، افسران و تجار عربستانی به حدی زیاد بود که برخی از وقوع کودتا توسط محمد بن سلمان سخن گفتند.
با وجود سرکوب اقدامات مخالفان و ثبات داخلی، خروج ترامپ از کاخ سفید و ناکامی در یمن شرایط را برای محمد بن سلمان کمی تغییر داد. حالا ولیعهد جوان مجددا در هول و ولا است و از این میترسد که با اقدامات بایدن و حمایت دموکراتها از یکی از شاهزادگان غرب گرای دیگر سعودی بساط سلطنتش برچیده شده و روزهای خوش پادشاهیاش قبل از طلوع، غروب کند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر