پیامی که سردار سلیمانی به فرمانده نظامی آمریکا داد /ماجرای دفاع از عملیات کربلای 4 بعد از توئیت جنجالی محسن رضایی
رکنا: هفتم آگوست ۲۰۱۴ (۱۶ مرداد ۱۳۹۳) برای رهبران کرد اقلیم کردستان، از بدترین روزهای تاریخ بود. در روزهای و هفتههای قبل، شهرهای عراق یکی پس از دیگری سقوط میکردند و داعش خود را آماده حمله همهجانبه به سمت اقلیم کردستان میکرد. در مناطق کردنشین عراق، خیالها کمی آسودهتر بود. سران اقلیم توانسته بودند با کمک آمریکا و انگلیس، گروههایی را بهعنوان «پیشمرگه» سازماندهی کنند و با داعش درگیر شوند.
به گزارش رکنا، یکسال از شهادت سردار سلیمانی میگذرد و با این حال هنوز بسیاری از ابعاد شخصیتی این فرمانده بزرگ جبهه مقاومت ناشناخته باقی مانده است. اینکه چگونه یک ژنرال ایرانی میتواند از افغانستان تا مدیترانه و بخشهایی از آفریقا، تحولات را مدیریت کند و اضطراب روسیه یکی از قدرتهای نظامی جهان را برای ورود به خاورمیانه با جلسهای دوساعته رفع کند و با وجود اینکه یک مقام نظامی است، بیش از دیگران زبان ملتش را میفهمد، مسالهای نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت. اما بازهم همه اینها برای روایت از سلیمانی، کوچکند. حتی کسانی که نام سلیمانی را نه از جنگ ایران و عراق و کربلای ۵، نه از تجاوز نظامی به افغانستان و عراق؛ که از پس حوادث بهار عربی شناختند نیز قاسم سلیمانی بزرگتر از تمام آن چیزی است که گفته شده و میشود.
شاید بتوان با کنارهم قراردادن بیانات رهبر انقلاب درباره نیروی قدس که در ۲۷ دیماه سال گذشته گفته شد و همچنین بیانات ایشان در دیدار دستاندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی درباره سردار سلیمانی سخن گفت. رهبر انقلاب در خطبههای نمازجمعه «سپاه قدس» یعنی نیرویی که فرماندهی آن تا پیش از شهادت برعهده سردار سلیمانی بود را «رزمندگان بدون مرز»ی خواندند که «هرجا نیاز باشد برای کمک به ملتهای منطقه و حفظ کرامت مستضعفان حضور مییابد و با همه وجود و توان، خود را بلاگردان مقدسات و حریمهای مقدس میکند.» ایشان در دیدار اخیر با خانواده سردار سلیمانی، از تبدیلشدن سردار به «قهرمان ملی برای ایرانیان و قهرمان امت اسلامی» گفتند و او را «تبلور ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی» خواندند. رهبر انقلاب همچنین اشاراتی به ویژگیهایی که بیانکننده ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی بود، کردند و نمایش این ارزشها را زمینهساز تبدیل شدن شهید به «قهرمان امت اسلامی» دانستند. رهبر انقلاب برخی ویژگیهای نشاندهنده ارزشهای ایرانی همچون شجاعت، مقاومت، درایت، تیزهوشی را بیان میکنند و پیش از قهرمان امت اسلامی، بر قهرمان ملی بودن حاجقاسم تاکید میکنند، اما برای درک عمیقتر بهتر است به ویژگیهای یک قهرمان در ایران نسبت آن با عملکرد سردار سلیمانی اشارهای کرد. هیچ زبان و هیچ قلمی در ایران بهتر از فردوسی نتوانسته قهرمان ملی را ترسیم کند. او در شاهنامه چندین و چند قهرمان را به تصویر کشیده و از رشادتهای آنان سخن گفته، اما درمیان تمام آنان، رستم از جایگاه والاتری برخوردار است.
نجات اقلیم کردستان
هفتم آگوست ۲۰۱۴ (۱۶ مرداد ۱۳۹۳) برای رهبران کرد اقلیم کردستان، از بدترین روزهای تاریخ بود. در روزهای و هفتههای قبل، شهرهای عراق یکی پس از دیگری سقوط میکردند و داعش خود را آماده حمله همهجانبه به سمت اقلیم کردستان میکرد. در مناطق کردنشین عراق، خیالها کمی آسودهتر بود. سران اقلیم توانسته بودند با کمک آمریکا و انگلیس، گروههایی را بهعنوان «پیشمرگه» سازماندهی کنند و با داعش درگیر شوند. اوضاع نسبتا امیدوارکننده بود و اگر هم اتفاقی میافتاد، آمریکا کردها را به امان خود رها نمیکرد. این اطمینان قلبی باعث شده بود بارزانی به هشدار سردار سلیمانی که احتمالا هدف بعدی داعش پس از اشغال «الکوایر» و «مخمور»، اربیل است، توجهی نکند. فرمانده نیروی قدس سپاه همچنین به مقامات کردستان عراق تذکر میدهد نیروهای پیشمرگه کردستان عراق، هیچگونه آمادگی و اطلاع از نحوه مقابله با داعش را ندارند، اما باز هم بارزانی و معاونانش به این تحلیلهای نظامی سردار سلیمانی توجه نمیکنند. با این حال قاسم سلیمانی پس از حمله داعش با مقامات اقلیم تماس میگیرد و به آنها میگوید «برای دفع حمله داعش به چه چیزی نیاز دارید؟» آنها نیز مهمات ضدزره درخواست میکنند. خیلی زود ایران دو هواپیمای حامل مهمات به اقلیم کردستان میفرستد. اتفاق ناگوار در هفتم آگوست ۲۰۱۴ میافتد و داعش با تصرف سه محور استراتژیک خازر، گویر و مخمور، اربیل را محاصره میکند. حمله ناگهانی و شکست نیروهای پیشمرگه از داعش، همه محاسبات را به هم میریزد. هشتم آگوست، بارزانی از هوشیار زیباری وزیر امور خارجه اسبق عراق میخواهد که از جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا برای جلوگیری از سقوط اربیل کمک بخواهد. بعدها بارزانی در مصاحبهای به اتفاقات این روز اشاره کرد. او میگوید که پس از اینکه داعش به دروازههای اربیل رسیده بود و بیم آن میرفت که شهر بهزودی اشغال شود، با آمریکاییها، ترکها، انگلیس، فرانسه و حتی عربستان تماس میگیرد و پاسخ میشنود که «فعلا هیچ کمکی نمیتوانند بکنند.» این پاسخ یعنی سقوط اربیل و مرگ مردان و به اسارت رفتن زنان کرد. بارزانی تقریبا ناامید میشود و با مقامات ایرانی تماس میگیرد و با گریه میگوید: «شهر درحال سقوط است، اگر نمیتوانید کمکی کنید، ما شهر را تخلیه میکنیم.» مقامات ایرانی فورا شماره تماس سردار سپهبد شهید سلیمانی را به او میدهند. بارزانی با حاجقاسم تماس میگیرد و اوضاع را دقیق شرح میدهد. آنطور که بارزانی تعریف کرده، حاجقاسم به او میگوید: «فردا صبح بعد از نماز صبح اربیل هستم. فقط امشب شهر را نگهدار.» حسین امیرعبداللهیان مشاور امور بینالملل رئیس مجلس میگوید در همان ساعاتی که داعش میرفت تا اربیل را به محاصره کامل درآورد، سرکنسول ایران در اربیل با او تماس میگیرد و میگوید همه مردم و حتی خاندان بارزانی اربیل را ترک کردهاند.
صبح روز بعد قاسم سلیمانی با ۵۰ نیرو وارد فرودگاه اربیل میشود. نیروها سریعا به محل درگیری میروند و نیروهای پیشمرگه را سازماندهی دوباره میکنند. در عرض چند ساعت ورق بهنفع کردها برمیگردد. حاجقاسم چند نفر از نیروهای خود را برای مشاوره نظامی در اربیل میگذارد و خودش به کربلا میرود. بارزانی میگوید: «بعدها که یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم چگونه شد شما که درحال فتح اربیل بودید به یکباره عقب نشستید. این اسیر داعشی گفت که نفوذیهای ما در اربیل به ما خبر دادند قاسم سلیمانی در اربیل است، لذا روحیه افراد ما به هم ریخت و عقب نشستیم.» شاید همین عملکرد نیز باعث شده تا ناظم دباغ نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در گفتگو با تلویزیون «رووداو» بگوید در سالهای ارتباطش با قاسم سلیمانی او را «فردی دلسوز برای ایران» و «دوست خوبی» برای کردها دیده است.
نبل و الزهرا
نبل و الزهرا دو شهر کوچک شیعهنشین در شمال شهر حلب بودند که پس از ظهور گروههای تروریستی، نزدیک به ۴ سال در محاصره شدید تروریستها قرار داشتند. با توجه به مقاومت این دو شهر دربرابر تروریستها، آزادسازی این دو شهر برای سردار سلیمانی بهشدت مهم بود. تا همین چند روز پیش تقریبا هیچکس در ایران اطلاعاتی از چگونگی آزادسازی این دو شهر نداشت تا اینکه اخیرا خبرگزاری تسنیم گفتوگویی با سردار چهارباغی از فرماندهان نسل اول توپخانه سپاه و از فرماندهان توپخانه در سوریه گوشهای از آن را روایت کرد. او گفته حاجقاسم پس از بازگشت از تهران، خواستار ایجاد مهپا (مرکز هماهنگی و پشتیبانی آتش) در شمال حلب میشود و سپس تمام نیروها را هم به شمال حلب میبرد. او بعد از فراهم شدن مقدمات، دوباره به ایران میرود و برمیگردد. در جلسهای با فرماندهان میگوید که از رهبر انقلاب اجازه آزادسازی نبل و الزهرا و مناطق اطراف حلب را میگیرد، اما رهبر انقلاب فرمودند تلاشت را بکن که شهید و زخمی کم بدهی. سلیمانی از سردار چهارباغی و سایر اعضا میپرسد که من شما را جمع کردم که راهکار کمشدن شهید و زخمی را بدهید. چهارباغی میگوید بهجای زخمی و شهید میتوانیم از مهمات استفاده کنیم. همه آتشها را دراختیار من بگذار. من در مرکز هماهنگی و پشتیبانی آتشها را با هم هماهنگ میکنم. قول میدهم که خیلی جاها را با آتش بگیرم. سلیمانی در پاسخ میگوید تو این کار را بکن، من کمکت میکنم. شب عملیات آزادسازی نبل و الزهرا، مسلحان تمام نیروهایشان را به «ریتیان» میآورند تا نیروهای مقاومت نتوانند به نبل و الزهرا برسند. سردار چهارباغی میگوید: «حاجقاسم خودش میرفت و همهجا را کنترل میکرد. شب عملیات به محل فرماندهی رسید تا عملیات را هدایت کند. نگاه کردم دیدم چشمانش قرمز شده است.
دو، سه روز بود که مرتبا برای شناسایی میرفت و کم خوابیده بود. به هر شکل عملیات آغاز میشود و ریتیان بهسختی آزاد میشود. یکی از اولین نفراتی که وارد نبل و الزهرا شدند، حاجقاسم بود.» یکی از رزمندگان حاضر در میدان نبرد با تکفیریها درباره این عملیات گفته است نیروهای خطشکن در شب عملیات با بدرقه حاجقاسم سلیمانی راهی خط شدند. از نیروهای ایرانی مستقر در منطقه هم گیلانیها در این عملیات خطشکنی نقش داشتند. بعد از برگشت نیروهای خطشکن، حاجقاسم سلیمانی بین رزمندگان حاضر شد و ضمن بوسیدن دست فرمانده این نیروها، با اشاره به محاصره چهارساله نبل و الزهرا اعلام کرد: «شما در قلعه خیبر را شکستید و انشاءالله نماز جمعه را در الزهرا میخوانیم.»
پیام به پترائوس
علاوهبر نقش و جایگاه قاسم سلیمانی در صحنه میدانی تحولات غرب آسیا، او گاهی در نقش یک دیپلمات نیز ظاهر میشد. درباره این نقش سردار سلیمانی، پیش از شهادت او تقریبا سخنی مطرح نشده بود، اما پس از شهادت حسین امیرعبداللهیان در نشست بررسی «ابعاد سیاسی و راهبردی پیامدهای ترور سلیمانی» در دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه گفت: «سلیمانی ژنرال بود، اما در عین حال یک دیپلمات تمامعیار بود. زمانی که مذاکرات سهجانبه با عراق و آمریکا را داشتیم، رهبری مسئولیت مذاکرات را به سردار سلیمانی سپردند. سردار برای هر مرحله مذاکره بیش از ۱۰۰ساعت جلسه میگذاشت که گاهی تا ۲بامداد ادامه مییافت، حتی درباره تشریفات مثلا برای دعوت احتمالی ناهار از طرف آمریکایی میگفت دعوت آمریکا را رد نکنید، اما به شرط حضور عراقیها بهعنوان طرف ثالث!» امیرعبداللهیان در بخش دیگری از سخنرانی خود افزود: «اینطور نبود که سلیمانی فقط با عراق و سوریه مواجه باشد [بلکه]با بسیاری از کنشگران بین المللی و منطقهای در تماس بود.» این موضوع بهنوعی از زبان دیوید پترائوس، اولین فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق نیز رسانهای شده است. او به بیبیسی گفته بود در سال ۲۰۰۷ سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه برای او پیامی فرستاده بود و از او خواسته بود درباره نبرد با شبهنظامیان در بصره با او وارد مذاکره شود. ژنرال پترائوس میگوید رئیسجمهور عراق به او خبر داد از جلسهای با قاسم سلیمانی میآید و او پیامی برای فرمانده نیروهای آمریکایی فرستاده است. پیام قاسم سلیمانی به روایت فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق این بود: «ژنرال پترائوس شما باید بدانید که من قاسم سلیمانی سیاست ایران را در ارتباط با عراق کنترل میکنم و بهجز عراق کنترل سیاست ایران در سوریه، افغانستان و غزه را برعهده دارم. نکتهای که او میگفت این بود که تو باید با من توافق کنی دیپلماتهای ایرانی و دیگران را فراموش کن، [برای حل بحران بصره]ما باید با هم توافق کنیم.»
بعدها که قرار بر مذاکرات سهجانبه ایران، عراق و آمریکا میشود، مدیریت این مذاکرات در بعد نرمافزاری دراختیار سردار سلیمانی بود، یعنی سردار ماموریت تامین امنیت حداکثری ایران و کمک به امنیت عراق را داشت. سلیمانی با شناخت دقیق از روابط بینالملل، هوشیاری قابلتاملی نیز داشت. در زمانی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا رئیس سازمان سیا بود، نامهای به فرمانده سپاه قدس مینویسد و در آن ادعاهایی مطرح میکند، اما سلیمانی نهتنها این نامه را نخواند که حتی حاضر به دریافت آن نیز نشد تا نشان دهد چه کسی در موضع قدرت است.
دفاع از کربلای ۴
دیماه سال ۹۷ دو توئیت جنجالی محسن رضایی درخصوص عملیات کربلای ۴ مبنیبر آنکه این عملیات برای فریب دشمن انجام شد، سروصدای زیادی بهپا کرد. ادعای فرمانده وقت سپاه درحالی بود که طی سالهای گذشته تعداد زیادی از فرماندهان و پژوهشگران جنگ بارها از لو رفتن این عملیات سخن گفته و حتی از ادامه آن با علم به لو رفتنش شدیدا انتقاد کرده بودند. حساسیت موضوع و تناقض شکلگرفته در افکارعمومی موجی از واکنشها را در شبکههای اجتماعی پدید آورد و بهطور مشخص این سوال را ایجاد کرد که اساسا چرا باید تعداد زیادی از رزمندگان بهخاطر یک عملیات فریب که ازقضا لو هم رفته بود، به شهادت برسند. کربلای ۴ حالا دیگر مساله بخش محدودی از پژوهشگران و کارشناسان جنگ نبود و به موضوعی اجتماعی تبدیل شده بود. اگرچه توئیت محسن رضایی درست نبود، اما هجمههای بیسابقه علیه او باعث شد برای نخستینبار قاسم سلیمانی با وجود ماموریتهای ویژه، بهصورت تلفنی در یک برنامه تلویزیونی از عملیات دفاع کند و بگوید که نباید علیه رضایی عقدهگشایی کرد. شاید هیچکسی با توجه به محبوبیت او در آن روز، حاضر به هزینهکردن از خود نمیشد، اما سردار برای شفافسازی در این گفتوگوی زنده تلویزیونی حاضر شد و ضمن پاسخگویی به شبهات پدیدآمده، دلگیریها را رفعورجوع کرد.
حاجقاسم در پاسخ به این شبهه که چرا با علم به لو رفتن، عملیات همچنان به دستور رضایی ادامه پیدا کرد، یادآور شد این یک تصمیم شخصی نبود، بلکه یک جمع در مساله جنگ تصمیمگیرنده بودند. او تاکید کرد در همه عملیاتها درصدی از لورفتگی وجود داشت و اگر ما برمبنای این میخواستیم تصمیم بگیریم، نباید هیچ عملیاتی را انجام میدادیم. فرمانده شهید نیروی قدس صحبتهای رضایی را هم اینطور تصحیح کرد که کربلای ۴ عملیات فرعی نبود، اما بعد از عملیات کربلای ۵ و پیروزی بزرگی که در پی آن به دست آمد، با توجه به سرعت اجرای عملیات، این تصور در دشمن به وجود آمد که کربلای ۴ عملیات فریب ما بوده و عملیات کربلای ۵، عملیات اصلی بوده است. این صحبتها در عمل تا حد زیادی غبار تردیدها و ابهامات پیرامون کربلای ۴ و جو بدبینی شکلگرفته نسبت به فرماندهی جنگ را زدود و چالشی را که میرفت تبدیل به یک شکاف اجتماعی جدید شود، حلوفصل کرد.
سپاه، سپاه، سپاه
سردار سلیمانی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تعبیر به بهشت میکند. او در یک سخنرانی که در کتاب «حاجقاسم» جستاری در خاطرات شهید حاجقاسم منتشر شده در ارتباط با سپاه میگوید: «سپاه که امروز در بعضی جاها مورد آماج تهمت و افترا به دلیل دفاع از انقلاب است، در کنار دیگر نیروهای مسلح که آنها هم عزیز و ارزشمند هستند، پیوسته در دفاع از ملت و پیوسته در دفاع از این انقلاب و پیوسته در دفاع از ارزشهای این انقلاب، سینه خودش را سپر کرده و در تقدیم فرماندهان، خودش را در صف اول شهادت و در معرض شهادت قرار داده، سپاه مجموعهای از منتظران شهادت است.» او ادامه میدهد: «مردم، به اعمال من و امثال من نگاه نکنید، سپاه بهشت است که استشمام میشود. سپاه معراج شهداست. سپاه معراج مجاهدین است. سپاه محبوب امام (ره) است.» از همین رو زمانی که برخی مقامات دولت اظهارات نادرستی درباره سپاه پاسداران مطرح میکردند، او به میدان آمد و در جمع رزمندگان دفاع مقدس استان کرمان گفت: «سپاه را با من که عیب دارم مقایسه نکنید، من را هدف قرار دهید، نه سپاه را. اگر سپاه نبود کشور نبود و این حرف همه روزهاست. نباید کسی سپاه را تضعیف کند و مورد حملههای گوناگون قرار دهد.»آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر