حکومت عربستان عوض می شود؟
رکنا: بعد از سپردن ولیعهدی به محمد بن سلمان از طرف پدرش ، گمانه زنی ها درباره آینده آل سعود و به تبع آن، روابط میان ایران وعربستان در هاله ای از ابهام قرار گرفته است اما کارشناسان سیاسی پیش بینی می کنند که باید منتظر وقوع زلزله ای سیاسی در روابط میان اعضای متنفذ این خاندان بود.
رکنا سیاسی: موسم حج به عنوان بزرگترین اجتماع مسلمانان جهان در سرزمین وحی هرساله باعث می شود تا نگاه بیش از یک میلیارد مسلمان به کشور عربستان و حکومت آل سعود معطوف شود.
در این بین و پس از اتفاقات اخیر در این شبه جزیره بخصوص سفر پادشاه این کشور برای استراحتی چند هفته ای به کشور مراکش و سپردن زمام امور به فرزندش محمد که برخلاف تمامی مبانی این حکومت در طی چند دهه گذشته صورت گرفت، گمانه زنی هایی را برای تغییرات در ساختار حکومتی این کشور ایجاد کرده است.
محمد بن سلمان که فردی جاه طلب و بسیار جوان است به دنبال نهادینه کردن افراط گرایی در این کشور با استفاده از درآمد سرشار حاصل از فروش نفت و میزبانی هرساله هزاران زائر بیت الله الحرام است و درعین حال سعی می کند چهره ای جدید و متفاوت از قبل، از این حکومت به جهانیان با حمایت های پنهان اش از داعش ISIS و دیگر افراط گرایان نشان دهد.
پس از انتخابات اخیر آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ Trump جمهوری خواه در آمریکا که اولین سفر خارجی اش به عربستان بود و توانست چندین میلیون دلار سلاح های تولید کشورش را به آنها بفروشد، ولیعهد جدید این حکومت امیدوار است که روند تاثیرات را به نفع خود تسهیل بخشد.
اما نمی توان حضور دیگر افراد مدعی حکومت در خاندان آل سعود را در این مسیر نادیده گرفت که در این میان، نمی توان به دیگر برادران ملک سلمان و نقش هرکدام در نفوذ و اداره کشور بی توجه بود.
**محمد بن سلمان قدرت ظرفیت آفرینی در عربستان را ندارد
عباسعلی منصوری آرانی در گفت وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره اوضاع کنونی عربستان و سفر پادشاه این کشور به مغرب و سپردن اختیار اداره کشور به محمد بن سلمان ولیعهد، می گوید: بدون شک اتفاقاتی که در خاندان سعودی بعد از عبدالعزیز رخ داده، عجیب است چون روال خاندان سعودی بعد از عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل اینگونه بوده است که همه پادشاهان سعودی از فرزندان وی و برادرش بودند و حتی امروز چند فرزند وی که هنوز زنده هستند، باید بعد از سلمان به پادشاهی برسند.
وی با بیان اینکه اتفاقات کنونی بدون شک شکاف عظیمی را بین خاندان آل سعود ایجاد کرده ادامه می دهد: همه منتظر و مترصد هستند که در فرصتی مناسب وضعیتی را که رخ داده بهم بریزند، چون با این شکل و سپردن حکومت به فرزندش، به هیچ کدام از برادران ملک سلمان پادشاهی نخواهد رسید بجز اینکه سرویس های اطلاعاتی مانند CIA و موساد وارد موضوع شده و حاکمیت را برای اعمال قدرت محمد بن سلمان در پشت پرده برعهده بگیرند.
این نماینده سابق مجلس خاطر نشان می کند که در غیراین صورت افرادی مانند خالد بن سلطان، متعب بن عبدالله، بندر بن سلطان، خالد بن طلال و محمد بن نایف که افراد بسیار بانفوذی در کشور عربستان هستند و مسئولیت های مهمی هم داشته اند، ساکت نخواهند بود که می توان به متعب رییس گارد پادشاهی اشاره کرد، زیرا هرکدام از این افراد ظرفیت های پادشاهی دارند و برایشان بسیار سخت است که بخواهند به دلیل قومیت (تبار مادرانشان) آنها را از رسیدن به پست پادشاهی محروم کنند.
این کارشناس مسایل خاورمیانه تصریح می کند که من فکر می کنم اگر تاکنون کودتایی در سیستم سعودی نداشتیم، حفظ سلسله مراتب در این خاندان بوده و فرزندان و اقوام خود را در مناصب مختلفی گماشته بودند، به همین دلیل قدرت در سعودی در بین فرزندان و برادران عبدالعزیز تقسیم شده بود، ولی با روندی که شاهد هستیم قدرت درحال تجمع در خاندان ملک سلمان است و حتی تمامی آن به شخص محمد بن سلمان سپرده شده است.
وی با تاکید براینکه اقداماتی که برشمرده شد باعث فعال شدن گسل اختلاف در خاندان سعودی خواهد شد و باید شاهد زلزله ای در عربستان باشیم، اظهار داشت که این هم به دلیل تجربه بسیار پایین محمد بن سلمان در خاندان سعودی است، چون نسبت به متعب بن عبدالله که رییس گارد است و گارد از قبایل تشکیل شده و با سران قبایل ارتباط دارد، از تجربه و نفوذ کمتری برخوردار است و در عین حال فرصت و مسئولیت اجرایی نداشته بتواند ظرفیت ایجاد و با سران قبایل ارتباط برقرار کند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم خاطر نشان می کند که من فکر می کنم که یا آمریکایی ها به صورت علنی تر درحال نقش آفرینی در عربستان هستند و یا باید در آینده منتظر باشیم تا اتفاقات نادری مانند کودتا و یا زد وخوردهایی را در خاندان سعودی که تاکنون رخ نداده، ببینیم مگر اینکه سلمان قبل از خداحافظی از پادشاهی فکری برای تمامی این موارد کرده باشد و زمام امور را به فرزندش بسپارد.
وی تصریح می کند که البته سلمان مشکلات فراوانی جسمی مانند آلزایمر و پیری مفرط دارد و باید در روزهای آینده دید که چه اتفاقاتی در خاندان آل سعود رخ خواهد داد.
**آمریکا و عربستان باید هژمونی ایران را بپذیرند
مهدی مطهرنیا کارشناس مسایل خاورمیانه نیز درباره آینده عربستان سپردن زمام امور به محمد بن سلمان و سفر پادشاه ایین کشور به مغرب به بهانه استراحت اظهار داشت که محمد بن سلمان نیز هم اکنون پادشاه پنهان عربستان است و اگر بخواهد برنامه های خود را عملیاتی کند باید به سرعت در مقام سلطان ریاض بطور رسمی بر صندلی قدرت بنشیند و آنچه که هم اکنون در ریاض و صحنه بین المللی نشان داده می شود آن است که وی به شدت در حال وارد کردن کاتالیزورهایی در فضای سیاسی عربستان است تا این مسیر سریعتر طی شود.
وی اظهار داشت که پیش بینی ها نشان می دهد، وی در آبان ماه سال جاری قدرت را کاملا بدست خواهد گرفت، اما سفر سلمان برای استراحت به مراکش و حرکت هایی که در صحنه بین المللی دیده می شود نشان می دهد که ممکن است که این فرآیند بسیار سریعتر انجام شود.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد که درباره آینده روابط ایران و عربستان باید بگویم که عربستان یک متغییر مستقل نیست که بتواند بر مسایل خاورمیانه بطور کامل تاثیر گذار باشد و آنچه که عربستان را تحت تاثیر قرار می دهد، جایگاه متغییر دخیل بودن و پیوسته بودن به سیاست های بین المللی و قدرت های فرامنطقه ای بنام آمریکا است.
وی تصریح می کند که ایالات متحده آمریکا به خوبی می داند که در آینده قدرت در تسلط بر هارتلند جدید یعنی فلات ایران، حدفاصل خلیج فارس تا خلیج عدن و از خلیج عدن تا شبه جزیره کره است و لذا در پی بازآفرینی شرکای استراتژیک خود در جهان برخواهد آمد و این معنا در تئوری هژمونی مرکب قرار دارد.
مطهرنیا خاطر نشان می کند: که آمریکا باید خود را در قرن 21 باز تعریف کند، یعنی آمریکایی که در ابتدا و آغاز قرن 21 میلادی به فرانسه و انگلیس نزدیک شد و اروپا را به عنوان شرکای استراتژیک خود معرفی و در جهت حمایت از آلمان پسا هیتلری وارد شد، هم اکنون باید به فکر حمایت از کشورهایی مانند کانادا، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، ایران و حتی کوبا در آمریکایی لاتین باشد، اگرچه اختلاف های بسیار شدیدی ممکن است بین واشنتگن و هاوانا بوده و یا از آن مهمتر بین تهران و واشنگتن، اما ایالات متحده به ویژه به تهران باید به عنوان ستون فقرات شرکای استراتژیک خود در منطقه ای به نام خلیج فارس تا شبه جزیره کره بیاندیشد.
وی می گوید: عربستان کاملا از این مطلب با خبر است و می داند که ایران جایگاه بسیار مهمی دارد، زیرا ژنوم ژئواستراتژیک و کد ژئوپلتیک ایران به تنهایی می تواند تفووق ایران را در منطقه بر عربستان به نمایش گذارد و از این جهت که محمدبن سلمان در عین حال که پیوسته به سیاست های آمریکا عمل می کند و به واسطه خاندان آل سعود در ارتباط با کشورهای فرادستی و فرامنطقه ای برای ایجاد قدرت منطقه ای برای خود نمی تواند از آن گریزی داشته باشد، اما این را نیز می داند که ایران می تواند در یک لحظه و در حرکت بسیار مهم تاریخی با حل وفصل مسایل خود با ایالات متحده آمریکا تمام برنامه های تنظیم شده قبلی را برهم بزند.
این استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه ادامه می دهد که عربستان از این جهت بر آن است که آمریکا را در عمل انجام شده قرار دهد و لذا با وجود ترامپ و سیاست هایی که وی برای خاورمیانه بر مبنای پارادایم آشوب و دکترین بازیگر Actor دیوانه و سیاست ابهام دنبال می کند، تلاش دارد از این بافت موقعیتی یعنی اصطکاک شدید تهران و واشنیگتن استفاده کرده و منطقه را به سوی یک اصطکاک بسیار معنی دار بین تهران و ریاض راهنمایی کند.
وی خاطر نشان می کند که لذا روی کار آمدن محمدبن سلمان از این جهت می تواند تهدیدی در ریاض نه فقط برای تهران بلکه برای امنیت منطقه ای و صلح بین المللی باشد و امروز باید آمریکایی ها هوشیاری کاملی از خود نشان دهند.
این کارشناس مسایل خاورمیانه می گوید: از طرف دیگر یک بازیگر دیگر منطقه ای دیگری وجود دارد که در سرزمین های اشغالی است و این رژیم به سیاست قرار دادن ایران در عمل انجام شده است زیرا به دنبال ایجاد شکاف بین آمریکا و سیاست های خود بر تهران است. البته ترامپ این ویژگی را دارد که تحت تاثیر لابی های صهیونیستی و عربی شاهد گرفتن پرونده هسته ای ایران از تیلرسون و وزارت خارجه و سپردن آن به دفتر رییس جمهوری در کاخ سفید برای فضاسازی جهت اعمال فشار بیشتر بر تهران هستیم.
**نباید به آینده روابط ایران و عربستان بصورت مطلق نگریست
در این بین البته آینده روابط ایران و عربستان بسیار اهمیت دارد زیرا زمانیکه نیروهای عراقی و سوری با کمک همپیمانان خود توانستند داعش را که مهمترین عامل منفی ایجاد شده در منطقه از جانب عربستان برای آشوب در سرزمین های مخالف خود بودند، شکست دهند، جای بررسی دارد و منصوری آرانی به این سوال که اگر محمد بن سلمان بطور کامل زمام امور را در عربستان بدون داشتن مخالفی به دست گیرد، روابط آینده تهران و ریاض چگونه خواهد شد، پاسخ می دهد.
وی اظهار می دارد که در شرایط اینچنینی هم فرصت و هم تهدید وجود دارد، یعنی باید دید که اتفاقات آینده چگونه خواهد بود تا بتوان از فرصت ها و تهدیدات به شکل بهتری استفاده کرد و باید دید که محمد بن سلمانی که امروز تفکر تقابل با ایران را دنبال می کند در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.
این استاد علوم سیاسی در دانشکده دافوس ارتش می افزاید: روابط کنونی ایران و عربستان می تواند در آینده دستخوش تغییر شود، یعنی نابلدی محمدبن سلمان و تفکرات افراطی وی از عوامل مهم روابط تنش آلود میان دو کشور است اما چون ایران و عربستان دو کشور همسایه و تاثیرگذار در جهان اسلام هستند و ظرفیت های زیادی برای همکاری های مشترک میان دو کشور وجود دارد، به نظر می رسد نباید برای همیشه روابط سیاه را میان آنها ترسیم کرد و زیرا روابط ما با کشورهای مسلمان با حکومت نامشروعی مانند رژیم صهیونیستی که از اساس قبولش نداریم، تفاوت می کند.
منصوری آرانی خاطر نشان می کند که روابط ایران و عربستان را نباید مطلق دید که این روابط قطعا سیاه خواهد بود، بلکه باید دو طرف بر سر میز مذاکره بنشینند و عربستان از برخی رفتارهای خود عدول کند و زمینه های تفاهم را آماده کرده تا این گفت وگوها میان دو طرف آغاز شود و شاید محمد بن سلمان بر اثر فشارهایی که درعربستان است بتواند روش خود را تغییر دهد و نمی توان این احتمال را نادیده گرفت، زیرا جهان اسلام باید به هم نزدیک شوند تا در برابر دشمنان مشترک ایستادگی کنند.
به نظر می رسد که عربستان در طی روز آینده آبستن حوادث Accidents قابل پیش بینی خواهد بود که در آینده منطقه تاثیر فراوانی خواهد داشت که امروز نیز می توانیم مجموعه ای از این اتفاقات را مانند حوادث اخیر قطر، شکست داعش و حضور پررنگ تر انصارالله در جنگ یمن مشاهده کنیم.
در بین دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز از نزدیک روند کنونی در این کشور را تحت نظر دارد تا به هنگام بتواند تصمیمات صحیحی را اتخاذ کند.بهترین قیمت های اجاره و فروش مسکن را اینجا ببینید / مشاوره رایگان
ارسال نظر