10واقعیت درباره بچهها که از آنها خبر ندارید...
کوچولوهای عجیب
رکنا: آنها میتوانند عجیبترین موجودات روی کرهزمین باشند. عجیب و البته بهشدت دوستداشتنی. حرف از بچههاست. در هر سنی با رفتار، گفتار و کارهایی که انجام میدهند، همه را غافلگیر میکنند. گاهی آنقدر کوچکاند که باور کردن کارهایی که انجام میدهند یا حرفهایی که میزنند، بسیار دشوار است اما به هر حال آنها بچههایی هستند که همیشه میتوانند عجیبترین رفتارها و واکنشهای دنیا را درنهایت خونسردی از خود بروز بدهند. در عین حال این موجودات دوستداشتنی از زمانی که پا به زندگی پدرومادرهایشان میگذارند به بزرگترین دغدغه دنیای آنها تبدیل میشوند؛ دغدغهای توأم با نگرانیهای فراوان بابت سلامتشان و البته این دلواپسیها گاهی اینقدر شدت میگیرد که شاید حتی سادهترین و پیش پاافتادهترین مسائل مربوط به بچهها توجه والدینشان را بیش از حد به خود جلب کند. در کنار همه اینها پدرومادرهایی که تازه صاحب اولین فرزندشان شدهاند، بدون اینکه بدانند درواقع قدم به دنیای ناشناختهای گذاشتهاند که در بسیاری از لحظههای آن حسابی شوکه، نگران و چه بسا در مواردی هیجانزده میشوند. با این وصف شاید بد نباشد بهخصوص این والدین کمی بیشتر با عجایبی آشنا شوند که درباره بچهها وجود دارد؛ چه بسا وقتی درباره این حقایق کمی عجیبوغریب بدانند نگرانیهای بیدلیلشان فروکش میکند و با فراغ بال بیشتری از روزهای بزرگ شدن کوچولویشان لذت میبرند. آنچه در ادامه میخوانید 10 مورد واقعی درباره بچههاست که شاید تا به امروز کاملا از آنها بیاطلاع بودهاید و حالا با خواندنشان حسابی غافلگیر میشوید. نوزادان شاید قادر به حرف زدن نباشند اما همراهشان عجایبی را بهدنیا میآورند که بهتر است پدرومادرها کاملا درباره آنها آگاه باشند.
اولین مدفوع آنها بوی بدی نمیدهد!
ماده مشکی یا قهوهای که مکونیوم (مامیزه یا مکونیوم مدفوعی است که در دو تا سه روز آغاز تولد از نوزاد انسان دفع میشود) نامیده میشود از مواد مخاطی تشکیل شده است. مخاط مایع مانندی که از رحم مادر و هر چیز دیگری شکل گرفتهاند که هنگام حضور نوزاد در رحم مادر هضم میشود؛ نکته اینجاست که مکونیوم هنوز به باکتریهای روده آغشته نشده است که بخواهد بوی بدی به خود بگیرد. با این حال به محض اینکه غذا دادن به نوزاد آغاز شود باکتریها راهشان را به روده نوزاد باز میکنند. بعد از یک روز یا بیشتر، تحرکات روده رنگ دیگری به خود میگیرند؛ آنچه در روده حرکت میکند سبز، زرد یا قهوهای میشود و البته بوی آشنایی به خود میگیرد! بویی که قطعا خوشایند نیست اما طبیعی تلقی میشود. بنابراین اگر در اولین مدفوع فرزند کوچکتان از بوهای ناخوشایند خبری نبود زیاد خوشحال نشوید؛ چون این یک روند طبیعی است و به زودی همه چیز درست سر جای خودش قرار میگیرد!
نوزادهای کوچولو طعمها را حس میکنند؛ حتی با لوزههایشان!
نوزادان هم مانند بچههای بزرگتر و حتی بزرگسالان چندین حسگر تشخیص طعم و مزه در سیستم بدنیشان دارند. البته این حسگرها در قسمتهای بیشتری از داخل بدن نوزاد وجود دارد که شامل لوزهها و پشت حلق آنها میشود. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که یک نوزاد تازه متولد شده میتواند طعمهایی مانند شیرینی، تلخی و ترشی را احساس کند اما مزه شوری از طعمهایی نیست که نوزاد تازه متولد شده متوجه آن بشود. با این حال وقتی نوزاد به حدود پنج ماهگی میرسد، طعم شوری را هم مانند دیگر طعمها احساس میکند. حالا به این نکته قابل توجه دقت کنید؛ طعم شیر مادر شیرین است، در حالیکه طعمهای ترش و تلخ میتوانند برای کودک ضرر داشته باشند. وقتی بچهها خوردن غذاهای جامد را هم شروع میکنند، معمولا همان طعمهایی را دوست دارند که مادر در دوران بارداری یا دورانی خورده است که به فرزندش شیر میداده.
گاهی نوزاد نفس کشیدن را متوقف میکند؟!
این احتمالی است که امکان دارد وقتی نوزاد کوچکتان در خواب خوش فرو رفته اتفاق بیفتد و البته باید بدانید که این موضوع شاید برایتان کمی عجیب باشد اما همیشه هم نگرانکننده نیست. فرزندتان همانطور که خواب است برای ثانیههایی که معمولا بین پنج تا 10 ثانیه است، تنفستان را متوقف میکند! این پنج تا10ثانیه قطعا زمان کافی است برای اینکه پدرومادر حسابی وحشتزده شوند! با این حال بهتر است بدانید تنفس نامنظم میتواند یک مسئله کاملا طبیعی باشد. هرچند در این بین باید به یک نکته به دقت توجه کنید. اگر تنفس نوزادتان برای زمانی بیشتر متوقف شد و اگر رنگ او تیره شد که یعنی تنفس قطع شده است؛ درحقیقت شما در یک موقعیت اورژانسی قرار گرفتهاید و باید سریع اقدام کنید. در غیر اینصورت توقف تنفس برای ثانیههایی کوتاه یک امر عادی است. هرچند بهتر است این مسئله را با پزشک نوزادتان در میان بگذارید تا با معاینات ضروری مطمئن شود این موضوع همان مسئله عادی است که در نوزادان دیده میشود. نکته قابل توجه دیگر اینکه زمانی که نوزادتان هیجانزده است یا بعد از گریه کردن، بیش از 60 بار در یک دقیقه نفس میکشد!
اشکی در کار نیست!
نوزادان گریه را در همان دو سه هفته ابتدایی بعد از تولد آغاز میکنند؛ هرچند درواقع این گریه همزمان با ورود آنها به دنیا آغاز میشود که گهگاهی گریه آنها در قالب نق زدن است. با این حال نکته جالب توجه این است که وقتی در دو سه هفته ابتدایی تولد، نوزاد گریه را سر میدهد هیچ خبری از اشکهایش نیست. شما ناراحتی و گریهاش را میبینید و حس میکنید اما آنچه نمیتوانید ببینید اشکهای اوست! البته بالاخره سروکله اشکهای نوزاد هم همزمان با گریه کردنهایش پیدا میشود. این اتفاق معمولا در محدوده یکماهگی او واقع میشود. برای نوزادان اواخر بعد از ظهر و اوایل شب زمان اوج سروصدا در قالب گریه کردن است! معمولا هم برای گریههایی که در این زمانها آغاز میشود دلیلی وجود ندارد و شاید همه تلاشی که شما میکنید تا گریه نوزاد متوقف شود هم چندان کمکی به اصل ماجرا نکند!
در عین حال دوران پیک یا اوج گریه نوزاد 46 هفته بعد از بارداری مادر است که معادل زمانی دیگر آن میشود محدوده شش تا هشتهفتگی نوزاد که همان یک ماه و نیم تا دو ماهگی اوست. در این زمانها شما گریه نوزاد را همراه با اشکهایش میبینید. با این حال نگران اوج گریهها در این زمان نباشید و صبوری کنید چون بعد از سه ماهگی نوزاد توفان گریه آرام آرام میرود و اوضاع خیلی بهتر میشود!
وقتی نوزادان استروژن را از بدن مادر جذب میکنند!
اگر فرزندتان تازه متولد شده، چه پسر باشد و چه دختر ممکن است که او سینههای برجسته داشته باشد. مسئلهای که عجیب است در همین موضوع خلاصه میشود که تفاوتی ندارد فرزندتان دختر است یا پسر؛ چون این عضو از بدن در همان روزهای ابتدایی در او دیده میشود، هر چند کوچک. نکته عجیبتری هم البته در این رابطه وجود دارد؛ از سینه بعضی از این نوزادان کمی شیر هم بیرون میزند! برای خارج کردن شیر از بدن نوزاد نباید سینه او را فشار بدهید و در عین حال بابت این مسئله اصلا نباید دلواپس شوید؛ چون پشت این اتفاق یک توضیح کاملا علمی وجود دارد. این قسمت از بدن نوزاد به این دلیل شکل گرفته، چون آنها استروژن را از مادر جذب میکنند. فقط کافی است چند هفته صبر کنید. در طول همان چند هفته ابتدایی که از تولد نوزاد گذشته است سینهها نیز کمکم از بین میروند و بدن نوزاد شکل طبیعیاش را بهدست میآورد. نکته دیگری هم درباره نوزاد دختر وجود دارد که در مواقعی باعث نگرانی والدین آنها میشود اما در عین حال موضوعی طبیعی است از جمله اینکه گاهی نوزاد دختر یک مینی پریود یا ترشحاتی را دارد که امری عادی است. با این حال اگر والدین نگراناند میتوانند این موضوع را با پزشک در میان بگذارند تا خیالشان از بابت سلامت نوزادشان آسوده شود.
آنها ترجیح میدهند سرشان به سمت راست باشد!
حتما بارها و بارها وقتی نوزادتان آرام و به زیبایی هرچه تمامتر خوابیده است با دقت به تماشای او نشستهاید و از این صحنه نهایت لذت را بردهاید. آیا تا به حال همینطور که به چهره معصوم نوزادتان خیره شدهاید، دقت کردهاید که صورت آنها معمولا به سمت راست مایل است؟ نکته همین جاست؛ فقط 15درصد نوزادان ترجیح میدهند زمانی که به پشت دراز کشیدهاند یا در همان حالت به خواب رفتهاند، صورتشان را به سمت چپ بچرخانند! به نظر میرسد این موضوع به ژنها ارتباط دارد. بیشتر بچهها مایلند وقتی دراز کشیدهاند، صورتشان به سمت راست مایل باشد. البته اصرار روی این موضوع فقط برای چندماه اولیه بعد از تولد نوزاد زمان میبرد. نکته جالبتر اینجاست که شاید همین مسئله بتواند توضیحی باشد بر اینکه چرا بیشتر آدمهایی که در کرهزمین زندگی میکنند دست راست هستند و تعداد دست چپها کمتر است! حالا میتوانید با علم به این موضوع نحوه خوابیدن نوزادتان را زیر نظر داشته باشد. آیا او هم صورتش را به سمت راست مایل کرده؟ یا ترجیح میدهد به سمت چپ بچرخد؟
نوزادان سلولهای مغزی بیشتری دارند!
اگرچه مغز نوزادان در آینده بزرگتر میشود، یعنی چیزی دو برابر اندازه مغز آنها که در سال اول زندگی همراهشان هست اما همین مغز کوچک هم بیشترین تعداد سلولهای اعصاب را داراست که حامل پیامهای الکتریکیاند. البته بیشتر این نورونها بعد از اینکه از بین میروند، دیگر جایگزینی ندارند؛ به همین دلیل است که وقتی نوزادان بزرگ شده و به بزرگسالان تبدیل میشوند، تعداد سلولهای مغزی آنها نیز کمتر میشود. درواقع این پروسه توضیحی است برای اینکه چرا سلولهای مغزی نوزادان بیشتر از بزرگسالان است. همچنین ارتباط بین سلولها همانطور که کودک رشد کرده و بزرگتر میشود کمتر شده و بهنوعی کمرنگتر میشود. همین مسئله به آنها کمک میکند تا تمرکز بیشتری را تجربه کنند، هرچند در عین حال در طول این پروسه خلاقیت کمتر میشود.
نوزادان میتوانند خودشان را بترسانند!
برای وحشتزده شدن نوزادان لازم نیست اتفاقهای عجیبوغریبی بیفتد؛ کافی است صدای بلندی بشنوند، بوی تندی احساس کنند، نور شدیدی ببینند، یا یک حرکت ناگهانی میتواند آنها را وحشتزده کند و نیازی نیست راه دوری بروید؛ بچهها حتی ممکن است از صدای گریهشان هم بترسند! درواقع نوزادان زمانی که از صدای گریهشان وحشتزده میشوند، دستهایشان را به دو طرف بدن میبرند. آن هم در حالیکه کف دستها را باز نگه داشتهاند و سپس به سرعت دستها را بسته _حالت مشت کردن_ و دوباره به سمت عقب بدن خود میبرند! چنین واکنشی یعنی اینکه نوزاد کوچک و دوستداشتنی شما از حالت تعادل خارج شده و باید زود به او رسیدگی کنید. در این شرایط مادر میتواند مانع از وحشت کودک شود. کافی است او را در آغوش بگیرد و آرامش کند. زمزمه کردن آرام در گوش نوزاد یا قرار دادن سرش روی سینه بهطوری که بتواند صدای قلب مادرش را بشنود و حتی شیر دادن مادر میتواند احساس امنیت را به نوزاد برگرداند. بهخصوص نوزادی که از صدای گریه خودش ترسیده است!
نشانههای تولدی که ناپدید میشوند
بعضی از نوزادان با لکهایی در بدن متولد میشوند که به اصطلاح به آنها ماهگرفتگی گفته میشود. این ماهگرفتگیها معمولا روی پیشانی نوزاد، پلک او، نوک بینیاش یا پشت گردن این کوچولو ظاهر میشود. همچنین ممکن است در بدن آنها لکهایی مسطح و آبی رنگ دیده شود که معمولا در پشت یا پایین تنه بچهها ظاهر میشود. این لکها که گاهی از آنها باعنوان نشان تولد هم یاد میشود، معمولا در طول چند سال ابتدایی زندگی کودک آرام آرام از بین میروند. نکته اینجاست که کسی دلیل بروز آنها روی بدن نوزاد را نمیداند.
همچنین همانژیوم توتفرنگی که ضایعهای قرمز رنگ است و به دلیل شباهتش به توتفرنگی با این نام هم شناخته میشود، معمولا در نوزادان نارس و البته بیشتر در قسمتهای سروگردن ظاهر میشود و علت بروز آن رشد سریع عروق خونی است. این ضایعه ممکن است در طول چند هفته ابتدایی تولد ظاهر شود اما به مرور و طی چند سال از بین میرود. البته بهتر است در صورت بروز این لک روی بدن نوزاد حتما او را برای معاینه نزد پزشک برد تا والدین بابت سلامت کامل نوزادشان به اطمینان خاطر صد در صد برسند.
نوزادان از داخل رحم مادر توانایی حرف زدن را یاد میگیرند!
حتما این موضوع را بارها شنیدهاید که به مادران باردار و حتی پدرانی که در انتظار فرزند هستند، توصیه میشود با نوزاد خود قبل از بهدنیا آمدن حرف بزنند. شاید حتی شما هم چنین چیزی را تجربه کرده باشید. درواقع نوزاد میتواند صدایتان و البته دیگر صداها را بشنود. میدانید از چه زمانی حرف میزنیم؟ از زمانیکه او در رحم مادر قرار دارد. این اتفاق تقریبا از هفته بیست و سوم حاملگی محقق میشود. با این حال اگرچه بچهها معمولا تا یکسالگی قادر به گفتن حتی اولین کلمهای نیستند که یاد گرفتهاند اما آنها یادگیری زبان را از همان زمانی که در بطن وجود مادر جا خوش کردهاند، شروع میکنند! درواقع صدایتان صدای محبوب نوزادتان است. به همین دلیل است که او دوست دارد صدای حرف زدن و حتی آواز خواندنتان را بشنود. با این وصف باید بدانید خواندن کتاب و قصه برای نوزادتان هیچوقت زیادی زود نیست. پس حتی برای نوزاد چند روزهتان قصه بگویید؛ هرقدر که او کلمات بیشتری بشنود، طبیعی است که توانایی گفتاری و
زبان آموزیاش برای آینده بهتر و قویتر میشود. پس حرف زدن و قصه گفتن برای نوزاد را از همان روزهایی که پا به دنیا گذاشته آغاز کنید و اجازه بدهید از صدایی که میشنود نهایت لذت را ببرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر