سرنوشت زندگی زناشویی بعد از خیانت

آنچه بعد از افشای خیانت در زندگی زناشویی اتفاق می‌افتد، معمولا مثل یک هزارتوی پیچ در پیچ است، طوری که پیدا کردن راه درست در بین آن همه پیچیدگی کار هر کسی نیست.

به گزارش رکنا ، از یک طرف جدال برای دانستن این‌که چه اتفاقی افتاده و آیا موضوع حقیقت دارد، از طرفی شوک ناشی از این اتفاق، احساسات مختلف و هیجانات شدیدی که بعد از مواجهه با خیانت به سراغ فرد آسیب‌دیده می‌آید و از سویی دیگر مشغولیت ذهنی با این موضوع که دلیل چنین اتفاقی چه بوده و «چرا من؟»های فراوان و خودگویی‌های شبانه‌روزی و... همگی باعث می‌شود مهم‌ترین بخش داستان فراموش شود: تصمیم‌گیری درباره آینده.

افراد در چنین وضعیتی معمولا آن‌قدر درگیری ذهنی و احساسی دارند که عملا نمی‌دانند چه باید بکنند و آینده زندگی زناشویی‌شان چه می‌شود. گاهی حتی تصمیمات عجولانه و احساسی گرفته می‌شود که عواقب آن را همه ما می‌دانیم. قطعا تصمیم‌گیری درباره زندگی زوجین در هر شرایطی فقط برعهده خود آن‌هاست. در این مطلب قصد نداریم بگوییم بعد از خیانت چه باید کرد یا چه تصمیمی باید گرفت. ما صرفا به نکاتی اشاره می‌کنیم که اگرچه بسیار مهم هستند اما درگیرودار هیجانات منفی بعد از خیانت، کمتر به آن توجه می‌شود.

بعد از خیانت دنیا چه رنگی می‌شود؟

خیانت در زندگی زناشویی، می‌تواند احساسات و تجربیات ناخوشایند مختلفی را برای فرد خیانت دیده ایجاد کند. ناباوری و شوکه شدن، خشم، نفرت، بی‌اعتمادی، حسادت، صدمه‌زدن به خود یا دیگری، ناامیدی، شرم، احساس گناه، سرزنش و... از جمله مهم‌ترین این احساسات و رفتارها هستند.

کسی که خیانت می‌بیند ممکن است به‌طور وسواسی به دنبال جمع‌آوری مدارک بیشتر و بیشتر برای افشای حقیقت باشد. چنین کسی دچار بی‌اعتمادی شده و احتمالا بعد از اثبات خیانت، بیش از حد به دنبال دانستن جزئیات غیرضروری ماجرا می‌رود. حسادت و به دنبال آن صدمه‌زدن به خود، همسر یا کسی که با همسر در رابطه بوده هم ممکن است اتفاق بیفتد.

بعضی دیگر از افراد خیانت‌دیده عکس این حالت رفتار می‌کنند. به این معنا که فرد خیانت‌دیده ممکن است این موضوع را باور نکند و سعی داشته باشد خود را فریب دهد. یعنی هرچه بیشتر به دنبال مدارکی است که ثابت کند، اشتباه می‌کند و خیانتی در کار نیست. در هر حال خیانت، برای افراد مختلف، احساسات متفاوتی را ایجاد خواهد کرد.

واکنش‌های بعد از افشای خیانت

همان‌طور که احساسات ناشی از خیانت در افراد مختلف، متفاوت است؛ عکس‌العمل نسبت به این موضوع هم متفاوت است و همه افراد به یک شکل نسبت به آن واکنش نشان نمی‌دهند. تحقیقات نشان می‌دهد حتی عکس‌العمل زنان و مردان نسبت به خیانت‌دیدن، متفاوت از یکدیگر است. واکنش زنان نسبت به بی‌وفایی معمولا شامل این موارد است:

1. بحث و گفت‌وگو درمورد بی‌وفایی

2. مواجه کردن همسر با مسئله بی‌وفایی و صحبت با او

3. کار روی بهبود روابط فعلی وبازسازی آن

4. بخشیدن همسر

5. افکار بی‌وفایی

6. ناامیدی و پریشانی

7. احساس ناامنی و تردید نسبت به خود

8. کاهش عزت نفس

اما مردان دراین‌باره واکنش‌های متفاوتی دارند. از جمله:

1. قطع رابطه زناشویی

2. انتقام گرفتن

3. تلاش برای یافتن رابطه‌ای دیگر

می‌توان به همسر خیانتکار فرصت دوباره داد؟

در این میان برای فرد آسیب‌دیده چالش برانگیز است که بداند آیا می‌تواند شانس و فرصت دوباره‌ای به همسر خیانتکار خود بدهد یا نه. دراین باره نحوه برخورد فرد خیانتکار بسیار مهم است. کسی که از رفتار خود پشیمان است، درصدد جبران گذشته برمی‌آید و حاضر است برای بازسازی زندگی زناشویی‌اش کارهای زیادی از جمله مراجعه به روان‌شناس، تعهد دادن، اعتمادسازی دوباره و... انجام دهد، بیشتر موفق خواهد بود از همسرش فرصت دوباره‌ای بخرد.

این وضعیت نشان می‌دهد فرد خیانتکار هنوز در تلاش است زندگی‌اش را حفظ کند و متوجه اشتباه‌ خود شود؛ چه بسا این فرصت دوباره بتواند شروع زندگی موفق‌تر در کنار همسر باشد اما کسی که خیانت کرده و چندان هم از عمل خود پشیمان نیست، تقاضای فرصت دوباره برای جبران نمی‌کند، تلاشی برای بازسازی زندگی نمی‌کند، بارها و بارها خیانت کرده و حتی چنین روابطی را حق خود می‌داند، اصراری برای بهبود زندگی زناشویی ندارد و تصمیم برای ادامه زندگی را به همسر واگذار می‌کند مسلما وضعیت بسیار متفاوتی دارد. تصمیم‌گیری در چنین مواقعی معمولا دشوار و بهتر است با متخصص روان‌شناس مشورت شود.

یک‌بار اشتباه، در برابر روند تکراری

باید گفت دراین‌باره شرایط هرکس و موقعیت زندگی زناشویی افراد مختلف متفاوت است. نکته مهمی که درباره آینده روابط بعد از خیانت وجود دارد، این است که روشن شود بی‌وفایی فقط یک‌بار انجام شده یا الگویی از رفتار بی‌وفایی وجود دارد و مکررا در حال انجام است.

این دو وضعیت از هم متفاوت بوده و ممکن است در تصمیم‌گیری برای دادن شانس دوباره به همسر موثر باشد. به نظر می‌رسد می‌توان دلایل و صحبت‌های کسی را که فقط یک‌بار خیانت مرتکب شده، شنید و بعد از آن درباره دادن شانس دوباره تصمیم گرفت. بررسی علل خیانت در چنین مواقعی بسیار کمک‌کننده است و گاهی مشکلات زندگی زناشویی را روشن می‌کند. به این ترتیب می‌توان فهمید آیا هنوز می‌توان برای زندگی کاری کرد یا همه چیز به پایان رسیده است.

معنا و تفسیر خیانت، کلید تصمیم‌گیری

یک نکته بسیار مهم برای تصمیم‌گیری درباره زندگی زناشویی بعد از خیانت این است که فرد خیانت‌دیده این اتفاق را چطور تفسیر می‌کند. لابد شما هم افرادی را دیده‌اید که خط قرمز زندگی مشترک برایشان بی‌وفایی است و تحمل هرچیزی را دارند به جز خیانت؛ مسلما دادن شانس دوباره به همسر برای این افراد کار خیلی دشوار و گاهی غیرممکن است.

یا کسی که خیانت را به‌عنوان سوء‌استفاده یا خشونت خانگی در نظر می‌گیرد، نسبت به کسی که آن را صرفا بی‌وفایی می‌داند مسلما ضربه بیشتری متحمل خواهد شد. خیانت برای بسیاری از افراد خیانت‌دیده، عدم امنیت روانی و حتی فیزیکی ایجاد می‌کند که گاهی ترمیم آن بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود. تا جایی که در بسیاری از موارد مشکلات دیگری هم دست به دست هم می‌دهند که ترمیم امنیت از دست رفته غیرممکن و محال شود. در چنین وضعیتی مسلما آسیب خیانت تا آن‌جاست که شاید امکان فرصت دوباره وجود نداشته باشد.

درخواست برای کمک حرفه‌ای

ضروری‌ترین اقدام در مواقعی که خیانت اتفاق افتاده است، مشورت و راهنمایی خواستن از یک متخصص مجرب و حرفه‌ای است. روان‌شناسان زیادی در حوزه ازدواج و مسائل مربوط به آن آموزش‌های حرفه‌ای دریافت کرده‌اند اما از بین آن‌ها کسی باید انتخاب شود که درک درستی از وضعیت فرد آسیب‌دیده داشته باشد و دیدگاه ذهنی او را بفهمد. دقت در انتخاب مشاور بسیار مهم است، چراکه می‌تواند سبب تصمیم‌های حیاتی زندگی شود.

به تعویق انداختن تصمیم

کشف اولیه خیانت معمولا احساسات قدرتمندی مثل خشم، نفرت، کینه و... ایجاد می‌کند. بنابراین در چنین حالتی ممکن است افکاری مبنی بر انجام رفتارهای مخرب به ذهن هجوم بیاورد. افکاری مثل انتقام، آبروریزی، آسیب به خود، آسیب به دیگری تا حتی در مواردی خودکشی و دیگر کشی از جمله آن‌هاست.

بنابراین اولین توصیه این است که در روزهای اول بعد از این اتفاق تصمیم‌گیری نشود. بهتر است تصمیم درباره این‌که چه باید کرد، به زندگی زناشویی ادامه داد یا نه و... کمی به تعویق بیفتد تا احساسات منفی کمی فروکش کند. به علاوه اگر فرد خیانت‌دیده فکر می‌کند ممکن است به خود یا دیگری آسیب بزند، حتما موضوع را با متخصص در میان بگذارد تا برای پیشگیری به او کمک حرفه‌ای کنند.

شبکه حمایتی برای بهبود اوضاع

مورد بعدی که می‌تواند در هضم ماجرا و بهبود اوضاع روانی فرد آسیب‌دیده از خیانت کمک‌کننده باشد، پشتیبانی و درک شدن از طرف دیگران است. خوب است که در چنین مواقعی از شبکه حمایت اجتماعی استفاده و با دوستان مورد اعتماد، دانا و همچنین خانواده درباره احساسات گفت‌وگو شود. یک نکته بسیار بسیار مهم این است که فرد با دوستان دانا و آگاه گفت‌وگو کند، کسانی که سعی در حمایت عاطفی، کمک به بهبود اوضاع و همدلی دارند.

از صحبت درباره مشکل خود با کسانی پرهیز شود که قضاوت یا انتقاد می‌کنند، تعصب دارند و اوضاع را هیجانی‌تر از قبل می‌کنند. به علاوه فقط خود زوج هستند که باید درباره آینده رابطه‌شان تصمیم‌گیری کنند، نه هیچ‌کس دیگر، دیگران فقط می‌توانند در همدلی و کاستن از رنج آن‌ها کنارشان باشند.

آگاهی از پیامدهای تصمیم

آنچه برای آینده یک رابطه بعد از خیانت اتفاق می‌افتد، به تصمیم دو طرف برمی‌گردد. معمولا کمی طول می‌کشد که دونفر تصمیم بگیرند به زندگی زناشویی ادامه یا آن را پایان دهند. بهتر است این فاصله را برای درک آنچه پشت خیانت وجود داشته و دلایل آن اختصاص دهند تا تصمیم بهتری دراین‌باره بگیرند. نکته دیگری که درباره سرنوشت روابط بعد از خیانت وجود دارد این است زوجین باید به مشکلات بعد از تصمیم خود هم فکر کنند.

این‌طور نیست که بتوان براساس احساسات و هیجانات تصمیمی گرفت و تمام. بعد از خیانت چه زوج تصمیم بگیرند زندگی‌اش را ادامه و چه آن را خاتمه بدهند باید تمام پیامدهای تصمیم‌شان را بدانند و مسئولیت آن را برعهده بگیرند. بنابراین لازم است قبل از تصمیم‌گیری و قطعی کردن آن، خوب فکر کرده و همه جوانب موضوع سنجیده شود. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.