چطور فرزندان با اعتمادبه‌نفس بار بیاوریم؟

درحقیقت کسی که به خود و توانایی‌هایش اعتماد داشته باشد، به‌خوبی می‌داند چطور باید از این توانایی‌ها استفاده کند و موفقیت را در آغوش بگیرد.

به گزارش رکنا ، اگرچه داشتن اعتمادبه‌نفس می‌تواند با تلاش و تمرین فردی تقویت شود اما اساس و پایه اعتمادبه‌نفس از کودکی و توسط والدین بنیانگذاری می‌شود. این والدین هستند که می‌توانند از کودکی، اعتمادبه‌نفس را در وجود فرزندان‌شان ریشه‌دار کنند.

یک کودک برای داشتن اعتمادبه‌نفس نیاز دارد درک مثبت و واقع‌بینانه‌ای از توانایی‌های خود داشته باشد. رفتار و سخنان دلگرم‌کننده شما می‌تواند به رشد اعتمادبه‌نفس در فرزندتان کمک کند، به‌ویژه هنگاهی که به توانایی‌های خاص فرزندتان اشاره می‌کنید. در ادامه این مطلب راه‌هایی برای ایجاد و تقویت اعتمادبه‌نفس در فرزندتان به شما پیشنهاد می‌دهیم.

عشق هدیه دهید

فرزندتان را دوست داشته باشید؛ شاید این امر واضح به نظر برسد اما مهم‌ترین چیزی است که می‌توانید به فرزندتان هدیه بدهید. فرزندتان باید کاملا احساس کند پذیرفته شده و دوست‌داشتنی است. بنابراین عشق و علاقه‌تان را به فرزندتان نشان دهید تا پایه‌های اعتمادبه‌نفس را در او شکل دهید. کودک‌تان را در آغوش بگیرید، ببوسید و به او بگویید خیلی دوستش دارید. برای ابراز علاقه به فرزندتان زمان و قواعد در نظر نگیرید؛ همیشه و هر زمان، در خانه و در جمع به او نشان دهید که چقدر دوستش دارید و وجودش همان‌طور که هست برایتان بسیار مهم است.

بی‌قید و شرط دوستش بدارید

برای دوست‌داشتن فرزندتان قیدوشرط نگذارید. مثلا نگویید: «اگر دختر/پسر خوبی باشی دوستت دارم»، «اگر فلان کار را نکنی/بکنی دوستت دارم»، «باید مودب باشی تا بوست کنم» و... با این کار به او نشان می‌دهید فقط درصورتی دوست‌داشتنی است که آن‌طور باشد که دیگران می‌خواهند. چنین افرادی معمولا اعتمادبه‌نفس ندارند و برای خوشایند دیگران، خود را زیر پا می‌گذارند. فرزندتان را همان‌طور که هست، دوست داشته باشید. چراکه عشق بی‌قید و شرط بنیادی محکم برای اعتمادبه‌نفس است.

الگو باشید

به یاد داشته باشید قبل از این‌که به فرزندتان بیاموزید خود را دوست و اعتمادبه‌نفس داشته باشد باید آن را در شما ببیند. فرزندتان باید عشق و احترام شما به خود را ببیند تا از آن الگوبرداری کند و خود را دوست داشته باشد. موفقیت‌ها و دستاوردهای‌تان را هرچند کوچک باشد، کنار فرزندتان جشن بگیرید. خود را برای توانایی‌های‌تان تشویق کنید و گاهی برای خود هدیه بگیرید. اجازه دهید فرزندتان ببیند چطور باید خود و توانایی‌های‌تان را دوست داشته باشد. به این ترتیب به فرزندتان امکان می‌دهید توانایی‌های‌تان را بشناسد و از آن‌ها برای پیشرفتش استفاده کند.

تعریف و تمجید فراموش نشود

فرزندتان را به‌خاطر تلاش‌ها و دستاوردهایش ستایش کنید. اگر فرزندتان موفقیتی به دست آورده آن را مهم و تاثیرگذار بدانید و تمجیدش کنید. اگر هم در کاری موفق نشده، تلاش او را ستایش کنید و برای تلاشش به او بازخورد مثبت بدهید. توجه کنید که تعریف و تمجیدهای شما افراطی و غیرواقع‌بینانه نباشد. اگر فرزندتان در کاری ناکام ماند یا در مهارتی استعدادی نشان نداد، تخیلی و غیرواقع‌بینانه نتایجش را تمجید نکنید. به او بگویید بعضی کارها تمرین و تلاش بیشتری نیاز دارند و برای موفقیت شاید لازم باشد باز هم تمرین کند. مهم است که کودک‌تان نسبت به خود و توانایی‌هایش دید واقع‌بینانه‌ای کسب کند.

انعطاف‌پذیری را آموزش دهید

هیچ‌کس همیشه موفق نمی‌شود؛ حتی موفق‌ترین آدم‌ها، شکست‌هایی را در راه رسیدن به هدف تجربه کرده‌اند. به کودک‌تان بیاموزید مشکلات، دردها، شکست‌ها و ناکامی‌ها به هرحال در زندگی وجود خواهند داشت، نباید چنین تجربیاتی را به یک منبع ناامیدی و سرخوردگی برای خود تبدیل کند. کودک‌تان باید بیاموزد از شکست‌ها و مشکلات به‌عنوان یک تجربه، بیاموزد.

مثلا اگر کودک‌تان در یک مسابقه ورزشی شکست خورده، به او بیاموزید که تسلیم نشود و برای دفعه بعد تلاش و تمرین بیشتری کند. کودکان باید بدانند موفقیت بدون تلاش و تمرین به دست نمی‌آید و رمز موفقیت، تمرین است. در شکست‌ها، احساسات فرزندتان را درک کنید و به او بگویید می‌دانید که چقدر ناراحت است و تا پایان احساسات ناخوشایند، در کنارش خواهید بود. به او اجازه دهید احساساتش را برون‌ریزی کند تا بتواند دوباره کنترل اوضاع را به دست گیرد.

دنیای تخیلی برایش نسازید

به فرزندتان کمک کنید اهداف واقعی برای خود تعیین کند. اگر فرزندتان در فوتبال استعداد نشان داده و مثلا در مدرسه یا منطقه خوش درخشیده، خوب است که رویای تیم‌ملی در سر داشته باشد اما اگر هنوز در تیم فوتبال مدرسه خود پذیرفته نشده و استعدادی نشان نداده، داشتن رویای تیم‌ملی کمی غیرواقع‌بینانه خواهد بود.

قرار نیست او همیشه رویای تیم‌ملی را از سر به در کند یا به‌طور قطع فوتبال را کنار بگذارد. فقط در این مرحله از زندگی بهتر است درباره فوتبال اهداف کوتاه‌مدت‌تری انتخاب کند. مثلا اول هدف پذیرفته شدن در تیم فوتبال مدرسه داشته باشد و بعد از تلاش و موفقیت می‌تواند اهداف بزرگتری داشته باشد. در حقیقت اهداف واقع‌بینانه کمک می‌کند تا فرزند شما ناکامی و شکست کمتری تجربه کند و تصویر واقعی‌تری از خود و توانایی‌هایش داشته باشد.

فرصت اکتشاف به او بدهید

استقلال و ماجراجویی را به زندگی فرزندتان دعوت کنید. کودکان خودباور و با اعتمادبه‌نفس حاضرند کاری را به‌تنهایی و بدون ترس از شکست انجام دهند. موقعیت‌هایی ترتیب دهید که متوجه شود فضا امن است تا بتواند به‌تنهایی و بدون مداخله شما کاری را انجام دهد. مثلا طریقه درست کردن ساندویچ را به فرزندتان آموزش دهید. بعد درحالی‌که خودتان ناظر موقعیت هستید، اجازه دهید فرزندتان بدون مداخله شما ساندویچ درست کند.

به علاوه اکتشاف‌های فرزندتان را تشویق کنید و اجازه دهید پذیرای شرایط و موقعیت‌های جدید باشد. سفر، بازی، تفریح و هرچیز جدید دیگر می‌تواند یک اکتشاف جذاب برای فرزندتان باشد. با فراهم کردن فضای اکتشاف برای فرزندتان، افق دید او را گسترش داده و به او اعتمادبه‌نفس می‌دهید تا بتواند پذیرای شرایط جدید بوده و بهترین عملکرد را داشته باشد.

ورزشکار بار بیاورید

ورزش و دیگر فعالیت‌های بدنی را تشویق کنید. ورزش به دختران و پسران کمک می‌کند تا اعتمادبه‌نفس داشته باشند. آن‌ها می‌آموزند که باید تمرین کنند، اهداف‌شان را در نظر داشته باشند، نقاط ضعف‌شان را بشناسند و روی آن‌ها کار کنند. به علاوه باعث می‌شود با دیگران دوست شوند، کار تیمی بیاموزند، با شکست‌ها روبه‌رو شوند و اهداف جمعی را دنبال کنند. با کمک و همراهی فرزندتان سعی کنید ورزش و فعالیتی را که به آن علاقه دارد، کشف کرده و او را در مسیر ورزش مورد علاقه‌اش قرار دهید.

مجری کارهایش نباشید

اجازه دهید فرزندتان خودش کارها و وظایفش را انجام دهد. این‌که دائم دنبال او باشید و کارهایش را راست و ریس کنید لطفی جز تخریب اعتمادبه‌نفس او در حقش انجام نداده‌اید. جملاتی مثل: «بذار برایت درستش کنم»، «تو نمی‌توانی بذار من برایت انجام دهم»، «تو بلد نیستی من به جای تو انجام می‌دهم» و... تمام تلاش‌تان برای تقویت اعتمادبه‌نفس کودک‌تان را از بین برده‌اید.

هشدار: جمله‌های مخرب اعتمادبه‌نفس

گفتن جمله‌هایی مثل: «دیگر دوستت ندارم»، «کاش تو بچه من نبودی»، «دیگر مادر/پدر تو نیستیم»، «ما از رفتار تو خجالت می‌کشیم»، «آبروی ما را بردی» و... بدترین ظلمی است که می‌توانید در حق فرزندتان بکنید. شما می‌دانید که این جمله‌ها چندان جدی نیستند و ته دل‌تان آن را باور ندارید اما کودکان این جملات را باور می‌کنند و برای همیشه ته ذهن‌شان می‌نشیند. حتی اگر فرزندتان اشتباه یا شیطنت کرد هرگز چنین جمله‌هایی به زبان نیاورید، چراکه مثل سوهان، روان فرزندتان را می‌خراشد و اعتمادبه‌نفس او را برای یک عمر تخریب می‌کند. فرزندتان را به روش‌های دیگری متوجه اشتباهش کنید.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی