زندگی موفق با اختلال کم‌توجهی!

زندگی با بیماری کم‌توجهی-بیش‌فعالی ADHD می‌تواند روابط، اهداف آموزشی و شغل فرد را تحت‌تاثیر قرار دهد. با این‌که این بیماری بیشتر در کودکان شایع است اما ۳۰ تا ۶۰ درصد از کودکان مبتلا به ADHD علائم آن را تا بزرگسالی با خود به همراه دارند و کمتر از ۲۰ درصد از بزرگسالان به دنبال درمان این اختلال هستند.

به گزارش رکنا ، بزرگسالان مبتلا به ADHD در برابر بیماری‌های روانی ازجمله افسردگی و اختلال اضطراب، آسیب‌پذیرترند. محققان هنوز در حال تشخیص دلایل بروز این بیماری هستند که می‌تواند شامل ژنتیک، تجربیات اولیه و سبک زندگی باشد.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که چندین بخش از مغز افراد مبتلا به این بیماری، ازجمله نواحی مرتبط با حافظه، تنظیم احساسات، انگیزه و تصمیم‌گیری، متفاوت عمل می‌کند. از سوی دیگر، بعضی مطالعات نشان از تفاوت در شیمی مغز افراد مبتلا به این بیماری ازجمله انتقال‌دهنده عصبی دوپامین دارد. 

ADHD چه علائمی دارد؟

دانستن علائم می‌تواند به بزرگسالان مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی کمک کند به دنبال درمان و مدیریت بیماری خود باشند. علائم اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی در بزرگسالان شامل موارد زیر است:

دشواری در توجه به جزئیات، اشتباهات مکرر، دشواری در تمرکز، به‌ویژه در یک دوره بی‌وقفه ، دشواری در گوش کردن و دنبال کردن یک داستان، موفقیت نداشتن در اجرای وعده‌ها یا پروژه‌ها، مشکل داشتن با سازماندهی و نظم، اجتناب از کارهایی که نیاز به تمرکز مداوم دارد، گم کردن یا فراموش کردن مداوم، فقدان انگیزه، بی‌قراری مداوم، به‌سادگی خسته‌شدن، دشواری در انتظار کشیدن.

با این‌که این اختلال قادر است جنبه‌های مختلف زندگی فرد را تحت‌تاثیر قرار دهد، علائم آن می‌تواند به‌طور ویژه برای روابط نزدیک شما آسیب‌زا باشد. این مشکل بخصوص اگر ADHD هرگز به‌درستی تشخیص داده نشده یا درمان نشده باشد، باعث بروز مشکل می‌شود.

اگر شما فرد مبتلا به ADHD هستید، ممکن است احساس کنید که دائما مورد انتقاد قرار می‌گیرید، سرتان غر زده می‌شود و همیشه تحت‌نظرید. مهم نیست که چه کار می‌کنید، انگار هیچ‌چیز همسرتان را راضی نمی‌کند. به‌عنوان یک بزرگسال احساس می‌کنید که به شما احترام گذاشته نمی‌شود، درنتیجه از شریک زندگی‌تان دوری می‌کنید. آرزو می‌کنید که او کمی بتواند آرام باشد و دست از کنترل تمامی جوانب زندگی شما بردارد.

اگر شریک زندگی‌تان کسی است که ADHD دارد، ممکن است احساس تنهایی، نادیده گرفته‌شدن و بی‌ارزش بودن کنید. از این‌که خودتان به تنهایی مراقب و مسئول همه چیز هستید خسته شده‌اید. احساس می‌کنید که نمی‌توانید به شریک زندگی‌تان تکیه کنید. به نظر می‌رسد که او هرگز به قول‌هایش عمل نمی‌کند و شما مجبورید دائما چیزهایی را به او یادآوری کنید یا این‌که خودتان همه کارها را انجام دهید. گاهی احساس می‌‌کنید که فرد مقابل‌تان اصلا اهمیت نمی‌دهد.

به‌راحتی می‌توان درک کرد که احساسات دو طرف چگونه می‌تواند به چرخه‌ای مخرب در روابط منجر شود. کسی که ADHD ندارد شکایت می‌کند، غر می‌زند و به‌طور فزاینده‌ای پرخاشگر می‌شود، درحالی‌که فرد مبتلا احساس می‌کند که قضاوت می‌شود، درست درک نمی‌شود، حالت تدافعی به خود می‌گیرد و کنار می‌کشد.

در آخر، هیچ‌کدام از طرفین خوشحال نیستند اما لازم نیست این‌طور باشد. شما می‌توانید با شناخت نقشی که ADHD در رابطه‌تان ایفا می‌کند و شناسایی روش‌های مثبت‌تر و سازنده‌تر برای پاسخ به چالش‌ها و برقراری ارتباط با یکدیگر، رابطه سالم‌تر و شادتری بسازید. با این تدابیر می‌توانید به رابطه خود درک بیشتری ببخشید و به یکدیگر نزدیک‌تر شوید.

نشانه‌های ADHD که می‌تواند به بروز مشکل در روابط بینجامد

مشکل در توجه کردن: اگر مبتلا به اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی هستید، ممکن است در طول مکالمه حواس‌تان پرت شود، که این موضوع می‌تواند منجر به احساس نادیده‌گرفته‌شدن یا تحقیرشدن در شریک زندگی‌تان شود. همچنین ممکن است جزئیات مهم را فراموش کرده یا بدون فکر با چیزی موافقت کنید که بعدها آن را به‌خاطر نخواهید آورد و این می‌تواند برای کسی که دوستش دارید دلسردکننده و آزاردهنده باشد.

ترام: فرد مبتلا به ADHD حتی اگر توجه کند، ممکن است بعدا آنچه را وعده داده‌شده یا مورد بحث قرار گرفته، فراموش کند. وقتی شما تولد همسرتان را فراموش می‌کنید، او احساس می‌کند که شما غیرقابل‌اعتمادید یا به او اهمیت نمی‌دهید.

مهارت‌های سازمانی ضعیف: این مورد می‌تواند به دشواری در انجام وظایف، همچنین هرج و مرج‌هایی در خانه منجر شود. شریک زندگی‌تان ممکن است احساس کند که همیشه پشت سرتان در حال تمیز کردن ریخت‌وپاش‌های شماست.

تکانشگری: اگر مبتلا به ADHD هستید ممکن است بدون فکر حرفی بزنید که می‌تواند باعث آسیب دیدن طرف مقابل شود. تکانشگری همچنین می‌تواند به رفتارهای غیرمسئولانه و حتی بدون پروا منجر شود. (به‌عنوان مثال انجام یک خرید بزرگ که در بودجه شما نیست و به دعواهای مالی منجر می‌شود.)

طغیان‌های عاطفی: بسیاری از افراد مبتلا به ADHD در تعدیل احساسات خود دچار مشکل هستند. ممکن است به آسانی عصبانی شده و در بحث کردن آرام پیرامون مسائل مشکل داشته باشید.

نکاتی برای فرد مبتلا به ADHD

این واقعیت را بپذیرید که علائم بیماری شما با رابطه‌تان در تداخل است و موضوع غیرمنطقی بودن شریک زندگی‌تان نیست.

به دنبال گزینه‌های درمانی باشید. همان‌طور که یاد می‌گیرید علائم خود را مدیریت کرده و قابل‌اعتمادتر شوید، همسرتان آرام‌تر می‌شود.

اگر احساسات شدید، مکالمه شما با همسرتان را از مسیر خارج می‌کند، از پیش توافق کنید که نیاز به زمان دارید تا آرام شوید و پیش از ادامه دوباره تمرکز کنید.

به دنبال راه‌هایی برای مراقبت از همسرتان باشید. اگر همسرتان احساس کند که از جانب شما محافظت می‌شود، حتی با کارهای کوچک، کمتر احساس والد بودن خواهد کرد.

فقط به این خاطر که یکی از طرفین مبتلا به ADHD است، به این معنی نیست که نمی‌توانید در رابطه تعادل داشته باشید. نکته کلیدی این است که یاد بگیرید با هم به‌عنوان یک تیم همکاری کنید.

نکاتی برای افزایش درک در روابط

درمورد ADHD مطالعه کنید. هرچه بیشتر هر دوی شما درباره این بیماری و نشانه‌هایش بدانید، مشاهده تاثیر آن بر رابطه‌ آسان‌تر خواهد بود. درنتیجه بسیاری از مشکلات شما به عنوان یک زوج، بالاخره مفهوم پیدا می‌کند. به‌خاطر داشتن این نکته که یک مغز مبتلا به ADHD متفاوت از مغزی که مبتلا به این اختلال نیست عمل می‌کند، باعث می‌شود علائم را کمتر شخصی در نظر بگیرید.

برای فرد مبتلا به ADHD درک آنچه پشت بعضی رفتارهاست و دانستن این حقیقت که برای مدیریت علائم این بیماری راه‌هایی وجود دارد، تسکین‌بخش خواهد بود. به تاثیر رفتارتان روی همسرتان آگاه باشید. اگر شما کسی هستید که ADHD دارید، مهم است که بدانید علائم درمان‌نشده شما چطور بر همسرتان اثر می‌گذارد.

اگر همسرتان کسی است که مبتلا به ADHD است، این را در نظر بگیرید که انتقادها و غرزدن‌های شما باعث بروز چه احساسی در او می‌شود. فقط به این خاطر که شیوه مطرح کردن یا واکنش همسرتان را دوست ندارید،‌ به شکایت‌های او بی‌اعتنایی نکنید.

خودتان را جای همسرتان بگذارید

اولین قدم برای بهبود چنین روابطی که حداقل یکی از طرفین مبتلا به این اختلال است، این است که همه‌چیز را از زاویه دید همسرتان ببینید. اگر مدت زیادی است که با هم هستید یا مرتبا دعواهای مشابهی دارید، ممکن است تصور کنید همین حالا هم همه‌چیز را درباره او می‌دانید اما این را فراموش نکنید که تعبیر غلط رفتارهای شریک زندگی‌تان چقدر ساده اتفاق می‌افتد. شما و همسرتان بیش از چیزی که تصور می‌کنید با هم تفاوت دارید، بخصوص اگر فقط یکی از شما مبتلا به ADHD باشد.

بهترین راه برای این‌که خودتان را جای همسرتان بگذارید این است که بپرسید و بعد گوش دهید. بنشینید و حرف بزنید. بگذارید همسرتان توضیح بدهد که چه احساسی دارد، بدون آن‌که برای توضیح و دفاع از خودتان حرفش را قطع کنید. وقتی حرف‌هایش تمام شد، نکات اصلی که شنیدید را تکرار کنید و بپرسید که آیا درست متوجه منظورش شده‌اید. حالا نوبت شماست. از او بخواهید که همین کار را برایتان انجام دهد و با ذهن باز واقعا به شما گوش دهد.

از نقش والد-فرزند بیرون بیایید

بسیاری از زوجین خود را در رابطه والد- فرزندی گرفتار می‌بینند. این رابطه بیشتر زمانی آغاز می‌شود که شخص مبتلا به ADHD در انجام وظایف خود نظیر پرداخت قبض یا برداشتن بچه‌ها از مدرسه دچار فراموشی می‌شود و فردی که مبتلا به ADHD نیست بیشتر و بیشتر مسئولیت خانواده را به عهده می‌گیرد. هرچه رابطه نامتعادل‌تر شود، احساس ناراحتی طرفین نیز بیشتر شده و قدردانی از عملکردهای مثبت شخص مبتلا به این اختلال دشوارتر می‌شود. پس برای شکستن این الگو چه می‌توان کرد؟

نکاتی برای همسران افراد مبتلا به ADHD

شما قادر به کنترل همسرتان نیستید اما می‌توانید کنترل کارهای خود را به دست بگیرید. فورا از حملات کلامی و غرزدن دست بردارید. این کارها نتیجه‌بخش نیست. وقتی همسرتان در یک مورد تلاش و پیشرفت می‌کند، او را تشویق کنید. در صورت امکان، به‌جای آنچه همسرتان واقعا انجام می‌دهد، سعی کنید بر قصد و نیت او تمرکز کنید.

به‌عنوان مثال ممکن است او هنگام گوش کردن به شما تمرکزش را از دست بدهد اما این به آن معنی نیست که به چیزی که می‌گویید اهمیت نمی‌دهد. تلاش برای والد بودن همسرتان را متوقف کنید. این کار برای رابطه شما مخرب است و انگیزه همسرتان را از بین می‌برد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.