داستانک / مرد عنکبوتی و دستگیری دزد بدشانس

این دزد مشتری نمای بدشانس نیز هرگز انتظار رویارویی با مرد عنکبوتی را در ذهن خود نداشت.

چندی پیش صاحب یک فروشگاه بزرگ لباس، تصمیم گرفت در سالگرد افتتاح فروشگاهش ابتکار جالبی به خرج داده و از این راه مشتریان بیشتری جذب کند. این مرد با  طراحی و دوخت لباس مرد عنکبوتی ، آن را به تن کرده و خود را شبیه او کرد. او در طول افتتاح مغازه با نصب پلاکاردهای تخفیف ویژه وقتی موفق شد مشتریان بیشتری را به مغازه اش هدایت کند، تصمیم گرفت روز بعد هم لباس مرد عنکبوتی را به تن کرد.

روز بعد حوالی ظهر بود که مرد عنکبوتی خسته در گوشه ای از مغازه در حال استراحت بود. مشتریان در حال انتخاب جنس بودند و فروشندگان مرد عنکبوتی مشغل راه انداختن مشتریان بودند که مرد عنکبوتی صحنه عجیبی را دید. یکی از مشتریان در حالی که موفق شده بود خود را به گوشه ای از مغازه که خلوت تر بود برساند چند دست لباس انتخاب کرده و وارد اتاق پرو شده بود.

مرد عنکبوتی در اتاق پرو را زیر نگرفته بود، وقتی مشتری از اتاق پرو بیرون آمد متوجه شد که وی چند دست لباس را که برداشته بود روی هم پوشیده و قصد دارد که مغازه را ترک کند.

دزد بدشانس که خوشحال از اجرای نقشه اش به نظر می رسید، هنوز به در خروجی نرسیده بود که مرد عنکبوتی را در برابر خود دید. تارهای مرد عنکبوتی دزد بدشانس را گیر انداخته بود و چند دقیقه بعد صدای آژیر ماشین پلیس و دستبندی سرد، تعداد تارهای تنیده شده دور دزد خوش لباس را بیشتر کرد.

مینو کیا

وبگردی