دستمزد عجیب و غریب یک پزشک برای معاینه بیماران در جنوب تهران+عکس

سخن گفتن از آدم های ساده شاید دشوار باشد اما همین آدم‌ها دلگرمی عده‌ای برای زندگی هستند، فرقی نمی‌کند از چه قشری باشی یا چه حرفه ای داشته باشی؛ همین که ساده‌زیستی و بوی مهربانی می‌دهی همه دوستت دارند. باید از جنس  همان‌ها باشی که بدی هیچ کس را باور ندارند. همان‌ها که برای همه لبخند می‌زنند، همیشه و برای همه هستند.

آدمهای ساده بوی ناب انسانیت می‌دهند و همین که بتوانی دست مهربانی به سوی دیگران دراز کنی حالت خوب می‌شود. اینجا شهرک امام خمینی(ره) شهرستان اسلام‌شهر یکی از محله‌های استان تهران است، محله‌ای که مردم آن میزبان یکی از همین آدم‌های ساده هستند. پزشکی که به دور از هرگونه ریا دل به کمک کردن به افراد بی‌بضاعت داده و برای بازگرداندن سلامتی به بیماران تمام تلاش خود را به کار گرفته است.

حبیب جعفر نژاد پزشکی است که چندی قبل خبر ویزیت‌های رایگانش در شبکه‌های اجتماعی و رسانه ها پیچید، خبری که حکایت از سر زدن وی به مردم محله‌های محروم و درمان رایگان آن‌ها می‌داد، خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، برای گفت‌وگو با این پزشک مهربان و اطلاع از وضعیت درمانی مردم این منطقه راهی شهرک امام خمینی (ره) شهرستان اسلام‌شهر شد، که در ادامه شرح ماجرا را می خوانید.

مطبی در دل مسجد

شاید هنگامی که اسم مطب به گوش ما می‌رسد، فضایی از یک اتاق شیک و مرتب همراه با تجهیزات پزشکی در ذهن تداعی شود، اما مطب دکتر جعفر نژاد در گوشه‌ای از مسجد محله واقع شده است، مسجدی که کنار در ورودی آن بنر اطلاع رسانی جهت ویزیت رایگان نصب شده و مطب آقای دکتر هم در اتاقی بسیار ساده در گوشه‌ای از این مسجد قرار دارد، مردم بسیاری برای مراجعه و ویزیت رایگان پشت در مسجد منتظر هستند، حتی ساعتی از شلوغی و غلغله مسجد کاسته نمی‌شود. جعفرنژاد بیست سال است که درمان مردم مناطق محروم را شروع کرد و زمانی که هنوز طرح‌های درمانی رایگان اجرا نشده بود او به فکر کمک و درمان مردم این مناطق افتاد.

هزینه درمان فقط 2 فاتحه

ازدحام در ورودی مسجد توجه هر کسی را به خود جلب می‌کند، افرادی که برای درمان نزد پزشک آمده‌اند و در انتظار به سر می‌برند. اینجا زیرمیزی که هیچ از رومیزی هم خبری نیست، تمام حق‌الزحمه پزشک دعای خیر بیماران است.

زنی کودک بیمارش را در آغوش گرفته و چشم انتظار ملاقات پزشک مهربان است و دیگری بر سر دریافت سریع‌تر نوبت با منشی چانه می‌زند. یکی از مهربانی ها و اخلاق خوب دکتر محله می‌گوید و دیگری از بهبود بیماری‌اش. زنی می‌گوید: خدا خیرش بدهد وقتی برای درمان به دکتر جعفرنژاد مراجعه کردم و من را معاینه کرد به جای دریافت هزینه از من خواست دو فاتحه برای آمرزش پدر و مادرش بفرستم. من همیشه و هر لحظه دعاگوی دکتر هستم.

پزشک باید درد مردم محروم را درک کند

جعفر نژاد با حالتی خندان از نیت و شرح کارش می‌گوید: با سوار شدن بر مرکب های میلیونی نمی‌توان درد مردم محروم را درک کرد، من یک زندگی ساده دارم و حقوق دریافتی‌ام به اندازه ای است که خرج زندگی‌ام را بدهم.

این روزها شاید برخی با دیدگاه نادرستی که در جامعه ایجاد شده وارد رشته پزشکی می‌شوند و آن را تنها راهی برای کسب شهرت، پول و مقام می‌دانند. اما پزشک باید کنار مردم و مانند خود مردم باشد. من در این مسیر تنها نیستم و همکاران بسیاری دارم که با‌هم به مناطق محروم مراجعه و اقدام به درمان می‌کنیم.

من در رشته پزشکی تحصیل کردم و وظیفه خودم می‌دانم که به مردم خدمت کنم و معتقدم با انجام این کار زکات شغل خود را می‌دهم. پزشکان ما باید بدانند که با ظاهر شیک و ماشین مدل بالا پزشک نمی‌شوند بلکه باید در کنار مردم باشند و درد مردم را بفهمند تا بتوانند برای کمک به دیگران قدمی بردارند. کار بنده کار خیر نیست بلکه وظیفه است و شاید برخی از پزشکان درمان رایگان را جزو وظایف خود ندانند و هر کسی دیدگاه خود را دارد.

بهداشت و درمان، مهم‌ترین مشکل مناطق حاشیه‌نشین

پس از گذشت دو سال از اجرا شدن طرح تحول سلامت، همواره مسئولین وزارت بهداشت با خوشحالی خبرهایی مبنی بر کاهش مشکلات بهداشتی و درمانی مردم می‌دهند، این خبرها و شادی ها در حالی است که از گوشه و کنار استان های کشور خبرهایی از اوضاع نابسامان بهداشتی و درمانی مردم به گوش می‌رسد و مردم مناطق محروم و حاشیه نشین شهرهای بزرگ از مشکلات بخش بهداشت و سلامت خود گله می‌کنند.

در آرزوی تکمیل شدن بیمارستان

جوانی 30 ساله در راهروی مسجد محله منتظر مادر پیر خود است که برای ویزیت به مطب مراجعه کرده است، در کنارش می‌نشینم و سر صحبت باز می‌شود وقتی می‌فهمد که خبرنگارم از مشکلات درمانی منطقه می‌گوید: دو سال است که به مسکن‌های مهر آمده‌ام قبل از اینکه به اینجا بیایم مستاجر بودم، خدا خیرشان بدهد با ساختن مسکن های مهر خیلی‌ها صاحب خانه شدند و از اجاره نشینی راحت شدند، ولی اوضاع بهداشتی و درمانی این‌جا زندگی را برایمان سخت کرده است.

ناراحتی در چهره‌اش موج می‌زند، از اوضاع نابسامان درمانی شهرک گله دارد و ادامه می‌دهد: متاسفانه چهار سال است که بیمارستان شهرک در حال ساخت است و هنوز تکمیل نشده است، بعد از سفر رییس جمهور به اسلام‌شهر امید در دلمان زنده شد و منتظر بودیم هرچه زودتر کار ساخت بیمارستان تمام شود اما اکنون که چندین ماه از زمان سفر ایشان می‌گذرد ساخت بیمارستان هیچ پیشرفتی نداشته است.

 

دستمزد عجیب و غریب یک پزشک برای معاینه بیماران

 

مرکز بهداشت نامناسب

وحید، یکی دیگر از ساکنان محله از اوضاع نامناسب مرکز بهداشت شهرک سخن به میان می‌آورد، به همراه وی به سمت خانه بهداشت محله راهی می‌شویم، مکانی کوچک در زیرزمین یک مرکز خرید! از خدمات خانه بهداشت ناراضی است می‌گوید: خدمات ارایه شده در خانه بهداشت مناسب نیست و با اینکه شهرک، بیمارستان و درمانگاه ندارد خانه بهداشت فقط از یک پزشک عمومی برخوردار است و اگر شب هنگام یکی از اعضای خانواده بیمار شود به دلیل تاریک بودن مسیر و دور بودن اولین درمانگاه نمی‌توانم به آسانی او را به مراکز اطراف برسانم.

 

دستمزد عجیب و غریب یک پزشک برای معاینه بیماران

 

داروخانه شبانه‌روزی که هیچ آب آشامیدنی سالم هم نداریم

وی در ادامه می‌گوید: متاسفانه شهرک ما داروخانه شبانه روزی ندارد و اگر نصف شب مجبور به تهیه یک قرص مسکن شویم، باید با طی کردن مسیرهای طولانی به شهرک‌های اطراف مراجعه کنیم.

در حالی که لبخند تلخی بر لبانش جاری می‌شود می‌گوید: داروخانه شبانه روزی که هیچ ،اگر آب آشامیدنی سالم داشتیم کودکان ما به بیماری‌های گوارشی مبتلا نمی‌شدند و مجبور نبودیم برای درمان این همه سختی را تحمل کنیم. برخی از اهالی که دستشان به دهانشان می‌رسد اقدام به تهیه دستگاه‌های تصفیه آب کرده‌اند و برخی دیگر مجبورند از همین آب استفاده کنند.

شب آرام آرام از راه می‌رسد و در حاشیه شهر از خانه‌هایی عبور می‌کنم که هر کدامشان به امید روشنایی و بهبود شرایط زندگی‌شان چراغ سقف بالای سرشان را خاموش می‌کنند و همه به امید اینکه شاید روزی شرایط بهداشتی و درمانی‌شان بهبود یابد و مجبور نباشند برای مداوای کودک‌هایشان منتظر آمدن پزشک مهربان باشند، سر به بالین می‌گذارند...