داستانک "کارخونهدار قاتل"
رکنا : داستانک "کارخونهدار قاتل" را در ادامه بخوانید.
مقدار زیادی پول داشتم از بابتی هم عاشق کشت و کشتار بودم. ابتدا قصد داشتم یک کارخونه سلاحهای شیمیایی تاسیس کنم اما جنگ همیشگی نیست تا اینکه فکر خوبی به سرم زد. یکی از کشورهای در حال توسعه رو پیدا کردم و کارخونه تولید خودرو را راهاندازی کردم.
خودرویی که در حال حرکت درهاش قفل میشن و تمام سرنشیناش تبدیل به سوخاری میشن و لذتم زمانی به اوج میرسه که فرداش رسانهها خبرش رو به چاپ میرسونند. باز هم آتشسوزی خودرو ولی پول قدرتمندتر از هر چیزیه و دنبال وسعت کارم هستم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
گل خوشبختی/ 0939---5632
ارسال نظر