تاسوعا در حرم امام هشتم
رکنا : از همه چی و همهکس ناامید شده بودم. دیگه باید چکار میکردم؟ یا امام رضا خودت کمکم کن.
فرداش تاسوعا بود. با خواهرها و زن برادر همسرم قرار گذاشتیم پیاده بریم حرم. توی مسیر دعا میخوندیم و راه میرفتیم. بعد از شش ساعت وقتی رسیدم حرم چشمم به گنبد طلاییش افتاد. دلم شکست گفتم امام رضا کمک کن شوهرم به زندگی برگرده اون با اعتیادش هم خودش رو نابود کرده هم من و بچههام رو کمکش کن. وقتی برگشتم خونه باورم نمیشد از اینکه همسرم گفت از این وضعیت خسته شدم و میخوام ترک کنم و الان ده ساله که یه آدم دیگهای شده؛ یه آدمی که هم من بهش افتخار میکنم هم میدونم امام رضا دوستش داره.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
6022---0930
ارسال نظر