این پسر آبروی کارخانه دار بزرگ تهرانی را برد +عکس و فیلم

سردار حسین رحیمی روزدوشنبه در حاشیه هشتمین مرحله طرح «رعد» اظهار کرد: این طرح با هماهنگی قوه‌قضائیه و طی ۴۸ ساعت انجام شد که حاصل آن، دستگیری صدها سارق، کشف اموال مسروقه و ضبط مواد مخدر Drugs و مواد محترقه بوده است.در این عملیات ۲۴۹ مخفیگاه و پاتوق سارقان با حکم قضایی شناسایی و بازرسی شد که در مجموع ۳۷۸ سارق و مالخر دستگیرشدند.
رئیس پلیس Police پایتخت با اشاره به انهدام ۶۰ باند سرقت Stealingگفت: در این طرح ۱۲۳ خودروی سرقتی، ۸۳۰ دستگاه موتورسیکلت، ۱۴۳ عدد تلفن همراه و ۱۴۱ ضبط صوت به همراه ۷ قبضه سلاح گرم کشف و ضبط شد.

رحیمی با بیان اینکه ارزش اموال سرقتی کشف شده ۴ میلیارد تومان بوده است، افزود: طرح‌های پلیس با جدیت ادامه خواهد یافت.
وی بخش دیگری از این طرح را شناسایی و دستگیری فعالان در حوزه مواد مخدر خواند و تصریح کرد: در هشتمین مرحله از طرح «رعد» ۲۴۱ خرده‌فروش دستگیر شدند؛ ضمن اینکه ما ۱۶ باند توزیع را شناسایی و منهدم کردیم که از آنها ۸۸ کیلوگرم موادمخدر به دست آمد.
رئیس پلیس پایتخت در پایان با بیان اینکه پلیس آمادگی صد درصدی برای کاهش حداکثری آسیب‌ها در چهارشنبه‌سوری دارد، گفت: ۸۷ درصد کشفیات اخیر ما مواد محترقه بوده است.

سرقت‌های پسر کارخانه‌ دار و زوج جوان
در میان متهمان دستگیر شده پسر جوانی نگاهم را به‌خود جلب کرد که 3 سابقه کیفری داشته و حالا برای چهارمین بار دستگیر شده است.
رنگ پریده و صورت استخوانی با دندان‌های کرم‌خورده‌اش، حکایت از اعتیاد شدید او دارد و برعکس بیشتر متهمانی که به خاطر پول دست به سرقت زده‌اند، او فرزند خانواده مرفهی است که پدری کارخانه‌دار دارد.
به چه جرمی بازداشت شده‌ای؟
این دفعه گوشی‌قاپی. البته با زن‌ها ودخترها کاری نداشتم.
چطور سرقت می‌کردی؟
به‌عنوان مأمور، درحالی که یک بی‌سیم قلابی داشتم در خیابان‌های نیاوران و شهران پرسه می‌زدم. با دیدن فرد مورد نظرم به سراغش می‌رفتم و به دروغ پشت بی‌سیم می‌گفتم: «مرکز واحد 17 هستم. یک مورد مشکوک مشاهده شده. و...
بعد هم از فرد مورد نظر می‌خواستم دست‌هایش را بالا ببرد و من هم ناگهان گوشی‌اش را برداشته و فرار Escape می‌کردم.
لباس مأمور به تن داشتی؟
نه، دیروز همین لباس‌هایی را که الان تنم هست، پوشیده بودم. به مردم می‌گفتم مأمور اداره آگاهی هستم و آنها هم بدون اینکه کارت شناسایی از من بخواهند یا سؤالی بپرسند، حرف‌های مرا تنها با دیدن بی‌سیم در دستم باور می‌کردند.
ماشینی که با آن نقشه سرقت‌هایت را اجرا می‌کردی، مال خودت بوده؟
بله، پدرم برایم خریده. وضع مالی ما خیلی خوب است. پدرم کارخانه‌داره و خواهرم دراروپا پزشک است. خودم هم فوق‌دیپلم دارم. اما پلاک‌های ماشین دزدی theft است. از یک تویوتا کنده‌ام.
تو که وضع مالی‌ات خوب است، چرا سرقت می‌کردی؟
به‌خاطر مواد. نه اینکه خانواده‌ام به من پول ندهند. نه اتفاقاً خیلی هم خوب به من پول می‌دادند. من تک‌پسر خانواده هستم، ولی چند وقتی است که دیگر رویم نمی‌شود از آنها پول بگیرم به همین خاطر تصمیم گرفتم سرقت کنم.
سابقه داری؟
این دفعه چهارمم است.
دفعه‌های قبل به چه جرایمی دستگیرشده بودی؟
دفعه اول به خاطر کلاهبرداری. کارت عابربانک یک افغان را گرفتم و دو میلیون تومانش را به جیب زدم. به خاطر این جرم Crime یک سال حبس کشیدم. دفعه دوم به خاطر سرقت از خانه‌ها بود. از دیوارها بالا می‌رفتم وسرقت می‌کردم. البته پس ازدستگیری 10 روز زندان Prisonبودم که با سند آزاد شدم. سومین‌بار به خاطر سرقت لوازم داخل خودروها بود که 8 روز بازداشت شدم و این‌بار هم که جرمم گوشی‌قاپی است.
چرا هر بار یک شیوه جدید برای سرقت را امتحان می‌کنی؟
اخلاقم این‌طوریه، هر دفعه یک مدل جدید را انتخاب می‌کنم. دوست ندارم یک‌بار که به خاطر یک جرم به زندان افتادم، دفعه بعدی هم به خاطر همان جرم دستگیر شوم.
این‌بار چند سرقت انجام دادی؟
10 تایی می‌شد که البته فرصت نکردم گوشی‌ها را بفروشم.
چطور دستگیر شدی؟
داخل خانه دستگیرم کردند. چونکه دست فرمانم حرف ندارد. به قدری خوب رانندگی می‌کنم که هیچ ماشینی به گردم نمی‌رسد.
زوج سارق
زن و مرد جوان که دستبند به دست داشتند، دو سال و 7 ماه قبل با هم عقد موقت کرده‌ بودند. ماجرای آشنایی آنها بر‌می‌گشت به یک داستان عاشقانه که فرجامش به ازدواج ختم شد. زوج جوان به اتهام سرقت از عابربانک‌ها و برداشت پول‌های صاحبان حساب دستگیر شده‌اند.
سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟
به‌محل ورود کارت عابربانک، چسب می‌زدیم و پشت سرافراد می‌ایستادیم. آنها وقتی کارت عابربانک‌هایشان را داخل دستگاه قرارداده و رمزرا می‌زدند، منتظرمی ماندند و بدون اینکه بدانند چه شده نا‌امید از گرفتن کارت عابربانک، دستگاه را ترک می‌کردند. بعد من و همسرم به سراغ کارت‌های عابربانک می‌رفتیم و با وسیله‌ای نوک‌تیز کارت را از دستگاه بیرون می‌کشیدیم. ازآنجا که رمز عابربانک را حفظ می‌کردیم براحتی از حساب‌ها پول برداشت می‌کردیم.
با پول‌ها چکار می‌کردید؟
بیشتر دلار و سکه می‌خریدیم.
چطور دستگیر شدید؟
در سرقت آخری 6 میلیون تومان از حساب زن میانسالی برداشت کردیم، اما چهره‌مان را دوربین‌های مداربسته برداشتند و شناسایی شدیم.
شغلت چیست؟
مرد جوان می‌گوید: بیکارم. قبلاً به خاطر سرقت خودرو به زندان افتاده بودم و بعد از آزادی، چون سابقه‌دار بودم هیچ‌کس به من کار نمی‌داد. همسرم هم خیاط است اما چون حساسیت به پارچه دارد نمی‌تواند زیاد کار کند.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
ماجرای آشنایی ما خیلی طولانی است. چند سال قبل عاشقش شدم اما نتوانستیم با هم ازدواج کنیم و هر کدام از ما به‌دنبال زندگی‌مان رفتیم. تا اینکه هر کدام با داشتن دو فرزند از همسران‌مان جدا شدیم. برادرزنم دوست صمیمی‌ام بود و وقتی فهمیدم خواهرش از شوهرش جدا شده در سودای رسیدن به عشق دوران جوانی با او ازدواج کرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.