رفتارهای بچگانه آرمان برای نفیسه آنقدر غیرقابل تحمل شد که زن تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترک با او پایان دهد.

این زن که همراه شوهرش برای جدایی به دادگاه خانواده آمد، درباره علت درخواست جدایی به قاضی Judge شعبه 268 دادگاه خانواده گفت: دو سال است که با آرمان ازدواج کرده‌ام. من و آرمان همسن هستیم و آن زمان که با هم آشنا شدیم هردویمان 19 ساله بودیم.

ما در دوران بچگی عاشق شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. هردو خانواده هم با این ازدواج مخالف بودند و به خاطر کم‌سن و سال بودنمان دوست نداشتند که این وصلت صورت بگیرد. اما من و آرمان عشق بچگی به سرمان زده بود و از تصمیم خود منصرف نشدیم. تا این‌که بالاخره خانواده‌ها هم مجبور به اعلام رضایت شدند. من و آرمان با هم ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان شروع شد.

ولی تازه چند ماه پس از آغاز زندگی مشترک متوجه شدم که دست به چه اشتباهی زده‌ام. آرمان آنچه تصور می‌کردم نیست. او بچه است و رفتارهای بچگانه‌ای دارد. نمی‌تواند کار کند و هرجا که می‌رود به خاطر سر به هوایی اخراج می‌شود. مرتب با دوستانش بیرون می‌رود و وقتی هم اعتراض می‌کنم مثل بچه‌ها قهر می‌کند. او حتی یک ذره هم زندگی‌مان را جدی نگرفته و فقط به فکر تفریح و شوخی است. از قهر کردن‌هایش هم که نگویم بهتر است. مثل بچه‌ها می‌ماند، کافی است به او بگویم بالای چشمت ابروست، آن وقت قهر می‌کند و باید کلی منت کشی کنم. دو سال است که دارم تحمل می‌کنم، ولی دیگر فایده‌ای ندارد.

در ادامه مرد جوان نیز به قاضی گفت: راستش آقای قاضی من نمی‌توانم از پس زندگی مشترک بر بیایم. احساس می‌کنم هنوز جوان و کم‌سن و سال هستم. از ازدواج پشیمانم. خیلی زود بود که زیر بار مسئولیت بروم. نفسیه هم که مرتب از من توقع دارد و حتی یک لحظه هم آرام نمی‌گیرد. زندگی مشترک آن چیزی که تصور می‌کردم نبود و خیلی سخت‌تر از این حرف‌هاست. برای همین من هم تصمیم به جدایی دارم.

در پایان تلاش قاضی برای منصرف کردن این زوج از جدایی بی‌نتیجه ماند و در نهایت حکم طلاق صادر شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.