به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از سال گذشته با شکایت والدین یک پسر نوجوان در پلیس آگاهی آغاز شد.

مهران ۱۴ ساله به مأموران گفت: در خیابان بازی می‌کردم که چند مرد جوان با اسلحه به سمتم آمدند و به زور من را سوار ماشین‌شان کردند که از ترس فقط فریاد می‌زدم و گریه می‌کردم. وقتی آنها متوجه شدند که سر و صدای من باعث جلب توجه مردم شده من را از ماشین بیرون انداختند و با سرعت فرار کردند.با توجه به اینکه پسر نوجوان نتوانسته بود مشخصات درستی از آدم‌رباها در اختیار پلیس قرار دهد مأموران هم نتوانستند سرنخی از آدم‌رباها پیدا کنند تا چند ماه بعد شکایتی با موضوع سرقت مسلحانه از یک انبار در شهرری به مأموران گزارش شد. مأموران وقتی موضوع را مورد بررسی قرار دادند در ادامه تحقیقات موفق شدند پلاک خودروهای سارقان را شناسایی کنند.

مأموران پیگیر شناسایی سارقان انبار شهرری بودند که این بار با شکایت صاحب یک خودروی گرانقیمت روبه‌رو شدند. مالباخته در اظهاراتش عنوان کرد: در حال رانندگی بودم که عده‌ای با تهدید اسلحه من را از خودروام پیاده کردند و آن را به سرقت بردند و پس از آن هم تهدیدم کردند که در صورت گزارش به پلیس من را می‌کشند.چند روز بعد از این شکایت پلیس با شکایت دیگری از سوی دو برادر روبه‌رو شد که مدعی بودند توسط عده‌ای مسلح مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند و در ادامه هم زن جوانی با حضور در اداره آگاهی عنوان کرد که از سوی فردی تهدید به اسیدپاشی شده است.

این زن به مأموران گفت: شخصی به نام نیما، که قبلاً داور فوتبال بوده اما حالا عضو یک باند تبهکار شده علاوه بر اینکه من را مورد ضرب و جرح قرار داده تهدیدم کرده که به صورتم اسید می‌پاشد.

بررسی پلیس و مشخصاتی که شاکی‌ها به مأموران داده بودند مشخص کرد که به احتمال زیاد متهمان همه این پرونده‌ها اعضای یک باند تبهکار حرفه‌ای هستند و مأموران به سراغ تنها سرنخ این پرونده که همان نیما بود رفتند و او را بازداشت کردند.

در بررسی سوابق این متهم مشخص شد که او شاگرد یکی از داوران بین‌المللی فوتبال بوده است و کلاس‌های داوری را هم در سطح عالی گذرانده و بازی‌هایی را هم سوت زده است. اما بعد از مدتی کار داوری را رها کرده است.

نیما در بازجویی‌ها عنوان کرد: من داور فوتبال بودم اما از وقتی که به دام اعتیاد افتادم برای تأمین هزینه مواد مخدرم به سمت کار خلاف کشیده شدم. با اعضای این باند دوست هستم و از کارهایشان باخبر بودم اما نقشی در کارهای خلاف‌شان نداشتم. زمانی که نوجوان ۱۴ ساله را دزدیدند من همراهشان نبودم اما می‌دانم فریادهای آن پسربچه مانع کارشان شد. درباره سرقت ماشین گرانقیمت هم می‌دانم که پس از سرقت خودرو را فروختند. در سرقت از انبار مغازه هم من فقط در ماشین نشسته بودم. درباره شکایت آن دو برادر هم باید بگویم که اختلافشان با ما سر یک زن بود.

نسرین زن مورد علاقه بابک یکی از اعضای باند است اما بابک چندی قبل متوجه شد نسرین به او خیانت کرده و با یکی از این ۲ برادر که حالا شاکی هستند ارتباط برقرار کرده است. چون حال روحی بابک به خاطر این موضوع خیلی بد بود اعضای باند تصمیم گرفتند آن دو برادر را تنبیه کنند و درگیری منجر به ضرب و جرح پیش آمد.این متهم درباره شکایت زن جوانی که مدعی بود از سوی نیما به اسیدپاشی تهدید شده نیز گفت: نگار خودش از اعضای باند ماست. کارش فروش اموال سرقتی بود اما پس از فروش پول‌ها را پس نمی‌داد به همین خاطر او را تهدید کردم و گفتم اگر پول‌ها را برنگرداند او را با اسید می‌سوزانم اما قصدم فقط ترساندنش بود.

در ادامه پلیس با همکاری نیما موفق شد همه ۱۴ عضو این باند تبهکار را شناسایی و دستگیر کند و در نهایت با توجه به شکایت شاکی‌های پرونده، مدارک موجود و اعترافات متهمان، کیفرخواست آنها صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا بزودی محاکمه شوند.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.